معنی کلمات و متن درس چهاردهم ادب از که آموختی فارسی چهارم + هم خانواده و مخالف

آنچه در این مطلب خواهید دید
- این درس شامل چند حکایت کوتاه و پندآموز است که به ما یاد میدهد ارزش علم با عمل به آن مشخص میشود و ادب را میتوان حتی از بیادبان یاد گرفت؛ یعنی با دیدن رفتارهای نادرست دیگران، خودمان آن کارها را انجام ندهیم. همچنین در این درس میفهمیم افراد دانا و نادان از ظاهر و رفتارشان شناخته میشوند؛ دانا متواضع است و نادان پر سر و صدا و بیفایده.
- معنی کلمات مهم درس ادب از که آموختی 🌱
- مخالف کلمات درس ادب از که آموختی 🌸
- همخانوادههای کلمات درس ادب از که آموختی 🌸
- لغات سخت املایی درس ادب از که آموختی 🌸
- نتیجه و مفهوم کلی درس 🌱
- متن شعر ادب از که آموختی – فارسی چهارم 🌸
این درس شامل چند حکایت کوتاه و پندآموز است که به ما یاد میدهد ارزش علم با عمل به آن مشخص میشود و ادب را میتوان حتی از بیادبان یاد گرفت؛ یعنی با دیدن رفتارهای نادرست دیگران، خودمان آن کارها را انجام ندهیم. همچنین در این درس میفهمیم افراد دانا و نادان از ظاهر و رفتارشان شناخته میشوند؛ دانا متواضع است و نادان پر سر و صدا و بیفایده.
معنی کلمات مهم درس ادب از که آموختی 🌱
کلمه | معنی ساده |
---|---|
رنج بیهوده | سختی و زحمتی که بیفایده باشد |
سعی بیفایده | تلاش بینتیجه و بیاثر |
اندوخت | جمع کرد، پسانداز کرد |
عالم بیعمل | دانشمندی که به دانستههایش عمل نمیکند |
زنبور بیعسل | کنایه از کسی که ظاهر پرکار ولی بیفایده است |
بیادبان | کسانی که بیتربیت و بیاحترام هستند |
ناپسند | بد، زشت |
مشک | مُشک (مادّه خوشبویی که از آهوی مُشک میگیرند) |
عطار | عطر فروش، داروفروش سنتی |
طبله عطار | جعبه یا محفظهای که عطار دارو یا عطر را در آن نگه میدارد |
طبل غازی | طبل جنگی که صدای زیادی دارد ولی داخلش خالی است (کنایه از آدم نادان پر سروصدا) |
میانتهی | خالی، بیمحتوا |
مخالف کلمات درس ادب از که آموختی 🌸
کلمه | مخالف |
---|---|
بیهوده | مفید، باارزش |
بیفایده | سودمند، بافایده |
ناپسند | پسندیده |
بیادب | باادب |
میانتهی | پر، پُرمایه |
نادان | دانا |
بیعمل | اهل عمل |
خالی | پر، سرشار |
همخانوادههای کلمات درس ادب از که آموختی 🌸
کلمه | همخانوادهها |
---|---|
رنج | رنجور، رنجیده |
عطار | عطر، معطّر |
ادب | مودب، ادیب، آداب |
طلب | طالب، مطلوب |
عالم | علم، علوم، معلوم |
عمل | عملیات |
حق | حقایق، حقیقت |
قادر | قدیر، قدرت |
تفکّر | فکر، متفکّر |
لغات سخت املایی درس ادب از که آموختی 🌸
بیهوده، اندوخت، عالم، بیعمل، زنبور، ناپسند، مشک، عطار، طبله، غازی، میانتهی، حقیقت، تفکّر، قدرت، آداب، عملیات
نتیجه و مفهوم کلی درس 🌱
◈ علم بدون عمل هیچ ارزشی ندارد؛ دانایی واقعی در رفتار و کردار دیده میشود.
◈ ادب را حتی از بیادبان هم میتوان یاد گرفت؛ یعنی با دیدن زشتی رفتار دیگران، ما باید کار درست را انجام دهیم.
◈ آدمهای دانا متواضعاند و آرام، ولی نادانها پر سروصدا و میانتهیاند.
◈ ارزش واقعی انسان در عمل و اخلاق اوست، نه در حرف زدن یا ظاهرش.
متن شعر ادب از که آموختی – فارسی چهارم 🌸
دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بیفایده کردند:
یکی آنکه اندوخت و نخورد و دیگر آنکه آموخت و نکردعلم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانییکی را گفتند: عالم بیعمل به چه ماند؟
گفت: به زنبور بیعسللقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟
گفت: از بیادبان، هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از آن پرهیز کردم.معنی: به لقمان گفتند: از چه کسی ادب آموختی؟ گفت: از بیادبان؛ هر کاری که از افراد بیادب در نظرم زشت و بد بود، از آن دوری کردم.
مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید.
دانا چون طبله عطار است، خاموش و هنرنمای؛
و نادان چون طبل غازی، بلندآوازه و میانتهی.
بعدی :
جواب درک مطلب و دانش زبانی درس چهاردهم ادب از که آموختی فارسی چهارم