معنی شعر ستایش فارسی هفتم صفحه ۹ ✅ هم خانواده مخالف و خلاصه
معنی شعر ستایش یاد تو فارسی هفتم + معنی کلمات و آرایه های ادبی

در این مطلب از «تاپ ناپ» همهٔ بخش های مربوط به شعر نیایش فارسی هفتم صفحه 9 آماده شد؛ از معنی روان هر بیت گرفته تا معنی واژه ها. همچنین برای واژه های مهم، هم خانواده و مخالف (متضاد) آن ها بیان شد تا یادگیری کاملتر باشد. در ادامه، خلاصهٔ شعر و در پایان نیز پیام اصلی نیایش نوشته شد تا دانش آموزان هم معنا و هم پیام درس را بهصورت یکجا و منظم در اختیار داشته باشند.

🌟 معنی کلمات شعر «ستایش» – فارسی هفتم
📖 این معانی به درک بهتر شعر «ستایش» و مفاهیم عمیق آن کمک میکند.
۱- ای نام تو بهترین سرآغاز ✦ بینام تو، نامه کی کنم باز؟
معنی: خدایا، نام تو نیکوترین آغاز است؛ بدون یاد تو هیچ نوشتهای را آغاز نمیکنم.
واژههای مهم: تو: خدا – سرآغاز: آغاز – نامه: کتاب
آرایه: سرآغاز/باز: قافیه
۲- ای یاد تو مونسِ روانم ✦ جز نام تو، نیست بر زبانم
معنی: پروردگارا، یاد تو آرامبخش جان من است و تنها نام تو را بر زبان دارم.
واژههای مهم: مونس: همدم – روان: جان، روح
۳- ای کارگشای هرچه هستند ✦ نام تو، کلید هرچه بستند
معنی: ای خدا، تو گشاینده کار همه موجودات هستی؛ نام تو مانند کلیدی است که هر قفلی را باز میکند.
واژههای مهم: کارگشا: مشکلگشا
آرایه: هستند/بستند: قافیه – نام تو کلید است: تشبیه
۴- ای هست کُنِ اساسِ هستی ✦ کوته ز دَرَت، دراز دستی
معنی: خدایا، تو پدیدآورنده جهان هستی هستی؛ هیچ کس در پیشگاهت توان ستم ندارد.
واژههای مهم: هستکن: آفریننده – اساس: بنیاد – درازدستی: ستم
آرایه: هستی/درازدستی: قافیه
دانش زبانی: «ت» در «دَرَت» یعنی «تو»
۵- هم قصّهٔ نانموده، دانی ✦ هم نامهٔ نانوشته، خوانی
معنی: ای خدا، تو از همه رازهای پنهان و نوشتهنشده باخبر هستی.
واژههای مهم: نانموده: پنهان – نانوشته: نوشتهنشده
آرایه: دانی/خوانی: قافیه
دانش زبانی: «قصّه نانموده» و «نامه نانوشته» مفعولاند
۶- هم تو، به عنایت الهی ✦ آنجا، قَدَمَم رسان که خواهی
معنی: پروردگارا، به لطف خود مرا به جایی برسان که مورد پسند توست.
واژههای مهم: عنایت: لطف – قدم: گام
آرایه: الهی/خواهی: قافیه
دانش زبانی: «رسان» همان «برسان» (امر دعایی)
۷- از ظلمتِ خود، رهاییام ده ✦ با نورِ خود آشناییام ده
معنی: خدایا، مرا از تاریکیهای درونم (گناه و نادانی) برهان و با نور خودت آشنا کن.
واژههای مهم: ظلمت: تاریکی – نور: روشنایی
آرایه: ظلمت/نور: تضاد
نکته: در «خود» اول، منظور انسان است و در «خود» دوم، خداوند
الهی، دلی ده که در کار تو جان بازیم؛ جانی ده که کار آن جهان سازیم، دانایی ده که از راه نیفتیم، بینایی ده تا، در چاه نیفتیم، دست گیر که دست آویز نداریم، توفیق ده تا، در، دین استوار شویم، نگاه دار تا، پریشان نشویم.
معنی: پروردگارا، دلی سرشار از شجاعت عطا کن تا در راهت جانفشانی کنیم. روحی بخش تا برای آخرت عمل کنیم. دانشی ده تا گمراه نشویم. بینشی عطا کن تا در دام جهل نیفتیم. ما را یاری کن، چون یاوری جز تو نداریم. توفیق ده تا در دین پایدار بمانیم و نگاهدار ما باش تا پریشان و سرگردان نشویم.
۱- «الهی دلی ده که در کار تو جان بازیم ✺ جانی ده که کار آن جهان سازیم»
معنی: پروردگارا، دلی پر از شجاعت به ما عطا کن تا در راه تو جانفشانی کنیم و جانی ببخش که با آن برای آخرت خود کار نیک انجام دهیم.
آرایههای ادبی: «دل داشتن» کنایه از شجاعت – «جان باختن» کنایه از فداکاری
۲- «دانایی ده که از راه نیفتیم ✺ بینایی ده تا در چاه نیفتیم»
معنی: خدایا، دانشی بده که گمراه نشویم و بینشی عطا کن تا در دام جهل و لغزش گرفتار نگردیم.
واژههای مهم: دانایی: دانش – بینایی: بصیرت، روشنبینی
آرایههای ادبی: «از راه افتادن» کنایه از گمراهی – «در چاه افتادن» کنایه از انحراف – «راه/چاه» تضاد
۳- «دست گیر که دست آویز نداریم ✺ توفیق ده تا در دین استوار شویم ✺ نگاه دار تا پریشان نشویم»
معنی: پروردگارا، یاور ما باش زیرا جز تو پناهی نداریم؛ ما را موفق کن تا در دین استوار بمانیم و از ما محافظت کن تا پریشان و سرگردان نشویم.
واژههای مهم: دستآویز: پناه، یاور – توفیق: یاری خدا – استوار: محکم و پایدار
آرایههای ادبی: «دستگیر» کنایه از یاری کردن