مطالب درسی

معنی کلمات درس دهم آرشی دیگر فارسی نهم + آرایه ها خلاصه و پیام درس

🌸 در این مطلب معنی کلمات درس دهم آرش دیگر فارسی نهم را به صورت کامل و روان تهیه کردیم. همچنین آرایه های ادبی، نکات دستوری و معنی شعر بیت به بیت نیز آورده شده تا دانش آموزان بتوانند مفهوم شعر را بهتر درک کنند و با پیام های اصلی آن یعنی ایمان، ایثار و وطن دوستی آشنا شوند. در پایان نیز پاسخ خودارزیابی، گفت و گو و فعالیت های نوشتاری درس دهم برای تکمیل یادگیری ارائه شده است.

خلاصه درس دهم فارسی نهم آرشی دیگر

🌸 شعر آرش دیگر صحنه ای حماسی از دوران دفاع مقدس را نشان می دهد 🌿 در آغاز شعر شاعر از آتش و باروت و تیر و ترکش می گوید و تصویری از جنگی نابرابر میان ایران و دشمنان را می آفریند. در آن سوی میدان نیمی از قدرت های جهان با تانک و سلاح های سنگین به ایران حمله کرده اند اما در سوی دیگر رزمندگان ایرانی تنها با سلاح ایمان و عشق به خدا می جنگند.

شاعر با این تصویرها نشان می دهد که نیروی ایمان از هر سلاحی نیرومندتر است. در میان این نبرد کودکی دلیر به نام حسین فهمیده از دل سنگر بیرون می آید و با نارنجکی در دست خود را در برابر تانک های دشمن می اندازد تا مانع پیشروی آنان شود. این ایثار بزرگ سبب شگفتی دشمن و افتخار ملت ایران می شود. شاعر با اشاره به نام هایی چون آرش، دستان و سیاوش یادآور می شود که روح پهلوانی و فداکاری در ایرانیان همیشه زنده است.

در پایان شعر با نابودی تانک های دشمن آسمان از شادی دف می زند و شط خرمشهر کف می زند و شهر آزاد شده دوباره جان می گیرد و پرچم سه رنگ ایران بر فراز گنبدی زیبا به اهتزاز درمی آید. این شعر یادآور ایمان، ایثار، عشق به میهن و تکرار قهرمانی آرش در قالب نوجوانی از سرزمین ایران است.

🌿 پیام و نتیجه درس آرش دیگر این است که ایمان، شجاعت و عشق به میهن می‌تواند بر هر سلاح و قدرتی پیروز شود. شاعر با یادآوری فداکاری حسین فهمیده نشان می‌دهد که حتی یک نوجوان نیز با باور و اراده می‌تواند سرنوشت یک ملت را تغییر دهد. این شعر به ما می‌آموزد که وطن‌دوستی در گفتار نیست بلکه در عمل، ایثار و دفاع از خاک و آرمان‌های میهن معنا پیدا می‌کند و روح قهرمانی و غیرت ایرانی هیچ‌گاه خاموش نمی‌شود.

عکس درس دهم فارسی نهم آرشی دیگر

معنی کلمات درس دهم آرشی دیگر فارسی نهم

کلمه معنی ساده و روان
افق کرانه آسمان، جایی که آسمان و زمین به‌نظر می‌رسد به‌هم می‌رسند
عهد پیمان، قول یا دوره زمانی خاص
پرسان کسی که پرسش می‌کند، جوینده
دستان لقب زال، پدر رستم پهلوان ایران
دف ساز دایره‌ای شکل از خانواده کوبه‌ای
سو جهت، سمت
شط رود بزرگ، معمولاً رودهایی که به دریا می‌ریزند
فوق باور فراتر از تصور، شگفت‌انگیز
کمند طناب بلند برای گرفتن چیزی یا کسی
مهد گهواره یا سرزمین پرورش‌دهنده
نام‌آور مشهور، صاحب نام و افتخار
هجوم حمله ناگهانی، یورش
تل تپه کوچک یا بلند
غالب پیروز، چیره، برتر
تجسم مجسم شدن در ذهن، تصویرسازی
روایی روا بودن، درست بودن، یا بیان شیوا
گنبد سقف گرد و منحنی شکل بناها
زار ناتوان، رنجور و بی‌رمق
حمیت غیرت، مردانگی، شجاعت
کاردان باتجربه، دانا در کار
سیرت اخلاق، رفتار، روش زندگی
ملازم همراه دائم، هم‌قدم
گران سنگین، باوقار، مهم
عزل کردن برکنار کردن از مقام یا مسئولیت
غوغا آشوب، سر و صدا، هیاهو
سرکش نافرمان، یاغی، سرسخت
بی‌انصاف ظالم، کسی که عدالت ندارد

معنی درس دهم فارسی نهم آرشی دیگر

🔷 جنگ، جنگی نابرابر بود / جنگ، جنگی فوق باور بود / کیسه های خالی و خونی / خط مرزی را جدا می‌کرد / دشمن بد عهد بی انصاف / با هجوم بی امان خود / مرزها را جابجا می‌کرد.

💬 معنی: این شعر صحنه‌ای از جنگ ناعادلانه را به تصویر می‌کشد. جنگی که باورش برای انسان دشوار است، زیرا دشمنان با قدرت و تجهیزات زیاد حمله می‌کردند، در حالی که مدافعان با کمترین امکانات از خاک خود دفاع می‌کردند. کیسه‌های خاکی و خونین، مرز میان ایران و دشمن را مشخص می‌کردند. دشمن پیمان‌شکن و بی‌انصاف، با یورش‌های پیاپی و بی‌رحمانه خود، مرزها را تغییر می‌داد و تجاوز می‌کرد.

📘 نکات ادبی و زبانی:

  • «جنگی نابرابر» و «جنگی فوق باور» نشان‌دهنده اغراق و تاکید شاعر بر سختی و بی‌عدالتی جنگ است.
  • «کیسه‌های خالی و خونی» تصویری واقعی و دردناک از خط مقدم نبرد است.
  • واژه «بد عهد» نماد دروغ و پیمان‌شکنی دشمن است.
  • تضاد میان «خالی» و «خونی» حس دوگانگی جنگ را تقویت می‌کند.
  • قافیه‌ها: «نابرابر و باور»، «جدا و جابجا».

نکته دستوری: جنگی نابرابر، کیسه‌های خالی و خونی، دشمن بد عهد و بی انصاف، هجوم بی امان → همگی ترکیب وصفی هستند.

🌟 پیام شعر: این بند، نشانه‌ای از مظلومیت مردم ایران و ایمان رزمندگان در برابر دشمنی نیرومند و پیمان‌شکن است. شاعر می‌خواهد بگوید که حتی در نابرابری، ایمان و عشق به میهن مرزهای واقعی را حفظ می‌کند، نه دیوارهای آهن و آتش.

🔷 از میان آتش و باروت / می‌وزید از هر طرف، هر جا / تیرهای وحشی و سرکش / موشک و خمپاره و ترکش / آن طرف، نصف جهان با تانک‌های آتشین در راه / این طرف، ایرانیان تنها / این طرف تنها سلاح جنگ، ایمان بود.

💬 معنی: در میان آتش و دود و صدای انفجار، از هر سو تیر و ترکش و موشک می‌بارید. در یک سوی میدان، نیمی از قدرت‌های دنیا با سلاح‌های سنگین و تانک‌های آتشین حمله می‌کردند، اما در سوی دیگر، رزمندگان ایرانی تنها و بی‌امکانات بودند و تنها سلاحشان ایمان و اعتقاد قلبی به خداوند و عشق به میهن بود.

📘 نکات ادبی و زبانی:

  • «تیرهای وحشی و سرکش» ترکیب تشخیص دارد؛ چون به تیر، صفتی انسانی داده شده است.

  • «از میان آتش و باروت» نمادی از سختی و خطر جنگ است.

  • «نصف جهان» استعاره از کشورهای متعدد دشمن است که علیه ایران متحد شده بودند.

  • تقابل «این طرف» و «آن طرف» تضاد جالبی ایجاد کرده تا نابرابری نیروها را نشان دهد.

پیام شعر: قدرت ایمان و باور به حق می‌تواند در برابر سلاح و تجهیزات دشمن پیروز شود. پیروزی واقعی از دل صداقت، ایثار و ایمان به خداوند به دست می‌آید، نه از ابزار جنگی.

🔷 از میان آتش و باروت / می‌وزید از هر طرف، هر جا / تیرهای وحشی و سرکش / موشک و خمپاره و ترکش / آن طرف، نصف جهان با تانک‌های آتشین در راه / این طرف، ایرانیان تنها / این طرف تنها سلاح جنگ، ایمان بود.

💬 معنی: از میان آتش و گلوله، از هر سو تیر، موشک و خمپاره پرتاب می‌شد. در آن سو، نیمی از قدرت‌های جهان با تانک‌های آتشین پیش می‌آمدند، اما در این سو، رزمندگان ایرانی تنها و بی‌سلاح بودند و تنها سلاحشان ایمان و باور به خدا بود.

📘 نکات کوتاه:

  • «تیرهای وحشی و سرکش» دارای تشخیص است (جان‌دار پنداری تیر).
  • «نصف جهان» کنایه از کشورهای متعدد دشمن است.
  • «ایمان» نماد قدرت درونی و نیروی معنوی رزمندگان است.

پیام شعر: قدرت ایمان از هر سلاحی برتر است و پیروزی واقعی در سایه باور و اخلاص به دست می‌آید.

🔷 خانه های خاک و خون خورده / مهد شیران و دلیران بود / شهر خونین، شهر خرمشهر / در غروب آفتاب خویش / چشم در چشم افق می‌دوخت / در دهان تانک‌ها می‌سوخت.

💬 معنی: خانه‌های پر از خاک و خون، جایگاه مردان شجاع و دلاور بود. شهر خرمشهر، که با خون رزمندگان رنگین شده بود، در واپسین لحظات مقاومت خود، نگاهی اندوهناک به افق داشت و در میان آتش و انفجار تانک‌های دشمن می‌سوخت.

📘 واژه‌ها:

  • مهد: جایگاه، گهواره

  • دلیران: شجاعان

  • افق: کرانه آسمان

آرایه‌های ادبی:

  • شیران: استعاره از رزمندگان

  • چشم دوختن خرمشهر: تشخیص (جان‌دار پنداری شهر)

  • غروب آفتاب خویش: کنایه از پایان عمر و ویرانی شهر

  • چشم افق و دهان تانک‌ها: تشخیص

📗 نکته دستوری:

  • «خون خورده» و «خونین» هر دو صفت مشتق هستند.

  • «خون خورده» ترکیب مرکب نیز به شمار می‌آید.

🌟 پیام شعر: این بند یادآور مظلومیت و پایداری خرمشهر است؛ شهری که با شجاعت مردمش ایستاد و با وجود ویرانی، نماد جاودانه غیرت و ایمان ایرانیان شد.

🔷 شهر، از آن سوی سنگرها / شیر مردان را صدا می‌زد : / «آی، ای مردان نام آور / ای همیشه نامتان پیروز / بی گمان امروز / فصلی از تکرار تاریخ است / گر بماند دشمن، از هر سو / خانه هامان تنگ خواهد شد / ناممان در دفتر تاریخ / کوچک و کم رنگ خواهد شد.»

💬 معنی: شهر از پشت سنگرها، رزمندگان شجاع را فریاد می‌زد و به یاری می‌طلبید: «ای مردان دلاور و نامدار، که همیشه پیروز و سرافرازید، بدانید امروز نیز بخشی از تاریخ در حال تکرار است. اگر دشمن در سرزمینمان باقی بماند، خانه‌ها و خاکمان از هر سو در خطر و تنگنا قرار می‌گیرد و نام ما در دفتر تاریخ بی‌اعتبار و فراموش‌شده خواهد شد.»

📘 واژه‌ها:

  • نام آور: نامدار، مشهور
  • بی گمان: یقیناً، بدون شک
  • فصلی: بخشی از یک کتاب یا نوشته

آرایه‌های ادبی:

  • صدا زدن شهر: تشخیص (جان‌بخشی به شهر)
  • تکرار حروف “ک” و “گ”: واج‌آرایی برای تأکید بر صلابت و هشدار
  • دفتر تاریخ: اضافه تشبیهی (تشبیه تاریخ به دفتر)

📗 نکته‌های دستوری:

  • مردان: منادا
  • شیر مردان، نام آور، کم رنگ: ترکیب‌های مرکب
  • بی گمان: قید مشتق
  • و در کوچک و کم رنگ: واو عطف
  • آی: صوت (شبه جمله)

🌟 نکته مفهومی: در این بخش، شاعر نشان می‌دهد که شهر خرمشهر نماد غیرت و آگاهی ملی است و خودِ شهر به زبان می‌آید تا مردان سرزمینش را به مقاومت فرا بخواند. او هشدار می‌دهد که سستی و بی‌تفاوتی، تاریخ را از قهرمانی تهی می‌کند و نام ملت را کم‌رنگ می‌سازد.

🔷 خون میان سنگر آزادگان جوشید / مثل یک موج خروشان شد / کودکی از دامن این موج بیرون جست / از کمند آرزوها رست / چشم او در چشم دشمن بود / دست او در دست نارنجک.

💬 معنی: در میان سنگرها، خون رزمندگان آزاده و شجاع به جوش آمد و چون موجی خروشان به حرکت درآمد. از میان این موج خشم و شجاعت، کودکی بیرون پرید؛ کودکی که از بند آرزوهای دنیوی رها شد و با نگاهی پرصلابت در چشمان دشمن نگریست، در حالی که نارنجکی در دست داشت و آماده جان‌فشانی بود.

📘 واژه‌ها:

  • جست: پرید
  • کمند: طناب
  • رست: رها شد

آرایه‌های ادبی:

  • جوشیدن خون: کنایه از خشم و غیرت رزمندگان
  • مثل یک موج: تشبیه، رزمندگان به موج خشم تشبیه شده‌اند
  • موج: استعاره از رزمندگان دلیر
  • کمند آرزوها: اضافه تشبیهی (آرزوها مانند طنابی که انسان را اسیر می‌کند)
  • دست نارنجک و چشم دشمن: تشخیص و تکرار برای تأکید بر صحنه‌پردازی شاعر

📗 نکته‌های دستوری:

  • خروشان و نارنجک: واژه‌های مشتق هستند (نارنج + ک)

🌟 نکته مفهومی: این بند نمایانگر اوج ایثار و ایمان در میان رزمندگان است. شاعر با تصویر کودکی که با نارنجک در دست، بی‌هراس به دشمن می‌نگرد، اوج عشق به وطن، فداکاری و ازخودگذشتگی نسل جوان ایران را نشان می‌دهد.

🔷 جنگ، جنگی نابرابر بود / جنگ، جنگی فوق باور بود / کودک تنها، به روی خاکریز آمد / صد هزاران چشم، قاب عکس کودک ما شد / خط دشمن، گیج و سرگردان / چشم‌ها از این و آن پرسان: / «کیست این کودک؟ / او چه می‌خواهد از این میدان؟ / صحنه جانبازی است این‌جا؟ / یا زمین بازی است این‌جا؟»

💬 معنی: جنگ ناعادلانه و باور نکردنی بود. در میان آن همه آتش و گلوله، کودکی تنها (اشاره به شهید حسین فهمیده) روی خاکریز آمد و شجاعانه به دل میدان زد. هزاران چشم، با شگفتی نگاهش می‌کردند و سپاه دشمن گیج و حیران مانده بود. آن‌ها با بهت از یکدیگر می‌پرسیدند: این کودک کیست؟ در این میدان نبرد چه می‌خواهد؟ آیا این‌جا صحنه جانبازی و فداکاری است یا زمین بازی کودکان؟

📘 واژه‌ها:

  • خط دشمن: صف و آرایش نیروهای دشمن در میدان جنگ

آرایه‌های ادبی:

  • چشم (مشبّه) و قاب عکس (مشبّه‌به): تشبیه، برای نشان دادن خیره شدن همگان به صحنه
  • پرسان بودن چشم‌ها: تشخیص (جان‌بخشی به چشم‌ها)
  • تضاد میان جانبازی و بازی: نشان‌دهنده شگفتی و ناتوانی دشمن در درک فداکاری کودک

📗 نکته‌های دستوری:

  • ترکیب‌هایی مانند «جنگی نابرابر» و «کودک تنها» از نوع ترکیب وصفی هستند.
  • واژه «پرسان» صفت و حالتی است از ریشه «پرسیدن».

🌟 نکته مفهومی: در این بند، شاعر با اشاره به شجاعت حسین فهمیده، نماد ایثار، ایمان و درک عمیق مسئولیت در نسل نوجوان ایران را می‌نمایاند. او نشان می‌دهد که حتی کودکی کوچک می‌تواند با ایمان و اراده، دشمن را به حیرت وادارد و تاریخ را دگرگون کند.

🔷 دشمنان کور دل، اما / در دلش خورشید ایمان را نمی‌دیدند / تیغ آتش خیز دستان را نمی‌دیدند / در نگاهش خشم و آتش را نمی‌دیدند / بر کمانش تیر آرش را نمی‌دیدند / در رگش، خون سیاوش را نمی‌دیدند.

💬 معنی: دشمنان بی‌بصیرت و گمراه، نوری را که از ایمان در قلب آن کودک می‌تابید نمی‌دیدند. آنان شمشیر آتشین غیرت او را که یادآور «دستان» بود، نمی‌دیدند. نگاه خشم‌آلود و سوزانش را درک نمی‌کردند. تیر عزم و فداکاری‌اش را که همچون تیر آرش در راه میهن پرتاب شده بود، نمی‌دیدند. حتی خون پاک و شجاعت او را که همانند خون سیاوش در رگ‌هایش جریان داشت، نمی‌دیدند.

📘 واژه‌ها:

  • کوردل: گمراه، بی‌بصیرت
  • تیغ: شمشیر

آرایه‌های ادبی:

  • دل: مجاز از وجود یا درون انسان
  • خورشید ایمان: اضافه تشبیهی (تشبیه ایمان به خورشید درخشان)
  • دستان، آرش، سیاوش: تلمیح به پهلوانان شاهنامه و نمادهای شجاعت، ایثار و پاکی
  • کمان و تیر، خون و رگ: مراعات نظیر (هماهنگی معنایی میان واژه‌ها)

📗 نکته زبانی:

  • واژه اما برای رفع توهم از جمله قبل و بیان تضاد معنایی به کار می‌رود و معنی «ولی» می‌دهد.

🌟 نکته مفهومی: در این بخش، شاعر می‌خواهد بگوید دشمنان نمی‌توانند روح ایمان، غیرت و ریشه‌های حماسی ملت ایران را درک کنند. آنان فقط ظاهر را می‌بینند، اما از درون پرشور و الهام‌گرفته از تاریخ قهرمانی این سرزمین غافل‌اند.

کودک ما بغض خود را خورد / چشم در چشمان دشمن کرد / با صدایی صاف و روشن گفت : «آی ای دشمن! / من حسین کوچک ایران زمین هستم / تانک‌های شومتان را در کمین هستم / مثل کوهی آهنین هستم».

معنی (مختصر و کاربردی): کودک بغضش را فرو می‌برد، رو در روی دشمن می‌ایستد و با صدای رسا اعلام می‌کند که او حسینِ کوچکی از ایران است و همچون کوهی استوار در مقابل تانک‌های دشمن می‌ایستد تا از وطن دفاع کند.

لغت :

  • بغض: فشار غم درگلو، کنترل‌شده.
  • روشن: آشکار، رسا.
  • شوم: نحس، بدمنظور.
  • کمین: تله یا محلی برای انتظار و غافلگیرکردن دشمن.

آرایه‌ها:

  • خوردن بغض: کنایه از مهار احساس و شجاعت.
  • مثل کوهی آهنین: تشبیه و استعاره از ایستادگی و پایداری.
  • چشم در چشم دشمن: تشخیص و صحنه‌پردازی قوی.

نکته دستوری: «را» در عبارت «تانک‌های شومتان را در کمین هستم» نقش مفعولی دارد؛ ساختار جمله از نظر آهنگ موقع گفت‌وگو محکم و خبری است.

🔷 ناگهان تکبیر، پروا کرد / در میان آتش و باروت غوغا کرد / کودکی از جنس نارنجک / در دهان تانک‌ها افتاد…

💬 معنی: ناگهان فریاد «الله‌اکبر» در فضا طنین‌انداز شد و در میان صدای گلوله‌ها و انفجارها غوغا به پا کرد. کودکی که سراسر وجودش از ایمان و فداکاری ساخته شده بود، همچون نارنجکی شعله‌ور، خود را به سوی تانک‌های دشمن پرتاب کرد تا با جان‌فشانی خویش دشمن را نابود کند.

آرایه‌های ادبی:

  • پروا کردن تکبیر: استعاره از بالا رفتن صدای ایمان و فریاد الهی در میدان جنگ.
  • آتش، باروت، نارنجک، تانک: مراعات نظیر (هم‌خانواده مفهومی از عناصر جنگی).
  • دهان تانک: تشخیص (جان‌بخشی به تانک).

🌟 نکته مفهومی: این بند اوج ایثار و ایمان را نشان می‌دهد؛ جایی که فریاد ایمان، از دل آتش برمی‌خیزد و یک کودک فداکار با جان خویش دشمن را به زانو درمی‌آورد. شاعر در این بخش، فداکاری حسین فهمیده را به شکلی حماسی و ماندگار به تصویر می‌کشد.

🔷 لحظه ای دیگر / از تمام تانک‌ها، تنها / تلی از خاکستر خاموش / ماند روی دست‌های دشت / آسمان از شوق، دف می‌زد / شط خرمشهر، کف می‌زد / شهر یکباره به خویش آمد / چشم اشک آلوده را واکرد / بر فراز گنبدی زیبا / در سه رنگ جاودان ما / قصه تکرار آرش را / باز هم خواند و تماشا کرد.

💬 معنی: چند لحظه بعد، از همه تانک‌ها تنها توده‌ای از خاکستر خاموش در میان دشت باقی ماند. آسمان از شادی می‌نواخت و رود خرمشهر با شور و شعف کف می‌زد. شهر ناگهان به خود آمد، اشک شادی در چشمانش جمع شد و در حالی که پرچم سه‌رنگ ایران بر فراز گنبدی زیبا می‌درخشید، دوباره داستان حماسه و فداکاری آرش را به یاد آورد و با غرور به تماشای آن نشست.

📘 واژه‌ها:

  • تل: تپه
  • دف: ساز کوبه‌ای سنتی
  • شط: رود بزرگ
  • به خویش آمدن: آگاه شدن، متوجه رهایی شدن
  • سه رنگ: اشاره به پرچم ایران (سبز، سفید و سرخ)

آرایه‌های ادبی:

  • دست دشت: تشخیص (جان‌بخشی به طبیعت)
  • دف زدن آسمان و کف زدن شط: تشخیص و کنایه از شادی و سرور طبیعت
  • شهر: مجاز از مردم شهر
  • قصه تکرار آرش: تلمیح به حماسه آرش کمانگیر و فداکاری برای وطن

🌟 نکته مفهومی: این بند پایانی، نشانه پیروزی و رهایی است. شاعر با زبان تصویر و نماد، جشن آزادی خرمشهر را وصف می‌کند؛ آسمان، زمین و رود همه در شادی سهیم‌اند. پرچم سه‌رنگ ایران یادآور حماسه‌ها و ایثار نسل‌هاست و داستان آرش، دوباره در وجود قهرمانان وطن تکرار می‌شود.

قبلی:

جواب سوالات درس نهم فارسی نهم + خودارزیابی گفت و گو و فعالیت های نوشتاری

معنی کلمات درس نهم راز موفقیت فارسی نهم + آرایه ها ، نکاتی دستوری خلاصه و پیام

معنی شعر دور اندیشی فارسی نهم با ارایه + نکات دستوری ، خلاصه و نتیجه

بعدی:

جواب سوالات درس دهم فارسی نهم + جواب خودارزیابی و فعالیت های نوشتاری

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا