هم خانواده کلمه خلق + مترادف و معانی کلمه خلق
هم خانواده کلمه خلق
اگر بر روی این حرف ضمه قرار دهیم به معنی حالت و خلق و خو است. این معانی بطور گسترده برای این واژه استفاده می شود و شما بر اساس شرایط می توانید هر یک را مورد استفاده قرار دهید.
معادل فارسی این کلمه آفریده، آفرینش، نو آوری، خوی، رفتار، سرشت، فرخوی، توده و مردم است. آشنایی با این کلمات و یادگرفتن آنها به شما کمک می کند که معنی واژه خلق را بهتر درک کنید و راحت تر بتوانید از آن در جمله سازی و نگارش فارسی استفاده کنید. حالا که با هم خانواده و معادل فارسی واژه خلق آشنا شدید وقت آن است که مترادف آن را نیز یاد بگیرید.
در لغت نامه دهخدا آفریدن، ابداع کردن، احداث کردن و ایجاد کردن به عنوان معنی واژه خلق آمده است. در فرهنگ عمید معنی خلق، آفرینش، آفریدن و به وجود آوردن ذکر شده است.
در فرهنگ معین این واژه خوی، خوش خویی و نیک خویی معنا شده است. در فرهنگ واژه های فارسی سره، مردم، آفرینش، نو آوری و خصلت های انسانی معنی کلمه خلق در نظر گرفته شده است.
بیشتر بخوانید: