مطالب درسی

معنی کلمات شعر درس پانزدهم فارسی پنجم (کاجستان) ✅ هم خانواده و مخالف

معنی شعر کاجستان فارسی پنجم همراه با متضاد مخالف و معنی لغات جدید درس 15 + نتیجه گیری و آرایه های ادبی

در این مطلبِ تاپ‌ناپ، برای درس پانزدهم فارسی پنجم «کاجستان»، همه چیز را یک‌جا و خلاصه اما کامل آماده کرده‌ایم: معنی شعر را بیت‌به‌بیت به زبانی روان آورده‌ایم، سپس معنی واژه‌ها و ترکیب‌های مهم را نوشته‌ایم. بعد، واژگانِ هم‌خانواده و متضادهای پرکاربرد را کنار «کلماتِ دشوارِ املایی» آورده‌ایم تا مرور سریع باشد. در ادامه، نتیجه‌گیری و پیام‌های تربیتیِ درس را جمع‌بندی کرده‌ایم و در پایان، آرایه‌های ادبیِ شعر (مثل تشبیه، استعاره، تشخیص و مراعات‌نظیر) را با نمونه‌های روشن از خود متن نشان داده‌ایم. هدف این صفحه، کمک به فهم سریع و دانش‌آموزپسندِ «کاجستان» است.

معنی شعر کاج فارسی پنجم دبستان

    1. در کنار خطوط سیم پیام
      خارج از ده، دو کاج روییدند
      معنی: کنار سیم‌های پیام‌رسانِ بیرونِ روستا، دو درخت کاج سبز شدند و بالا آمدند.

    1. سالیان دراز، رهگذران
      آن دو را چون دو دوست می‌دیدند
      معنی: سال‌های زیاد، عابران آن دو کاج را مثل دو رفیقِ صمیمی می‌نگریستند.

    1. روزی از روزهای پاییزی
      زیر رگبار و تازیانه‌ی باد
      معنی: در یکی از روزهای پاییز، زیر بارش و وزش تندِ باد، حادثه‌ای رخ داد.

    1. یکی از کاج‌ها به خود لرزید
      خم شد و روی دیگری افتاد
      معنی: یکی از کاج‌ها تابِ باد را نیاورد، لرزید و خم شد و بر تنِ کاجِ کناری افتاد.

    1. گفت: «ای آشنا، ببخش مرا
      خوب در حالِ من، تأمّل کن»
      معنی: گفت: «ای همراه، مرا ببخش؛ کمی در وضعِ من دقّت کن.»

    1. ریشه‌هایم ز خاک، بیرون است
      چند روزی، مرا تحمّل کن
      معنی: «ریشه‌هایم از خاک بیرون آمده؛ چند روزی مرا تحمّل کن تا سرپا شوم.»

    1. کاجِ همسایه، گفت با نرمی:
      «دوستی را نمی‌برم از یاد،
      معنی: کاجِ کنار دستی به آرامی گفت: «یادِ رفاقت‌مان از خاطرم نمی‌رود.»

    1. شاید این اتّفاق هم روزی
      ناگهان از برای من افتاد»
      معنی: «چه بسا روزی همین اتفاق ناگهان برای من هم پیش بیاید.»

    1. مهربانی به گوش باد رسید
      باد، آرام شد، ملایم شد
      معنی: خبرِ مهربانیِ آن دو به «باد» رسید؛ باد آرام گرفت و نرم وزید.

    1. کاجِ آسیب‌دیده‌یِ ما هم
      کم‌کمک، پا گرفت و سالم شد
      معنی: کاجِ آسیب‌دیده کم‌کم قوّت گرفت و حالش رو به بهبود رفت.

    1. میوه‌یِ کاج‌ها، فرو می‌ریخت
      دانه‌ها ریشه می‌زدند آسان
      معنی: مخروط‌های کاج می‌افتاد و دانه‌ها به‌آسانی در خاک می‌نشستند و ریشه می‌دواندند.

  1. ابر، باران رساند و چندی بعد
    دهِ ما، نام یافت «کاجستان»
    معنی: بارانِ ابرها رسید و پس از مدتی، روستای ما چنان پر از کاج شد که نامش «کاجستان» گذاشته شد.

معنی کلمات درس پانزدهم فارسی پنجم

واژه / ترکیب معنیِ روان
خطوط جمعِ «خط»، چندین خط
پیمودن مسافتی راهی را طی کردن؛ گذر از فاصله‌ای
سیم پیام سیمِ ارتباطی (تلفن/تلگراف)
ویولن سازِ زهی (از خانوادهٔ آرشه‌ای)
رگبار بارانِ تند و پیاپی، درشت‌دانه
به دل پسرک نشست کنایه؛ موردِ پسندِ پسرک شد
تازیانه شلاقِ چرمیِ قدیمی برای زدن
مایل بود تمایل داشت؛ دلش می‌خواست
آشنا دوست و همدمِ آشنا
مدارک اسناد و گواهی‌ها (به‌ویژه علمی)
تامل کن درنگ کن و بیندیش
غلام بنده/خدمتکار (قدیمی)
تحمل کن صبر و مدارا داشته باش
محنت رنج و اندوه
نرمی مهربانی و ملایمت
نیازموده آزموده‌نشده؛ بی‌تجربه
ملایم آرام، نرم و معتدل
در نهاد آغاز کرد؛ شروع به کاری نمود
آسیب دیده صدمه‌دیده؛ مجروح
ملاطفت مهربانی و رأفت
کم کمک آهسته‌آهسته؛ یواش‌یواش
ملک پادشاه؛ شاه
پا گرفت جان گرفت؛ استوار شد و رشد کرد
آزرده رنجیده؛ دل‌خور
نام یافت نام گرفت؛ نام‌گذاری شد
حکیمی طبیبی؛ پزشک (قدیمی)
پیش از آن که پیش از اینکه؛ قبل از اینکه
طریق راه و روش؛ شیوه
پسرک پسربچه؛ پسرِ کوچک
خامش ساکت؛ خاموش
خودرو ماشین؛ وسیلهٔ نقلیهٔ سواری
غایب حاضر نبود؛ ناپیدا
مسیر راه؛ مسیر حرکت
کرم لطف؛ بخشش
نصحیت پند و اندرز (املای رایج: «نصیحت»)
باری چند چند بار؛ چند نوبت
احتیاج دارم نیاز دارم؛ لازم دارم
غوطه خورد در آب فرو رفت/غرق شد
مطمئن شوی یقین پیدا کنی؛ خاطرجمع شوی
جامه لباس؛ پوشاک
بلافاصله بی‌درنگ؛ فوراً
سکان ابزار/فرمانِ هدایتِ کشتی
سرنگون شدن واژگون شدن؛ زیرورو شدن
برآمد بالا آمد؛ در متن: واردِ کشتی شد
مراقبت کردن مواظبت و نگهداری کردن
پسندیده آمد پسندش افتاد؛ پذیرفت
محصول حاصل؛ نتیجهٔ کار/کشت
حکم حکمت/دانش؛ داوری و دلیلِ سنجیده

مخالف و متضاد — درس پانزدهم فارسی پنجم

خارج داخل
دوست دشمن
آشنا غریبه
روز شب
خم راست
ملایم تند
سالم بیمار
آسان سخت
زیاد کم
ثروت فقر
بزرگ کوچک
زیر رو
عاقبت آغاز
بالا پایین
محکم سست
کمترین بیشترین
ناامید امیدوار

هم‌خانواده — درس پانزدهم

خطوط
خط خطاط

سالم
سلامت سلیم

عبور
عابر معابر

تشکر
شکر شکور شاکر

خبرک
اخبار مخبر

فکر
فکور تفکر افکار

کلماتِ سخت املایی — درس پانزدهم

خطوطِ سیم رهگذران تازیانه تَحمّل / تَأمّل اتّفاق کاجستان ساحل حصار ثروت نصیحت نوه‌اش احتیاج بلافاصله مطمئن خاراند بذر خاطر محصول تصوّر سقف ضرر خوابید افق آغوش

نکتهٔ سریع: در «تَحمّل / تَأمّل» تشدیدِ «م/ل» و در «مطمئن» جای همزه درست نوشته شود؛ «نوه‌اش» با نیم‌فاصله خواناتر است.

نتیجه‌گیری درس «کاجستان» (کلاس پنجم)

  • همدلی، تکیه‌گاهِ سختی‌هاست: یکی از کاج‌ها آسیب دید؛ دیگری «تحمّل» کرد و پناه شد. همراهیِ به‌موقع جان می‌بخشد.
  • مهربانی، تندباد را آرام می‌کند: «مهربانی به گوشِ باد رسید» و باد نرم شد؛ یعنی نیکی، خشونتِ محیط را هم کم می‌کند.
  • نیکی، اثرِ زنجیره‌ای دارد: بهبودِ یک کاج، به «میوه‌دادن»، «ریشه‌زدنِ دانه‌ها» و سرانجام آبادانی انجامید؛ ده «کاجستان» شد.
  • دوستیِ واقعی در عمل پیدا می‌شود: رفیقِ راستین، وقتی به او تکیه می‌دهی، «از یاد نمی‌برد» و دوام می‌آورد.
  • پیامِ پایانی: هر مهربانیِ کوچک، آینده‌ای بزرگ می‌سازد.

آرایه‌های ادبی درس «کاجستان»

نوع آرایه نمونه از شعر + توضیح کوتاه
تشبیه «آن دو را چون دو دوست می‌دیدند» — کاج‌ها به دو دوست مانند شده‌اند؛ شباهتِ نزدیکی و رفاقت را نشان می‌دهد.
استعاره «زیر تازیانهٔ باد» — باد مانند کسی تصویر شده که شلاق می‌زند؛ ضربه‌های باد تند و پی‌درپی است.
تشخیص (جان‌بخشی) «مهربانی به گوشِ باد رسید» و «باد، آرام شد» — برای باد «شنیدن» و «آرام گرفتن» قائل شده است.
مراعات نظیر واژه‌های هم‌گروهِ طبیعت: کاج، میوه، دانه، ریشه، ابر، باران — هماهنگیِ معناییِ تصاویر طبیعت.
کنایه «پا گرفت و سالم شد» — کنایه از جان‌گرفتن و قوّت یافتنِ درختِ آسیب‌دیده.
تقابل معنایی آسیب‌دیدن ⇄ سالم‌شدن، تازیانهٔ باد ⇄ آرام‌شدنِ باد — حرکت از رنج به آرامش.
واج‌آرایی/تکرار تکرارِ واج «ک» در «کم‌کمک»، «کاج»، «کاجستان» موسیقیِ درونی می‌سازد؛ تکرارِ «شد» در «آرام شد، ملایم شد» آهنگ را تشدید می‌کند.
تصویرسازی صحنه‌های دیدنی: رگبار پاییزی، خم‌شدنِ کاج، ریزشِ میوه و ریشه‌زدنِ دانه‌ها — تصاویر، داستان را زنده و قابل‌لمس می‌کند.

قبلی : جواب درک مطلب و درست و نادرست درس چهاردهم فارسی پنجم صفحه 108

بعدی : جواب درک مطلب و درست و نادرست درس پانزدهم فارسی پنجم (کاجستان)

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا