هم خانواده کلمه ورزش + معانی و مترادف کلمه ورزش
هم خانواده ورزش
یادگیری کلمات هم خانواده و مترادف در زبان و ادبیات فارسی بسیار حائز اهمیت هستند و شما در طول سالهای تحصیل خود با آن سروکار دارید. در ادامه مقاله برای درک و آشنایی بهتر شما با معنی واژه ورزش، مترادف های این کلمه را نیز بیان خواهیم کرد.
حالا که با مترادف و هم خانواده واژه ورزش آشنا شدید خالی از لطف نیست که به سراغ فرهنگ و لغت نامه های زبان فارسی بروی و معانی گوناگون این کلمه را با یکدیگر مقایسه کنیم.
در لغت نامه دهخدا واژه ورزش، کار پیاپی و نامرتب، شغل، تمرین، کار کردن، پیشه، ورزیدن، عمل، انجام حرکات بدنی خاص برای تقویت عضلات، اجرای مرتب تمرینات بدنی به منظور تکمیل قوای جسمی و روحی، محنت، حرفه، عمل کردن، معنا شده است.
در فرهنگ عمید این واژه پیاپی کردن کاری برای تمرین و عادت، کار پیاپی، حرکت دادن اعضای بدن برای تقویت اعصاب و عضلات، هر گونه عمل و حرکتی که برای تقویت اعضا و به منظور حفظ تندرستی به تنهایی یا دسته جمعی انجام داده میشود، تعریف شده است. در فرهنگ معین نیز تمرین، انجام حرکات بدنی خاص برای تقویت عضلات، کار پیاپی و نامرتب به عنوان معنی واژه ورزش آمده است.
بیشتر بخوانید :