مطالب درسی

هم خانواده کلمه پخته + معنی ، مترادف و متضاد کلمه پخته

هم خانواده کلمه پخته

هم خانواده کلمه پخته عبارتند از پخت، پختگی و پختن. این کلمات ریشه یکسانی دارند و از نظر معنا نیز مشابه هستند. شما می توانید در جمله سازی و انشاء نویسی از آنها استفاده کنید تا متنی زیبا و روان بنویسید.

کلمه پخته در لغت به معنای آنچه که با آتش قابل خوردن شده، دانا و عاقل است. با ذکر مترادف و معانی این کلمه در ادامه کمک می کنیم بیشتر و بهتر با آن آشنا شوید.

مترادف کلمه پخته شامل کلماتی مانند مطبوخ، آزموده، حاذق، کارآمد، مجرب، مدبر، آماده، تمام، رسا، کامل، رسیده و منضوج است. کلمات مترادف هم معنی واژه پخته هستند و شما می توانید آنها را به عنوان جایگزین مورد استفاده قرار دهید.

بد نیست بدانید معادل فارسی کلمه پخته رسیده و آماده است. متضاد کلمه پخته نیز کلمات خام، نارس و نپخته است. حالا که با مترادف و هم خانواده کلمه پخته آشنا شدید خالی از لطف نیست که با معنای این کلمه در فرهنگ لغات فارسی نیز آشنا شوید.

کلمه پخته در لغت نامه دهخدا به معنای چیزی که با حرارت قابل خوردن شده باشد، فرد مجرب، محتاط و عاقل معنا شده است. در فرهنگ معین کلمه پخته به معنای رسیده، تمام و کامل، باتدبیر و آزموده و راحت طلب معنا شده است. در فرهنگ عمید نیز این واژه  به معنای شخص کاردان و با تجربه، دانا معنا شده است.

بیشتر بخوانید:

هم خانواده کلمه دانا

اگه خوب بود امتیاز بده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا