معنی کلمات درس آوای گنجشکان فارسی ششم ✅ هم خانواده و متضاد و خلاصه

در این مطلب از تاپ ناپ، به تهیه و ارائهٔ معنی کلمات دشوار، کلمات هم خانواده، متضادها (مخالفها)، و خلاصهٔ درس «آوای گنجشکان» پرداختیم؛ تمامی بخش ها با دقت بالا و بر اساس متن اصلی کتاب فارسی ششم تدوین شده اند تا دانش آموزان بتوانند با راحتی مفاهیم درس را درک کنند و از دایره لغات خود نیز ارتقا دهند.
آنچه در این مطلب خواهید دید
معنی کلمات جدید درس آوای گنجشکان – فارسی ششم
کلمه | معنی ساده و روان |
شیخ | مرد پیر و بزرگوار، عالم و با احترام |
گوارا | چیزی که خوشمزه و دوستداشتنی باشد |
مکتب خانه | محلی که در آن بچهها میآموزند، یعنی مدرسه |
رد کند | برگرداند، نپذیرد |
غوغا | هیاهو، سر و صدای زیاد |
حصیر | گستردهای از نی یا گیاه بافتهشده، مثل فرش ساده |
لطف | مهربانی، رفتار خوب و نرم |
میان سال | کسی که نه جوان است و نه پیر، سن میانی دارد |
طبع | طبیعت، خُلق و خو، رفتار طبیعی فرد |
سرگردان | کسی که بیهدف و آواره است، سرگشته |
کوبه | وسیلهای فلزی روی در که با زدن آن، صدا میآید |
قید | بند یا زنجیری که دست یا پا را میبندند |
مست | کسی که مدهوش است، یا بسیار خوشحال |
فلک | وسیلهای قدیمی برای مجازات، که پای مجرم را در آن میگذاشتند |
آشفته | بینظم، پریشان، درهم |
آویخته | چیزی که آویزان شده باشد |
مدعی | کسی که چیزی را برای خود میخواهد یا ادعا میکند |
معرفت | دانش، فهم و شناخت درست از چیزها |
قانع | کسی که راضی است، با آنچه دارد خرسند است |
ادعا کردن | گفتن اینکه چیزی از آن خود است یا خواستن مزیت |
ریسمان | طنابی نازک و محکم |
غیبت | حرف زدن دربارهٔ کسی وقتی که او حاضر نیست |
خلق | رفتار، خُلق و خو و شخصیت فرد |
محفل | محل یا جمعی از افراد که برای گفتگو یا مراسم گرد هم آمدهاند |
کلمات همخانواده درس ۱۸: آوای گنجشکان – فارسی ششم
منبع: درس ۱۸ فارسی ششم دبستان – «آوای گنجشکان»
🔁 لغات مخالف (متضاد) درس ۱۸: آوای گنجشکان – فارسی ششم
✅ این متضادها به کمک دانشآموزان در درک بهتر مفاهیم و گسترش دایره لغات کمک میکنند.
🌿 خلاصه درس ۱۸ فارسی ششم: آوای گنجشکان
در یک مکتبخانه، شیخی مهربان و دانا، درس میداد و دانشآموزانش به آرامی مشغول یادگیری بودند. عادت مکتب، گوش دادن به آواز گنجشکان بعد از قرآنخوانی بود تا قلب بچهها آرام شود و به زیباییهای طبیعت حس کنند.
ناگهان مردی به نام «ممنون» وارد میشود. او مردی سرگردان، فقیر و آشفتهپوش است، اما عاشق دانش و کتاب. او از شیخ میخواهد که چیزی به او بیاموزد. شیخ ابتدا میخواهد او را بیرون کند چون در میان درس آمده، اما ممنون با اصرار و علاقهٔ صادقانهاش، جای خود را باز میکند.
ممنون به شیخ میگوید که در تمام مکاتب به او چوب و فلک زدهاند، اما هیچکس به او چیزی نیاموخته است. شیخ با مهربانی به او میگوید: «گنجشکان هم درس میآموزند، نه با چوب و فلک، بلکه با پرواز و دانهدادن.»
سپس شیخ با یک نماد زیبا، درس بزرگی میآموزد: او آب از کوزهٔ خودش در کوزهٔ پر ممنون میریزد، اما جایی ندارد. بار دیگر آب را در کوزهٔ خالی میریزد و میگوید: «خالی شو تا پر شوی.»
این جمله، ممنون را متحول میکند. او با افتخار و تواضع میگوید: «من پُر بودم از خود، اکنون خالیام و هیچچیز نمیدانم. حالا مثل این بچهها هستم. از ابتدا به من بیاموز: من کیام؟ تو کیستی؟»
سپس، با گوش دادن به آواز گنجشکان، شعری از حافظ میگوید و درس را به بچهها بازگو میکند. شیخ و دانشآموزان متوجه میشوند که ممنون، با وجود فقر و سادگی، انسانی بزرگ و پر از دانش درونی است.
شیخ در پایان میگوید: «او نعمتی است که هر کس قدرش را نمیداند.» و به بچهها یادآوری میکند که از هر کس، حتی یک سرگردان، میتوان درس گرفت و حقیقت دانش، در تواضع و خالی بودن قلب است.
📌 پیام اصلی درس:
- تواضع، کلید یادگیری است.
- دانش تنها در مکتب نیست، بلکه در طبیعت، در مردم و در قلب مهربانان نهفته است.
- برای یادگیری، باید اول «خالی شویم»، نه اینکه بگوییم «من همه چیز را میدانم».
- هر انسانی، هرچه قدر هم که ساده به نظر برسد، میتواند معلم ما باشد.
این درس با زبانی شاعرانه و پر از عرفان، به دانشآموزان یاد میدهد که حقیقت دانش، در تکبر نیست، بلکه در گوش دادن به «آواز گنجشکان» و تواضع در برابر دیگران است.
قبلی :
جواب درس ۱۷ فارسی ششم صفحه ۱۰۸، ۱۱۳
معنی درس هفدهم فارسی ششم ستاره روشن هم خانواده مخالف و خلاصه
جواب درک مطلب صفحه ۱۰۳ درس ۱۶ فارسی ششم + جواب خوانش و فهم صفحه ۱۰۵
بعدی :