معنی کلمات درس کی بود کی بود کلاس دوم

در ادامه، معنی کلمات مهم درس «کی بود؟ کی بود؟» فارسی دوم دبستان بهصورت دقیق و کامل تهیه شده است. واژهها دقیقاً از متن اصلی درس انتخاب شدهاند و بهزبان ساده، قابل فهم برای کودکان نوشته شدهاند. همچنین جدول متضاد (مخالف) و همخانوادهها نیز برای درک بهتر آورده شدهاند.
آنچه در این مطلب خواهید دید
📘 معنی کلمات مهم درس «کی بود؟ کی بود؟»
واژه | معنی |
---|---|
ننهگل | مادر بزرگ یا خانم مسن مهربان |
سوگلی | نام دختر کوچک داستان |
حوصلهاش سر رفت | خسته و بیحوصله شد |
آستینش را بالا زد | آمادهی کار شد |
طاقچه | تاقچه؛ جای کوچکی روی دیوار برای گذاشتن وسایل |
کهنه | پارچهی قدیمی برای تمیزکاری |
خانهنشین | وسیلهای که همیشه در خانه استفاده میشود |
امانت | چیزی که به امانت داده شده، باارزش و قابل اعتماد |
خردهتند | سریع و باعجله |
پنهان کرد | قایم کرد، مخفی کرد |
قوقولی قوقو | صدای خروس |
کلاغ | پرندهای سیاه با صدای بلند |
تُک | منقار، دهان پرنده |
غمدار | ناراحت، اندوهگین |
خانهنگین | اسم یکی دیگر از شخصیتهای داستان |
استاد | شخص محترم یا بزرگتر (در اینجا احتمالاً همان خانهنگین است) |
بوسید | با لب خود علامت محبت دادن |
شاخهی گل | شاخهای که روی آن گل است، برای هدیه دادن |
معذرتخواهی | پوزش خواستن، عذرخواهی کردن |
صداقت | راستگویی، دروغ نگفتن |
آفرین | تحسین، تشویق |
🔁 متضاد (مخالف)
واژه | متضاد آن |
---|---|
پنهان | آشکار |
غمگین | خوشحال |
شکست | سالم ماند |
راست گفتن | دروغ گفتن |
نشستن | ایستادن، بلند شدن |
آه کشیدن | خندیدن |
🔗 همخانواده
واژه | همخانوادهها |
---|---|
گفت | گفتوگو، گفتار، میگوید |
شکست | شکستن، شکستنی |
دید | دیدن، دیده، دیدهبان |
بوسید | بوس، بوسه |
خندید | خنده، خندان، خندانیدن |
صدا | صدا زدن، صداکردن |
📝 جمعبندی پایانی
درس «کی بود؟ کی بود؟» داستانی آموزنده درباره صداقت و راستگویی است. سوگلی، دختری مهربان و راستگوست که با وجود ترس از تنبیه، حقیقت را درباره شکستن کاسه میگوید. این درس با بهرهگیری از گفتوگوی میان حیوانات و شخصیتهای داستان، به شکل داستانی کودکانه، اهمیت صداقت و پذیرفتن مسئولیت را آموزش میدهد.
این مطلب برای آموزش مفاهیم اصلی درس، تقویت دایره لغات و آمادگی بیشتر دانشآموزان در پایه دوم دبستان تهیه شده است.
در ادامه بخوانید :
معنی کلمات درس هنرمند فارسی دوم ابتدایی