مطالب درسی
هم خانواده کلمه سبب + مترادف ، متضاد و معنی کلمه سبب
هم خانواده کلمه سبب
هم خانواده کلمه سبب عبارتند از مسبب، اسباب که ریشه یکسان با کلمه سبب دارند. سبب در لغت به معنای علت و علاقه خویشاوندی است.
مترادف کلمه سبب شامل کلماتی مانند انگیزه، جهت، دلیل، علت، منبع، موجب، باعث، مسبب، واسطه، وسیله، داعیه، طرز، طریق، منوال، خویشاوندی، قرابت، نسبت، علاقه، آلت، افزار، ابزار، طناب و ریسمان است.
این کلمات هم معنی واژه سبب هستند و می توانید از آنها به عنوان جایگزین استفاده کنید. یادگیری مترادف ها علاوه بر کمک به درک معنی کلمه باعث گسترش دامنه لغات و افزایش توانایی نوشتاری شما خواهد شد.
خالی از لطف نیست که بدانید معادل فارسی کلمه سبب کلمات دستاویز و انگیزه هستند. متضاد کلمه سبب نیز کلمات بیگانگی و نسب هستند. در انتهای این مطلب به معانی ذکر شده در لغت نامه های مطرح فارسی می پردازیم.
در لغت نامه دهخدا کلمه سبب به معنای جهت، باعث و علت معنی شده است. در فرهنگ معین نیز کلمه سبب به معنای علت، نسبت خویشاوندی، وسیله، طریق و ریسمان معنا شده است. در فرهنگ عمید نیز این واژه به معنای دست آویز، وسیله، طریق، پیوند و علاقه خویشاوندی معنا شده است.
بیشتر بخوانید:
