مطالب درسی

هم خانواده کلمه قدرت + معنی ، مترادف و متضاد کلمه قدرت

هم خانواده کلمه قدرت

قدرت یک کلمه کاملا شناخته شده است و همه ما می دانیم قدرت یعنی توانایی انجام یک کار. این کلمه ریشه عربی دارد و به عنوان اسم پسر در زبان فارسی مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر این در علوم مختلف و مسائل سیاسی نیز در تمام دنیا از کلمه قدرت به وفور استفاده می شود.

هم خانواده های واژه قدرت قادر، قدرتمند، قَدر، مَقدور،  قَدّار و  قَدیر هستند. این کلمات از نظر معنی مشابه هستند و یادگیری آنها به شما کمک می کند معنی واژه قدرت را بیشتر درک کنید.

مترادف های واژه قدرت عبارتند از توان، قوه، نیرو، زور، قوت، طاقت، وسع، استطاعت، تاب، تاثیر، نفوذ، انرژی، توانایی، زبردستی، مقاومت، اقتدار، تسلط، سلطه، نیرومندی، کبریا، هنگ، یارا، استیلا و عظمت. 

این کلمات هم معنی واژه قدرت بوده و می توانید آنها را به عنوان جایگزین در جمله نویسی و نگارش مورد استفاده قرار دهید. در ادامه بد نیست متضاد و معادل فارسی واژه ماهر را نیز یاد بگیرید. معادل فارسی واژه قدرت، توانایی، زور، نیرو، یارایی، تاب، توان و فرمانروایی است. متضاد کلمه قدرت نیز همانطور که می توانید حدس بزنید ضعف و ناتوانی است.

در انتها به شرح معانی کلمه قدرت در فرهنگ لغات فارسی می پردازیم. این کلمه در فرهنگ لغت دهخدا، عمید و معین توانائی داشتن و توانستن معنی شده است. در فرهنگ واژگان فارسی سره معنی واژه قدرت توانائی، نیرو و توان ذکر شده است.

بیشتر بخوانید:

هم خانواده کلمه نیرو

4.2/5 - (6 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا