هم خانواده کلمه خوردن + مترادف و معنی کلمه خوردن
هم خانواده کلمه خوردن
کلمه خوردن یک واژه فارسی و مصدر فعل «خور» است. این کلمه معانی مختلفی دارد ولی معنی اصلی آن تناول کردن و آشامیدن است که همه شما با آن آشنا هستید.
همانطور که گفتیم واژه خوردن بسته به موقعیت و جمله ای که در آن استفاده می شود معنای مختلفی دارد. به عنوان مثال در عبارت شکست خوردن و برخوردن دیگر به معنای تناول کردن نیست و به ترتیب به معنای پذیرفتن و مواجه شدن است.
یاد گرفتن این موارد به شما کمک می کند بهتر جمله سازی کنید و همچنین انشاء نویسی شما را نیز تقویت می کند. علاوه بر این واژه خوردن معنای هماهنگ بودن و بهم آمدن نیز می دهد. مثلا وقتی می گوییم فلانی به فلانی می خورد یعنی آنها بهم می آیند.
واژه خوردن در فرهنگ لغت دهخدا به بلعیدن غذا و خوراک، فرو بردن غذا از طریق گلو، تناول، جویدن خوراکی جامد، اوباریدن و خائیدن عنوان شده است. در فرهنگ معین کلمه خوردن، نوشیدن، تناول کردن، شکست خوردن، مغلوب شدن، مناسب بودن، جور بودن، مقارن شدن، اصابت کردن و همزمان شدن معنی شده است.
در فرهنگ عمید معنی واژه خوردن گذاشتن چیزی در دهان، فرو بردن از گلو، نوشیدن، کتک خوردن، اصابت کردن، هماهنگ و منطبق بودن، برخورد کردن و ساییدن ذکر شده است.
بیشتر بخوانید: