مطالب درسی

هم خانواده کلمه ورزش + معانی و مترادف کلمه ورزش

هم خانواده ورزش

هم خانواده کلمه ورزش ، ورزشی، ورزشکار و ورزشگاه هستند. به واژه‌ هایی که در ۳ حرف اصلی باهم مشترک باشند هم خانواده می‌ گویند.

یادگیری کلمات هم خانواده و مترادف در زبان و ادبیات فارسی بسیار حائز اهمیت هستند و شما در طول سالهای تحصیل خود با آن سروکار دارید. در ادامه مقاله برای درک و آشنایی بهتر شما با معنی واژه ورزش، مترادف های این کلمه را نیز بیان خواهیم کرد.

مترادف کلمه ورزش شامل: اسب سواری، پرش، پیاده روی، دو، شنا، مشق، تمرین، بازی، نرمش، پیاده روی، بسکتبال، هندبال، کشتی، فوتبال، ممارست، والیبال هستند. این کلمات هم معنی واژه ورزش هستند و می توانید از آنها به عنوان جایگزین استفاده کنید.

حالا که با مترادف و هم خانواده واژه ورزش آشنا شدید خالی از لطف نیست که به سراغ فرهنگ و لغت نامه های زبان فارسی بروی  و معانی گوناگون این کلمه را با یکدیگر مقایسه کنیم.

در لغت نامه دهخدا واژه ورزش، کار پیاپی و نامرتب، شغل، تمرین، کار کردن، پیشه، ورزیدن، عمل، انجام حرکات بدنی خاص برای تقویت عضلات، اجرای مرتب تمرینات بدنی به منظور تکمیل قوای جسمی و روحی، محنت، حرفه، عمل کردن، معنا شده است.

در فرهنگ عمید این واژه پیاپی کردن کاری برای تمرین و عادت، کار پیاپی، حرکت دادن اعضای بدن برای تقویت اعصاب و عضلات، هر گونه عمل و حرکتی که برای تقویت اعضا و به منظور حفظ تندرستی به تنهایی یا دسته جمعی انجام داده می‌شود، تعریف شده است. در فرهنگ معین نیز تمرین، انجام حرکات بدنی خاص برای تقویت عضلات، کار پیاپی و نامرتب به عنوان معنی واژه ورزش آمده است.

بیشتر بخوانید :

هم خانواده کلمه گرفته

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا