معنی شعر نیایش فارسی هفتم صفحه ی ۱۶۶

۱)
خداوندا، به حقِّ نیکمردان ⊱✦⊰ که احوال بدم را نیک گردان
🔹 معنی: پروردگارا، به حق انسانهای درستکار از تو میخواهم که کردار و سرانجام ناخوش مرا به نیکی و خیر تبدیل کنی.
- نیکمردان: آدمهای نیکوکار
- نیک: خوب
- احوال: رفتار، کردار
آرایهها:
- خداوندا: منادا
- «حق نیکمردان»: متمم
- «احوال بدم»: مفعول
- تکرار: واژهٔ «نیک»
- تضاد: نیک / بد
۲)
مکن ما را از این درگاه، محروم ⊱✦⊰ چو گنجشکان، مران ما را از این بوم
🔹 معنی: خدایا ما را از پیشگاه خود محروم نگردان و مانند گنجشکان درمانده، ما را از سرزمین مهر خویش مران.
- بوم: سرزمین
- درگاه: پیشگاه
آرایهها:
- دو جملهٔ درخواستی
- «محروم نکردن از درگاه»: کنایه از لطف دریغ نکردن
- «ما» در هر دو مصرع: مفعول
- «این درگاه، این بوم»: متمم
- درگاه: مجاز از حضور نزد خدا
- «چو گنجشکان»: تشبیه
- تکرار: «ما را»، «از این»
۳)
زبانی ده که اسرار تو گوید ⊱✦⊰ روانی ده که دیدار تو جوید
🔹 معنی: خدایا به من بیانی عطا کن که رازهایت را بگوید و جان و توانی ده که در جستوجوی دیدار تو باشم.
- اسرار: رازها
- روان: جان و نیرو
آرایهها:
- «زبانی»، «اسرار تو»، «روانی»، «دیدار تو»: مفعول
- تکرار: «ده»، «که»، «تو»
- «دیدار تو جوید»: کنایه از رسیدن به معرفت الهی
۴)
دلم در آتش غفلت مسوزان ⊱✦⊰ به معنی، شمع جانم برفروزان
🔹 معنی: خدایا، دل مرا در آتش بیخبری نسوزان و جانم را با نور حقیقت روشن گردان.
- غفلت: بیخبری
- برفروزان: روشن کن
آرایهها:
- «دلم»: مفعول
- «آتش غفلت»: اضافهٔ تشبیهی
- «دل»: مجاز از همهٔ وجود
- «شمع جان»: اضافهٔ تشبیهی
- «معنی»: متمم
- تشبیه: غفلت به آتش، جان به شمع
- مراعات نظیر: آتش، مسوزان، شمع، برفروزان
۵)
کنون، گر دستگیری، جای آن هست ⊱✦⊰ که گر دستم نگیری، رفتم از دست
🔹 معنی: ای خدا، اکنون شایسته است که مرا یاری کنی؛ اگر یارم نشوی، از دست خواهم رفت و نابود میشوم.
آرایهها:
- «دست» در مصرع اول: مفعول
- «دستم» در مصرع دوم: مفعول + ضمیر پیوسته
- «از دست رفتن»: کنایه از نابود شدن
- «دستگیری»: کنایه از یاری رساندن
- تضاد: دستگیری / دست نگیری
- تکرار: دست
۶)
مکن دورم ز نزدیکان درگاه ⊱✦⊰ به راه آور مرا، کافتادم از راه
🔹 معنی: خدایا مرا در شمار بندگان نزدیک به خود قرار بده و دوباره به راه درست بازگردان، زیرا از مسیر حقیقت دور ماندهام.
آرایهها:
- «دورم»: مفعول + ضمیر پیوسته
- «نزدیکان درگاه»: متمم
- «راه»: متمم در هر دو مصرع
- تضاد: دور / نزدیک
- تکرار: راه
- «به راه آوردن»: کنایه از هدایت کردن
- «از راه افتادن»: کنایه از گمراه شدن
۷)
تو را خوانم به هر رازی که خوانم ⊱✦⊰ تو را دانم به هر چیزی که دانم
🔹 معنی: خدایا، هر سخنی را که بر زبان آورم و هر چیزی را که بشناسم، در آن نشانهای از وجود تو مییابم.
آرایهها:
- «تو» در هر دو مصرع: مفعول
- «هر رازی»، «هر چیزی»: متمم
- تکرار: «خوانم»، «دانم»
خلاصه شعر نیایش فارسی هفتم صفحه ی ۱۶۶
این شعر گفتوگویی صمیمی با خداست؛ شاعر با فروتنی از پروردگار میخواهد بدیهایش را به نیکی بدل کند، او را از درگاه خود محروم نسازد و زبان و جانی عطا کند تا در مسیر حق گام بردارد. دل خویش را از آتش غفلت دور بدارد، در سختیها دستگیرش باشد، او را در جمع نزدیکان خود جای دهد و از گمراهی نجاتش دهد. در پایان نیز اعتراف میکند که هرچه میبیند و میداند، نشانی از خداوند در آن آشکار است. پیام کلی شعر، تکیه بر لطف الهی، هدایت، توبه و نزدیکی به خداوند است.
پیام شعر
شعر بیانگر نیاز انسان به یاری و هدایت پروردگار است. شاعر نشان میدهد که تنها با لطف و بخشش الهی میتوان از غفلت و گمراهی رها شد و به راه درست رسید. پیام اصلی این است که انسان باید با فروتنی به خدا پناه ببرد، از او طلب بخشش کند و بداند که همهٔ نیکیها و رستگاریها در پیوند با یاد و ارادهٔ الهی به دست میآید.
قبلی :
معنی روان خوانی پیر دانا فارسی هفتم + آرایه های ادبی و خلاصه
معنی روان خوانی پیر دانا فارسی هفتم + آرایه های ادبی و خلاصه
جواب خودارزیابی ، گفت و گو و فعالیت نوشتاری درس هفدهم فارسی هفتم