انشا در مورد روز درختکاری کلاس چهارم و پنجم + فواید درخت و درختکاری

آنچه در این مطلب خواهید دید
انشا درباره روز درختکاری – کلاس چهارم
هر سال در روز ۱۵ اسفند، مردم ایران روزی به نام روز درختکاری را جشن میگیرند. در این روز، مردم به یاد طبیعت و برای کمک به هوای پاک و زمین سبز، درخت میکارند. این روز، یکی از روزهای قشنگ سال است، چون آدمها دستبهدست هم میدهند تا زمین را زیباتر کنند.
من پارسال با پدرم به پارک محلمان رفتیم. آنجا گروهی از مردم مشغول کاشتن نهال بودند. من هم با کمک پدرم یک نهال کوچک کاشتم. اسمش را “دوست سبز” گذاشتم. وقتی بیل را در خاک فرو میبردم و نهال را آرام در خاک میگذاشتم، حس خوبی داشتم. انگار کاری کردهام که آیندهی زمین بهتر شود.
درختها برای ما خیلی مهم هستند. آنها به ما اکسیژن میدهند تا نفس بکشیم، سایه دارند تا ما را از گرما نجات دهند، و میتوانند خانهای برای پرندهها باشند. اگر درختی را بکاریم، مثل این است که یک زندگی تازه را شروع کردهایم.
روز درختکاری به ما یاد میدهد که باید از طبیعت مراقبت کنیم. نباید درختها را ببریم، نباید به آنها آسیب بزنیم. برعکس، باید بیشتر بکاریم تا زمینمان سرسبز و هوایمان پاکتر باشد.
من روز درختکاری را دوست دارم، چون با کاشتن یک نهال کوچک، به زمین هدیهای بزرگ میدهیم؛ هدیهای سبز، زنده و باارزش.
انشا در مورد روز درختکاری – کلاس پنجم
مقدمه:
هر سال وقتی به نیمه اسفند میرسیم، هوا کمکم بوی بهار میگیرد. درختان خشک و لخت زمستانی آماده میشوند تا دوباره سبز شوند، پرندهها با شوق لانه میسازند و زمین منتظر قدمهای مهربان آدمهاست. در همین روزهای پایانی سال، روزی وجود دارد که از همه زیباتر است؛ روز درختکاری، روزی که مردم با کاشت یک درخت، به زمین امید میبخشند و لبخند سبزی به طبیعت هدیه میدهند.
بدنه:
روز درختکاری در ایران، ۱۵ اسفند است. در این روز، مردم به پارکها، حیاط خانهها، مدرسهها یا باغها میروند و نهال میکارند. نهال یعنی درخت کوچک و جوان. این درختان اگر بهخوبی نگهداری شوند، روزی بزرگ و قوی میشوند و میتوانند سایه بدهند، میوه بدهند، یا حتی خانهای برای پرندهها و سنجابها باشند.
اولین بار که درخت کاشتم، در کلاس چهارم بود. آن روز معلممان دربارهی درختکاری صحبت کرد و گفت قرار است فردا به همراه بچههای کلاس، به حیاط مدرسه برویم و نهال بکاریم. شب از خوشحالی خوابم نمیبرد. صبح زود، با شور و شوق بیلچهام را برداشتم و راهی مدرسه شدم.
در حیاط مدرسه، برای هر گروه از دانشآموزان یک نهال در نظر گرفته بودند. ما خاک را با بیلچه کنار زدیم، نهال را با دقت داخل گودال گذاشتیم و بعد با دستهای خودمان خاک را روی ریشههایش ریختیم. وقتی کار تمام شد، معلممان گفت:
«شما امروز یک درخت کاشتید، ولی در واقع یک نفس برای زمین، یک سایه برای آینده و یک زندگی برای طبیعت کاشتید.»
این جمله هیچوقت از یادم نمیرود. من اسم درختی که کاشتم را «دوست سبز» گذاشتم. هنوز هم هر وقت از کنار آن درخت میگذرم، لبخند میزنم و با خودم فکر میکنم شاید روزی بچههای دیگر زیر سایهی همان درخت بازی کنند یا از میوههایش بخورند.
درختان برای زندگی ما خیلی مهماند. اگر درختی نباشد، هوایی برای نفس کشیدن نداریم. برگهای سبز درختان با گرفتن دیاکسیدکربن و آزاد کردن اکسیژن، باعث میشوند ما سالم بمانیم. درختها خاک را نگه میدارند تا سیل نیاید. ریشههایشان باعث میشود خاک سفت و محکم بماند. بدون درخت، باران روی خاک میریزد و آن را با خود میبرد. پس درختان از زمین محافظت میکنند.
درختها فقط برای ما نیستند. هزاران موجود دیگر از درختها استفاده میکنند. پرندهها لابهلای شاخهها لانه میسازند. زنبورها از گلهای درخت عسل درست میکنند. حشرات، سنجابها، و حتی بعضی حیوانات دیگر، از درخت بهعنوان غذا یا خانه استفاده میکنند. حتی ما انسانها هم از چوب درخت برای ساختن خانه، میز، صندلی و کتاب استفاده میکنیم. پس درخت مثل یک دوست مهربان است که بدون اینکه چیزی بخواهد، به همه کمک میکند.
روز درختکاری، روزی است که ما به این دوست مهربان، «سلامی دوباره» میگوییم. در این روز، حتی کسانی که باغ ندارند، میتوانند در پارک یا حتی در گلدان، یک نهال بکارند. شاید یک درخت، خیلی بزرگ نباشد؛ اما تأثیر آن در زندگی ما خیلی بزرگ است.
در تلویزیون دیدهام که بعضی مردم هر سال در روز درختکاری یک نهال میکارند، و کنار آن یک پلاک کوچک میگذارند که رویش نوشتهاند: «این درخت را برای آینده کاشتم.» این جمله نشان میدهد که ما فقط برای خودمان درخت نمیکاریم، بلکه برای فرزندانمان، برای همهی مردم، و حتی برای زمین.
نتیجهگیری:
درخت، فقط یک گیاه نیست؛ نماد زندگی، امید، نفس و آینده است. روز درختکاری، فقط یک روز نیست؛ یک یادآوری است برای ما، که نباید از طبیعت غافل شویم. من یاد گرفتهام که کاشتن یک درخت کوچک، میتواند باعث اتفاقهای بزرگ شود. اگر همهی ما هر سال فقط یک درخت بکاریم، زمین ما پر از سایه، پر از اکسیژن، پر از پرنده، و پر از زیبایی خواهد شد.
من تصمیم گرفتهام هر سال در روز درختکاری، یک درخت یا یک نهال بکارم. شاید روزی، آن درختان جنگلی شوند که مردم در آن قدم بزنند و بگویند:
“چه کسی این همه زیبایی را کاشته؟”
و من در دل لبخند بزنم و بگویم:
“من، در یک روز قشنگ به نام روز درختکاری.”
انشا درباره روز درختکاری – به زبان کودکانه
من روز درختکاری را خیلی دوست دارم. این روز، روزی است که مردم برای زمین یک کار خوب انجام میدهند: درخت میکارند. روز درختکاری در ایران، هر سال در تاریخ ۱۵ اسفند برگزار میشود.
در این روز، من همراه خانوادهام به پارک یا باغچهی خانه میرویم و یک نهال کوچک میکاریم. پدرم کمک میکند خاک را با بیل کنار بزنم، من نهال را آرام داخل خاک میگذارم و بعد با لبخند به آن آب میدهم. کاشتن درخت خیلی حس خوبی دارد. انگار دارم یک دوست جدید پیدا میکنم که هر سال بزرگتر میشود.
درختها برای ما خیلی مهم هستند. آنها به ما اکسیژن میدهند تا نفس بکشیم. وقتی هوا گرم است، درختها به ما سایه میدهند. بعضی درختها هم میوه دارند و ما از میوههایشان استفاده میکنیم.
روز درختکاری به ما یاد میدهد که باید به طبیعت کمک کنیم. نباید درختها را ببُریم یا به آنها آسیب بزنیم. باید آنها را دوست داشته باشیم و از آنها مراقبت کنیم.
من هر سال روز درختکاری را جشن میگیرم، چون با کاشتن یک درخت کوچک، به زمین لبخند میزنم و آیندهای سبزتر میسازم.
انشا درباره فواید درخت و درختکاری – کلاس چهارم
درختها یکی از زیباترین و مفیدترین نعمتهایی هستند که خداوند به ما داده است. آنها از وقتی که ما به دنیا آمدهایم، کنار ما بودهاند. در کوچه، خیابان، مدرسه، پارک، کوه و جنگل… هر جا که نگاه کنیم، درختها را میبینیم. شاید بعضیها فکر کنند درخت فقط یک گیاه بلند است، اما وقتی خوب به آنها فکر کنیم، میفهمیم که درختها خیلی برای ما مهم و باارزش هستند.
درختها اول از همه به ما اکسیژن میدهند. یعنی هوایی که ما هر روز برای نفس کشیدن نیاز داریم، از برگهای سبز درختها درست میشود. آنها هوای آلوده را میگیرند و آن را تمیز میکنند. اگر درخت نباشد، هوای شهرها آلوده میشود و مردم مریض میشوند.
درختها سایه دارند و وقتی هوا گرم است، میتوانیم زیر آنها بنشینیم و استراحت کنیم. درختها مثل چترهایی سبز هستند که ما را از آفتاب محافظت میکنند. ما زیر درخت بازی میکنیم، کتاب میخوانیم و حتی غذا میخوریم.
بعضی درختها میوه دارند. مثلاً درخت سیب، گلابی، پرتقال، انار، خرما و انگور. میوههایی که میخوریم از درختها میآیند. حتی بعضی درختها مغزهای خوراکی مثل گردو، پسته و بادام دارند که خیلی مفید و خوشمزه هستند.
درختها به حیوانات هم کمک میکنند. پرندهها روی شاخههای درخت لانه میسازند. سنجابها، زنبورها، کرمها و بسیاری از حیوانات دیگر در میان شاخهها یا کنار ریشههای درخت زندگی میکنند. اگر درخت نباشد، این حیوانات هم بیخانه میشوند.
یکی دیگر از فایدههای درخت این است که جلوگیری از سیل و فرسایش خاک میکند. ریشهی درختها خاک را نگه میدارد و نمیگذارد باران، خاک را بشوید و ببرد. پس درختها به زمین کمک میکنند محکم و سالم بماند.
درختها در ساختن خانهها، درهای چوبی، میز و صندلی، کتابها، مداد و خیلی از وسایل دیگر هم استفاده میشوند. البته باید مراقب باشیم که بیدلیل درختها را قطع نکنیم و به جای هر درختی که استفاده میکنیم، یکی دیگر بکاریم.
به همین دلیل است که هر سال، در ۱۵ اسفند روز درختکاری را جشن میگیریم. در این روز مردم به پارک، باغ یا حیاط خانه میروند و یک نهال کوچک میکارند. نهال یعنی درخت بچه! این نهالها کمکم رشد میکنند و در آینده تبدیل به درختان بزرگ میشوند.
من پارسال در مدرسه همراه معلممان یک نهال در حیاط مدرسه کاشتیم. آن روز برایم خیلی خاص بود. با دستهای خودم خاک را کنار زدم، نهال را داخل آن گذاشتم و با آبپاش آبیاری کردم. اسم درختم را گذاشتم “دوست سبز”. حالا هروقت به مدرسه میروم، با شادی از کنار آن رد میشوم و میبینم که بزرگتر شده است.
نتیجه:
درختها مثل فرشتههای سبز روی زمین هستند. آنها به ما کمک میکنند نفس بکشیم، غذا بخوریم، بازی کنیم و سالم بمانیم. اگر از آنها مراقبت نکنیم، زمین بیمار میشود. ما باید درختها را دوست داشته باشیم، آنها را قطع نکنیم و هر سال چند نهال جدید بکاریم. چون آیندهی زمین سبز، روشن و زیباست، اگر ما از امروز برایش کاری کنیم.
انشا در مورد درختکاری با مقدمه و نتیجه گیری زیبا
مقدمه:
زمین، خانهی بزرگ ماست. اگر بخواهیم این خانه همیشه زیبا، زنده و سرسبز بماند، باید از آن مراقبت کنیم. یکی از زیباترین و مؤثرترین کارهایی که انسان میتواند برای زمین انجام دهد، کاشتن درخت است. درختها از گذشتههای دور، همراه همیشگی ما بودهاند. سایهشان خنکای تابستان را دلنشین میکند، برگهایشان هوای آلوده را تمیز میکند، و شاخههایشان سرپناهی برای پرندهها و موجودات دیگر است.
درختکاری یعنی بخشیدن زندگی به زمین؛ یعنی هدیه دادن به آینده.
بدنه:
درخت یکی از نعمتهای بزرگ خداوند است. وقتی در کوچه و خیابان راه میرویم و شاخههای درختان بالای سرمان را میبینیم، شاید فکر نکنیم که هر کدام از آنها چهقدر برای زندگی ما ارزش دارند. ولی اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم که بدون درخت، زمین خشک، خسته و بیروح میشود.
درخت با برگهایش به ما اکسیژن میدهد. وقتی ما نفس میکشیم، در واقع داریم چیزی را به درون بدنمان میبریم که درختها با زحمت ساختهاند. برگهای سبز درختان در طول روز نور خورشید را جذب میکنند و با استفاده از آن، دیاکسیدکربن هوا را میگیرند و اکسیژن تولید میکنند. این کار را فتوسنتز مینامند. اگر درخت نباشد، اکسیژنی برای نفس کشیدن نخواهیم داشت.
درختان مانند یک سد در برابر سیل و فرسایش خاک عمل میکنند. ریشههای قوی آنها خاک را نگه میدارد. وقتی باران زیاد میبارد، اگر درختی نباشد، آب خاک را با خود میبرد و زمین را خالی و ناپایدار میکند. اما وجود درختها باعث میشود آب در دل زمین فرو رود و خاک سفت بماند. به همین دلیل، درختان در کوهها، کنار رودخانهها و حتی در شهرها نقش بزرگی در حفظ سلامت طبیعت دارند.
درختان خانهی هزاران موجود زنده هستند. پرندهها لابهلای شاخهها لانه میسازند. سنجابها از شاخه به شاخه میپرند. زنبورها روی گلهای درختان مینشینند و عسل تولید میکنند. حتی بعضی جانوران کوچک در سوراخهای میان ریشهها زندگی میکنند. با کاشت هر درخت، ما یک خانهی جدید برای این موجودات میسازیم.
درختها میوه و چوب هم به ما میدهند. درختان میوهدار مثل سیب، پرتقال، انار، گیلاس، زردآلو و انجیر، بخشی از خوراک ما هستند. درختان دیگر هم چوبشان برای ساختن میز، صندلی، در، کتاب، مداد و وسایل دیگر استفاده میشود. با اینکه از چوب درخت استفاده میکنیم، ولی باید مراقب باشیم که جنگلها را نابود نکنیم. بهترین راه این است که درختانی را که استفاده میکنیم، با درختکاری جبران کنیم.
هر سال در کشور ما، روز ۱۵ اسفند به نام روز درختکاری شناخته میشود. در این روز، همهی مردم تشویق میشوند تا یک نهال بکارند. نهال یعنی درخت کوچک و جوانی که تازه کاشته شده و قرار است در آینده تبدیل به یک درخت بزرگ شود. دانشآموزان در مدارس، خانوادهها در پارکها و حتی مسئولان شهر، در این روز دستبهکار میشوند و زمین را با نهالهای تازه سبز میکنند.
من خودم سال گذشته در روز درختکاری همراه با کلاسمان به یکی از باغچههای عمومی شهر رفتیم. شهرداری برای ما بیل و نهال آورده بود. با دستان خودم خاک را کنار زدم، نهال را با دقت در زمین گذاشتم، دور ریشههایش خاک ریختم و بعد با آبپاش آن را سیراب کردم. آن لحظه، حس غرور و شادی در دلم بود. انگار داشتم بخشی از زمین را زنده میکردم. معلممان گفت:
«شما فقط یک درخت نکاشتید، بلکه یک امید کاشتید؛ امید برای زمین، برای آینده و برای زندگی.»
بعد از آن روز، هر وقت از کنار آن پارک رد میشوم، به دنبال درختم میگردم. دیدم که رشد کرده، برگ داده و زنده است. در دلم لبخند میزنم و خوشحال میشوم که کاری کردهام که ماندگار است.
درختکاری فقط برای بزرگترها نیست. بچهها هم میتوانند کمک کنند. ما میتوانیم در باغچهی خانه، در گلدانهای بزرگ، یا حتی در حیاط مدرسه نهال بکاریم. حتی اگر امکان کاشت درخت نداشته باشیم، میتوانیم به دیگران کمک کنیم، درباره فواید درختان بنویسیم یا دیگران را تشویق کنیم که درخت بکارند.
کسانی که زمین دارند، باید قدرش را بدانند. زمین بدون درخت، مثل کتاب بدون کلمه است. خشک و بیمعنی. اما وقتی درختی کاشته میشود، آن زمین نفس میکشد، نفسهایی سبز و پر از زندگی.
نتیجهگیری:
درختکاری یکی از کارهای ساده و در عین حال بسیار مهم برای آیندهی زمین است. با کاشتن یک نهال، ما هوای تازه، سایه، میوه، زیبایی، آرامش و زندگی را هدیه میدهیم. هر کس که درختی بکارد، در واقع قدمی برای بهتر شدن دنیا برداشته است.
من یاد گرفتهام که حتی اگر کوچک باشم، باز هم میتوانم کار بزرگی انجام دهم. چون بزرگترین جنگلها هم از کاشتن یک درخت کوچک شروع شدهاند.
بیایید با هم درخت بکاریم تا زمینمان همیشه سبز، زنده و پر از زندگی باشد.
انشا در مورد درختکاری – به روش ادبی با مقدمه و نتیجه گیری
مقدمه:
زمین، مادر مهربان ماست. او سخاوتمندانه آغوشش را برای ما گشوده، ما را بر دوش کشیده و بیصدا، به ما زندگی بخشیده است. اما گاه آنچنان مشغول خود شدهایم که فراموش میکنیم این مادر، برای زنده ماندن، نیاز به مهر ما دارد. یکی از زیباترین جلوههای این مهر، آنگاه پدیدار میشود که انسانی، با دستهایی خاکآلود و نیتی روشن، نهالی در خاک مینشاند. درختکاری، آیینیست از جنس عشق، نگاهیست از پنجرهی امید به آینده، و شعریست از جنس سبز، که در دل خاک نوشته میشود.
بدنه:
کاشتن یک درخت، کاشتن یک کلمهی سبز در دل کتاب طبیعت است. هر نهالی که در خاک جا میگیرد، قصهای آغاز میشود؛ قصهای که شاید صدها سال بعد هم کسی آن را بخواند، در سایهاش بنشیند، میوهاش را بچیند یا به صدای خشخش برگهایش گوش بسپارد.
درخت، فقط یک گیاه نیست. درخت یعنی نفس زمین. یعنی تپش آرام زندگی در رگهای خاک. هر برگش، نفسیست که ما با آن زندهایم. هر شاخهاش، آغوشیست که پرندهای در آن آرام میگیرد. هر ریشهاش، دستیست که خاک را در آغوش گرفته و آن را نگه داشته تا از هم نپاشد.
در روزهایی که آسمان، دودیتر از همیشه است و نفسها کوتاهتر شدهاند، درختها مثل سپرهایی خاموش، در برابر سیاهی ایستادهاند. آنها بیآنکه گلایه کنند، هوای آلوده را میگیرند و پاکسازی میکنند. درخت یعنی فیلتر زندهی طبیعت، فریاد بیصدای زمین برای بقا.
اما ما چه کردهایم؟
درختها را بریدیم، جنگلها را سوزاندیم، و خاک را تنها گذاشتیم. و بعد، زمین بیمار شد؛ سرفه کرد، بارانهایش سیل شد، آفتابش داغتر شد و پرندههایش کوچ کردند.
و درست در همین روزهای پرغبار، روز درختکاری چون نوری از دل مه برمیخیزد. روزی که به یادمان میآورد هنوز هم میشود زندگی را دوباره کاشت. هنوز هم میشود با دستهای کوچک یا بزرگ، یک نهال کوچک را در دل خاک کاشت و امیدوار بود.
در روز درختکاری، زمین چهرهای شادتر دارد. خاک، آماده است برای تولدی دوباره. نهال، منتظر دستانی مهربان است تا در دلش جا بگیرد. باران، خود را برای نوازش برگهای تازه آماده میکند. و ما، شاید برای لحظهای، متوجه میشویم که زندگی فقط مصرف کردن نیست، ساختن هم هست؛ دادن، بخشیدن، کاشتن.
چه زیباست لحظهای که یک کودک در کنار خانوادهاش نهالی میکارد، لبخند میزند و بیآنکه چیزی بگوید، با تمام وجودش میفهمد که کاری بزرگ کرده است. کاشتن درخت، مثل نوشتن یک نامهی عاشقانه به نسلهای آینده است؛ نامهای بیکلام که میگوید:
“من به زندگی باور داشتم، و چیزی برای تو به جا گذاشتم.”
درخت، تنها موجودیست که از روز اول تا آخر عمر، فقط میبخشد. سایهاش را بدون توقع میدهد. میوهاش را بیچانهزدن ارزانی میدارد. اکسیژن تولید میکند بیآنکه از کسی مزد بخواهد. حتی اگر سنگی به سویش پرتاب شود، تنها واکنشش، بارور کردن خاک اطرافش است.
درخت، نماد آرامش است. نشستن زیر درخت، شنیدن صدای خشخش برگهایش در نسیم، تماشای آفتاب که از لابهلای شاخههایش رد میشود، دل آدم را آرام میکند. کاشتن درخت، یعنی کاشتن آرامش در دل طبیعت.
نتیجهگیری:
در روز درختکاری، ما یاد میگیریم که چگونه با دستانی خالی، میتوانیم آیندهای پر از زندگی بیافرینیم. نهال کوچک امروز، شاید فردا سایهبان کودکی دیگر شود، یا پناهی برای پرندهای خسته. شاید روزی کسی زیر آن بنشیند، دفترش را باز کند و همین انشا را بخواند.
بیایید در روز درختکاری، فقط به کاشتن یک درخت فکر نکنیم. به کاشتن زندگی، امید، عشق و مهربانی فکر کنیم. درختان خاموشند، اما اگر گوش بدهیم، برایمان از زندگی خواهند گفت. آنها آموزگارانی سبزند که به ما یاد میدهند چگونه بیصدا ببخشیم، بیچشمداشت زنده بمانیم، و با ریشههای محکم، در برابر طوفانها بایستیم.
بیایید بیشتر بکاریم، کمتر ببُریم، بیشتر مهربان باشیم، و طبیعت را همانگونه که بود، به نسلهای بعد هدیه دهیم…
با دستهایی خاکی، دلی روشن و نگاهی سبز.
مطالب پیشنهادی:
انشا در مورد رقص باد خنده گل کلاس پنجم + انشاهای زیبا، طولانی و خیالانگیز
انشا در مورد نوجوان سالم کلاس پنجم + بهترین نمونهها برای نمره کامل