مطالب درسی

معنی کلمات شعر ستایش فارسی ششم + اطلاعات مفید و خلاصه

معنی کلمات شعر ستایش فارسی ششم

۱- به نام آن که جان را فکرت آموخت ◈ ※ ◈ چراغِ دل به نورِ جان بر افروخت
معنی: به نام خداوندی که به جانِ آدمی توانِ اندیشیدن بخشید و چراغ دل را با نور جان روشن کرد.
کلمات:
جان: روح
فِکرت: اندیشه، فکر کردن
چراغِ دل: روشناییِ درون
نورِ جان: نوری الهی در باطن انسان
برافروخت: روشن کرد

۲- ز فضلش هر دو عالم، گشت روشن ◈ ※ ◈ ز فیضش خاکِ آدم، گشت گُلشن
معنی: از بخشش او دنیا و آخرت روشن شد و به فیض او خاکِ آدمی چون باغی شکوفا گردید.
کلمات:
فَضل: بخشش برتر
فیض: عطای پیوسته
هر دو عالم: دنیا و آخرت
گُلشن: گلستان، باغ شکوفا

۳- جهان، جمله، فروغِ نورِ حق دان ◈ ※ ◈ حق اندر وی ز پیدایی است پنهان
معنی: سراسر جهان پرتوی از نور خداست؛ او چون آشکارگی‌اش فراگیر است از چشم‌ها پنهان می‌نماید.
کلمات:
فروغ: پرتو
حق: خداوند
پیدایی: آشکاری
پنهان: ناپیدا

۴- خِرَد را نیست تابِ نور آن روی ◈ ※ ◈ بُرو از بهرِ او، چشمِ دگر جوی
معنی: عقلِ معمول تابِ تماشای آن چهرهٔ الهی را ندارد؛ برای دیدنش «چشم دل» بجوی.
کلمات:
خِرَد: عقل
تاب: طاقت
از بهر: برای
جوی: بجوی، جست‌وجو کن

۵- در او هر چه بگفتند از کم و بیش ◈ ※ ◈ نشانی داده‌اند از دیده‌ی خویش
معنی: هر چه دربارهٔ او کم یا بسیار گفته‌اند، بازتابِ نگاه و دریافتِ خودشان بوده است.
کلمات:
کم و بیش: اندک و بسیار
نشانی: نشانه
دیدهٔ خویش: برداشت شخصی

۶- به نزدِ آن که جانش در تجلّی است ◈ ※ ◈ همه عالم، کتابِ حق تعالی است
معنی: برای کسی که جانش در پرتوِ الهی است، همهٔ جهان همچون کتابی از نشانه‌های خدا دیده می‌شود.
کلمات:
تجلّی: آشکار شدنِ نور الهی
به نزد: نزدِ، پیشِ
تعالی: بلندمرتبه

معنی کلمات شعر «نیایش»

جان: روح پیدایی: آشکار بودن
فِکرت: اندیشه، فکر کردن پنهان: نهان، مخفی
دل: قلب خِرد: عقل
آموخت: یاد داد تاب: توان، طاقت
نور: روشنایی روی: چهره، صورت
برافروخت: روشن کرد از بهر: برای
ز: مخفف «از» دِگر: مخفف «دیگر»
فَضل: بخششِ برتر جوی: مخفف «بِجوی»؛ جست‌وجو کن
فَیض: بخششِ پیوسته، عطا در او: دربارهٔ او
گُلشن: گلستان، باغِ شکوفا بیش: زیاد
جهان: دنیا دیده: چشم
جُمله: همه، تمام خویش: خود
فروغ: پرتو، تابش به نزد: پیشِ، نزدِ
حق: خداوند تجلّی: جلوه‌گری، آشکار شدن
آن رُوی: جمالِ الهی عالَم: جهان
چشمِ دگر: چشمِ دل، بینشِ معنوی تعالی: بلندمرتبه، برتر
کم و بیش: اندک و بسیار اندر وی: در او
کتابِ حق: نشانه‌های خدا در آفرینش حق تعالی: خداوندِ بلندمرتبه

هم‌خانوادهٔ کلماتِ شعر «نیایش»

  • فِکرت = فکر، تفکّر
  • فروغ = فروزیدن، فروزان
  • پیدایی = پیدا، پیدایش
  • پنهان = نهان، نهانی
  • خِرَد = خردمند، خردمندی
  • نور = نورانی، انوار/منوّر
  • نشان = نشانی، نشان‌گر
  • کتاب = کتابت، مکتوب
  • تعالی = عالی، متعال
  • حق = حقیقی، حقوق

متضاد و مخالفِ کلماتِ شعر «نیایش»

  • برافروخت خاموش کرد
  • روشن تیره/خاموش
  • پیدایی پنهانی
  • نور تاریکی/ظُلمت
  • کم بیش
  • خِرَد نادانی/جهل
  • حق باطل
  • گلشن بیابان/خارستان
  • تعالی پستی/سفالت
  • بیداریِ دل غفلت

 

بعدی : معنی کلمات درس معرفت افریدگار فارسی ششم ✅ هم خانواده و مخالف

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا