مطالب درسی

نمایش صفحه ی ۴۱ فارسی پنجم

🎭 نمایشنامه داستان «چنار و کدوبن» – صفحه ۴۱ فارسی پنجم

این نمایشنامه بر اساس داستان «چنار و کدوبن» نوشته شده و برای اجرای گروهی در کلاس درس طراحی شده است. دانش‌آموزان می‌توانند با تقسیم نقش‌ها، متن را اجرا کنند و پیام زیبای داستان را به نمایش بگذارند.

شخصیت دیالوگ / متن
راوی در باغی سرسبز، درخت چناری قد برافراشته و باوقار ایستاده بود. روزی، یک بوتهٔ کدو کوچک و تازه‌جوانه‌زده در پای او رویید.
بوتهٔ کدو سلام ای درخت بلند! چه قدر قدت کشیده است… ولی صبر کن! من زودتر از تو به آسمان می‌رسم!
چنار سلام کوچولو. رشد کردن خوب است، اما برای استوار ماندن، باید سال‌ها تلاش و صبر کرد.
بوتهٔ کدو هاها! صبر؟ من همین حالا دارم روز به روز بالاتر می‌روم! نگاه کن، دارم به شاخه‌هایت می‌رسم!
راوی روزها گذشت. پیچ‌های کدو به سرعت بالا رفتند و خود را به شاخه‌های چنار رساندند.
بوتهٔ کدو دیدی؟ گفتم که! حالا من هم مثل تو بلند شده‌ام!
چنار بلند شدن آسان است، اما ماندن سخت… باید ریشه‌هایت محکم باشند تا در برابر باد و باران بایستی.
راوی پاییز فرا رسید. بادهای سرد وزیدن گرفت. بوتهٔ کدو که ریشه‌هایش کم‌عمق بود، خشک شد و از تنهٔ چنار جدا افتاد.
چنار دوست کوچک من… کاش می‌دانستی برای ماندگاری، صبر و پایداری از همه مهم‌تر است.
راوی و این‌گونه، داستان چنار و کدوبن به ما یاد داد که عجله همیشه نتیجه خوبی ندارد و پایداری و صبر، رمز ماندگاری است.

قبلی : جواب سوالات درک مطلب و درست و نادرست درس پنجم فارسی پنجم

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا