مطالب درسی

هم خانواده کلمه عطر + معنی ، مترادف و متضاد کلمه عطر

هم خانواده کلمه عطر

کلمه عطر را همه ما می شناسیم و می دانیم که عطرهای زیادی در جهان وجود دارد. معنی عطر در فارسی بوی خوش، بویا، خوشبوی، مشگبوی و خوشبویه است. در واقع هر چیزی که رایحه خوشی داشته باشد ما به آن عطر می گوییم.

مثلا عطر و بوی گل محمدی را همه ما دوست داریم. عطر تن نوزادان نیز یک رایحه خاص و دوست داشتنی است که همه افراد با آن به وجد می آیند. در رابطه با هم خانواده و مترادف واژه عطر در ادامه توضیحات بیشتری ارائه می گردد لطفا همراه ما باشید.

هم خانواده های کلمه عطر که ریشه یکسانی با آن دارند عبارتند از عطار، معطر، عطاری، عطراگین و عطری است. همانطور که می بینید حروف ع، ط و ر در همه این کلمات وجود دارند. به عبارت دیگر واژه عطر ریشه کلمات دیگری است که به عنوان هم خانواده ذکر شده اند.

مترادف های کلمه عطر خوشبو، بویا، شمیم، رایحه، عطرآمیز، دماغ پرور، عطرآگین، گل بیز، نافه بو، نکهت و گل بو هستند. شما می توانید در جملات خود از این کلمات به جای واژه عطر استفاده نمایید.

متضاد این کلمه نیز گندیده، بد بو و متعفن است. در انتها معنی واژه عطر را در لغت نامه های فارسی شرح می دهیم. در لغت نامه دهخدا خوشبوی کردن و خوشبو شدن به عنوان معنی عطر آمده است.

فرهنگ معین معنی عطر را رایحه خوشبو ذکر کرده است. در فرهنگ واژه فارسی هوشیار ماده خوشبو کننده، خوشبوی شدن و خوشبوی کردن معنی عطر عنوان شده است.

بیشتر بخوانید:

هم خانواده کلمه عطار

اگه خوب بود امتیاز بده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا