مطالب درسی

معنی درس شانزدهم فارسی هفتم آدم آهنی و شاپرک

در این مطلب از تاپ ناپ، برای درس شانزدهم فارسی هفتم «آدم‌ آهنی و شاپرک»، مجموعه‌ای کامل آماده کرده‌ایم؛ ابتدا معنی کلمات مهم و دشوار درس را به‌صورت ساده و روان آورده‌ایم، سپس تعدادی از مخالف‌های کلیدی متن را معرفی کرده‌ایم، در ادامه خلاصه درس را بیان کرده‌ایم تا درک بهتری از محتوای داستان به دست آید و در پایان نیز پیام اصلی درس را نوشته‌ایم که بر ارزش محبت، دوستی و عاطفه در کنار علم و صنعت تأکید دارد.

دانلود متن معنی درس شانزدهم فارسی هفتم آدم آهنی و شاپرک

معنی شعر صفحه ۱۴۱ فارسی هفتم

خدا آن ملتی را سروری داد ⬥⬥⬥ که تقدیرش به دست خویش بنوشت

🔸 معنی :

خداوند به آن ملتی عزّت و بزرگی می‌بخشد که سرنوشت خود را به دست بگیرد و با تلاش و اراده، آینده‌اش را بسازد؛ نه اینکه تنها منتظر تقدیر و سرنوشت بماند.

معنی جمله های دشوار آدم آهنی و شاپرک

با برنامه خودش که از پیش طراحی شده بود

معنی: یعنی کارهایی را انجام می‌داد که از قبل در سیستم او نوشته و تنظیم شده بود.

خوب از آب در نیاید

معنی: کنایه از این‌که نتیجه‌ی کار موفقیت‌آمیز و مطلوب نباشد.

بادی در گلو انداخت

معنی: کنایه از مغرور و متکبر شدن؛ کسی که با غرور و خودبینی حرف بزند.

سکوت مرگ‌باری بر سالن نمایشگاه حاکم شد

معنی: یعنی فضای سالن کاملاً ساکت و سنگین شد، طوری که حس ترس و ناراحتی به وجود آمد.

کلمه های درس ۱۶ فارسی هفتم

🌿 صفحه ۱۴۲

  • سر جعبه مانند → تشبیه (چیزی را به جعبه شبیه کرده است)
  • سرو بازوانش → مراعات نظیر (هماهنگی میان اجزای تصویر)

🌿 صفحه ۱۴۳

  • سؤال / جواب → تضاد (دو مفهوم متقابل)
  • سؤال → تکرار (برای تأکید)
  • خیره شدن → زل زدن، نگاه عمیق
  • قید → کلماتی مثل «البته، هرگز، اصلاً»
  • فهرست → لیست، سیاهه
  • بازدید → دیدار، نگاه کردن
  • صدای خشن و خرخرمانند → واج‌آرایی (تکرار حرف «خ»)

🌿 صفحه ۱۴۴

  • هرگز / هیچ‌گاه → قید نفی
  • موقع → زمان، وقت
  • اوقات → جمع مکسرِ وقت (زمان‌ها)
  • شاپرک → نوعی پروانه (نماد انسان‌های مهربان و لطیف)
  • موذیانه → با حیله و آزاردهی
  • توجه → دقت، نگاه کردن
  • جلب → جذب کردن
  • ناامیدی → یأس، بی‌امیدی
  • نور سرد → حس‌آمیزی (ترکیب حس بینایی و احساس)
  • نور سرد → کنایه از بی‌احساسی و بی‌روحی
  • طراحی → نقشه‌کشی، برنامه‌ریزی

🌿 صفحه ۱۴۵

  • تکه → پاره، ریزه، جزء

  • مزه → طعم

  • متأسفانه → با اندوه، با تأسف

  • صدای ریز → حس‌آمیزی (ترکیب صدا با کوچکی)

  • گونه → لپ، دو طرف صورت

  • خوب از آب در نیاید → کنایه از نتیجه ندادن یا بد در آمدن کار

  • تحسین → آفرین گفتن، تشویق

  • خوشایند → پسندیده، دلپذیر

🌿 صفحه ۱۴۶

  • صدای شیرین → حس‌آمیزی (آمیختگی مزه و صدا)

  • انبوه → بسیار، پر، فراوان

  • سرشناس → مشهور، معروف

  • وضعیت → حالت، موقعیت

  • مطمئنم → یقین دارم، بی‌تردید

  • خفاش → شب‌پره، پرنده شب‌زی

  • نجوا → زمزمه، آهسته سخن گفتن

  • تحسین → تشویق کردن، ستودن

  • غرش → صدای بلند و ترسناک (مثل حیوان درنده یا رعد)

  • دل آدم‌آهنی گرفت → کنایه از غمگین شدن

🌿 صفحه ۱۴۷

  • مودبانه → با ادب، محترمانه

  • مرتبا → پی‌درپی، پشت سرهم

  • بدجنس → پست‌رفتار، بدذات

  • آویزان → آویخته، معلق

  • درخشنده → تابان، روشن

  • خیره شدن → زل زدن، با دقت نگاه کردن

  • عجیب → شگفت‌آور

  • شتاب → عجله، سرعت

  • التماس → خواهش، درخواست با اصرار

🌿 صفحه ۱۴۸

  • باد در گلو انداختن → کنایه از مغرور و متکبر شدن

  • آسیب → صدمه، لطمه

  • مراقب → نگهبان، مواظب

  • ببلعد → قورت بدهد

  • بلافاصله → بی‌درنگ، فوراً

🌿 صفحه ۱۴۹

  • فرفره → وسیله‌ای کوچک که با باد یا دست می‌چرخد

  • مثل فرفره → کنایه از خیلی سریع بودن

  • غژغژ → صدای کشیده شدن سطوح روی هم

  • نفس‌زنان → تند نفس کشیدن، به سختی نفس زدن

  • اصلاً → هرگز (قید)

  • نفس آخر را کشیدن → کنایه از جان دادن، مردن

  • مرگبار → کشنده، خطرناک

  • حاکم → فرمانروا، مسلط

  • کنجکاو → جستجوگر، دقیق

  • حلقه → چیز گرد و دایره‌ای

🌿 صفحه ۱۵۰

  • ملافه → پارچه‌ای بزرگ برای روانداز یا پوشاندن بستر

  • رایحه → بوی خوش و مطبوع

مخالف و متضاد درس ۱۶ فارسی هفتم

همیشه : هرگز

بهترین : بدترین

جذاب‌ترین : کسل‌کننده‌ترین

دوست : دشمن

خوشحالی : ناراحتی

سلامتی : بیماری

شادی : اندوه

هرگز : گاهی

موذیانه : صادقانه

خسته : سرحال

به موقع : بی‌موقع

پرسش : پاسخ

جواب : سکوت

آرام : پر سر و صدا

نور : تاریکی

امید : ناامیدی

باز : بسته

نزدیک : دور

شروع : پایان

قوی : ضعیف

شیرین : تلخ

سفید : سیاه

یاد گرفتن : فراموشی

هوشیار : غافل

دوست‌داشتن : نفرت

خلاصه درس شانزدهم فارسی هفتم آدم آهنی و شاپرک

در نمایشگاهی شلوغ، آدم‌آهنی‌ای به نام «تِروم» با چند حرکت از پیش‌برنامه‌ریزی‌شده و پاسخ‌های ثابت، بازدیدکنندگان را سرگرم می‌کند. شبی شاپرکی به نام «بال‌بالی» جذب نور چشم نارنجی او می‌شود و با گفت‌وگویی صمیمی، در دلِ آدم‌آهنی احساسی تازه می‌کارد؛ اما تروم جز همان جملات از پیش نوشته‌شده، توانِ گفتن چیزی ندارد.

شب بعد، خفاشی به شاپرک حمله می‌کند. تروم می‌خواهد دفاع کند، ولی اسیر برنامهٔ خشک خود می‌ماند و شاپرک، زخمی و ناتوان، جان می‌دهد. پس از این حادثه، آدم‌آهنی دیگر پاسخ‌های درست نمی‌دهد، حرکت نمی‌کند و با ملافه‌ای که رویش «خراب است» نوشته‌اند پوشانده می‌شود. با این همه، در سکوت شبانه، از زیر آن ملافه صدای آهسته‌اش شنیده می‌شود که گویی در حال یادگرفتن است و مدام زمزمه می‌کند: «بال‌بالی… بلوط… به او آسیب رسید.»

پیام درس «آدم‌ آهنی و شاپرک»

این درس نشان می‌دهد که محبت، دوستی و احساسات انسانی از هر نیروی دیگری قوی‌تر و ماندگارترند. علم و صنعت، اگرچه توانمند هستند، ولی بدون عشق و عاطفه، بی‌روح و ناقص خواهند بود. آدم‌آهنی که تنها بر اساس برنامه کار می‌کرد، با محبت شاپرک توانست به مرحله‌ای تازه از رشد برسد و حس متفاوتی را تجربه کند. پیام اصلی درس این است که زندگی بدون عشق و عاطفه معنایی ندارد و محبت می‌تواند حتی بر دل سردترین موجودات اثر بگذارد.

قبلی :

فرصتی برای اندیشیدن صفحه ۱۳۹ فارسی هفتم

معنی روان خوانی چرا زبان فارسی را دوست دارم فارسی هفتم

درس آزاد فارسی هفتم درس 15 با جواب موضوع عید نوروز

بعدی:

خودارزیابی درس شانزدهم فارسی هفتم

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا