معنی حکایت اندرز پدر هفتم صفحه ۱۷ ✅ آرایه ها ، خلاصه و نتیجه
آگوست 20, 2025
3 دقیقه قبل خوانده شده
معنی حکایت اندرز پدر هفتم صفحه ۱۷
در این مطلب از تاپ ناپ، به تهیه و ارائهٔ متن اصلی حکایت «اندرز پدر»، معنی دقیق و روان آن، معنی کلمات دشوار، کلمات هم خانواده با نمونه جمله ، آرایه های ادبی، خلاصه درس و پیام اخلاقی این حکایت پرداخته ایم. تمامی محتوا با دقت بالا و بر اساس متن کتاب درسی تهیه شده است.
یادم هست که در دوران کودکی، مراقب عبادت بودم و شبها بیدار میماندم تا به خدا نزدیک شوم.
شبی در خدمت پدر – رحمه الله علیه – نشسته بودم و همه شب، دیده بر هم نبسته و مُصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفهای گرد ما خفته.
یک شب در حضور پدرم (رحمت خدا بر او باد) نشسته بودم، تمام شب بیدار بودم و قرآن مقدس را در آغوش گرفته بودم، در حالی که گروهی از مردم در اطراف ما خوابیده بودند.
پدر را گفتم: از اینان، یکی سر بر نمیدارد که دوگانهای بگزارد. چنان خواب غفلت بردهاند که گویی نخفتهاند که مردهاند.
به پدرم گفتم: هیچکس از این افراد بیدار نمیشود تا نماز صبح را بخواند. آنقدر در خواب غفلت فرو رفتهاند که انگار نه خوابیدهاند، بلکه مردهاند.
گفت: جان پدر! تو نیز اگر بخفتی، به از آن که در پوستینِ خلق، اُفقی.
پدرم گفت: عزیز پدر! اگر تو هم بخوابی، بهتر از آن است که پشت سر مردم غیبت کنی.
🔤 معنی کلمات دشوار
کلمه
معنی ساده و روان
ایام
روزها، دوران
طفولیت
کودکی، خردسالی
متعبد
کسی که به عبادت و خداوند مراقبت دارد
شب خیز
کسی که شبها بیدار میماند، مخصوصاً برای عبادت
رحمة الله علیه
اللّه به او رحم کند (برای احترام به کسی که فوت شده)
مصحف
قرآن مجید
طایفه
گروهی از مردم
خفته
خوابیده
سر بر نمیدارد
بیدار نمیشود
دوگانه
نماز صبح
غفلت
بیخبری، فراموشی از خدا
بگزارد
به جای آورد، انجام دهد
در پوستینِ خلق افتی
پشت سر مردم غیبت کنی
🔤 کلمات همخانواده + نمونه جمله
کلمه اصلی
همخانواده
نمونه جمله
ایام
یوم، یومیه
در ایام قدیم، مردم بیشتر به عبادت میپرداختند.
طفولیت
طفل، اطفال
خاطرات کودکیام از روزهای طفولیت من بسیار گرانقدر است.
مصحف
صحیفه، صحف
پدرم هر شب یک صحیفه از قرآن را برای ما میخواند.
متعبد
عبادت، عابد، معبد
عابدی که تنها برای نمایش دینداری باشد، در نظر خدا ارزشی ندارد.
طایفه
طوایف
طوایف مختلف از روستاها برای مراسم جمع شدند.
خلق
خالق، مخلوق، خلقت
خالق این جهان بینهایت، تنها یک است و او خداست.
🎨 آرایههای ادبی
«سر بر نمیدارد»: کنایه از بیدار نشدن و ترک عبادت.
«گویی نخفته اند که مرده اند»: تشبیه خواب غفلت به مرگ، نشاندهندهٔ بیتوجهی عمیق به دین.
«در پوستینِ خلق افتی»: کنایه از غیبت و گفتن چیز بد دربارهٔ دیگران.
«جان پدر»: منادا (ندا دادن به پدر با محبت).
🌟 خلاصه درس
در این حکایت، پسری در دوران کودکی، شبها بیدار میماند و به عبادت میپردازد. یک شب میبیند که همهٔ مردم به جز او خوابیدهاند و به پدرش میگوید که چرا کسی بیدار نمیشود تا نماز صبح را بخواند. پدر با خردمندی پاسخ میدهد: «اگر تو هم بخوابی، بهتر از آن است که پشت سر مردم غیبت کنی.» این جمله یادآور این است که **غیبت و بدگویی گناهی بزرگتر از ترک یک عبادت است**.
💡 پیام اخلاقی درس
ترک عبادت گناه است، اما غیبت و بدگویی گناهی بسیار بزرگتر است. پدر با خردمندی به پسرش یاد میدهد که بهتر است انسان عبادت نکند تا اینکه بیدار بماند و از دیگران غیبت کند. این حکایت به ما میآموزد که حفظ لب و زبان از بدگویی، گاهی مهمتر از انجام برخی عبادات است.
در این مطلب از تاپ ناپ، به تهیه و ارائهٔ متن اصلی حکایت «اندرز پدر»، معنی دقیق و روان آن، معنی کلمات دشوار، کلمات همخانواده با نمونه جمله، آرایههای ادبی، خلاصه درس و پیام اخلاقی این حکایت پرداختهایم. تمامی محتوا با دقت بالا و بر اساس متن کتاب درسی فارسی هفتم تهیه شده است.