مطالب درسی
معنی کلمات درس چغندر پر برکت فارسی دوم

آنچه در این مطلب خواهید دید
🔹 معنی واژهها
واژه | معنی ساده و قابل فهم |
---|---|
پیرمرد | مردی که سن زیادی دارد |
پیرزن | زنی که سن زیادی دارد |
نوه | فرزندِ پسر یا دختر انسان |
مزرعه | زمینی که در آن چیزی میکارند |
چغندر | نوعی گیاه خوراکی با برگهای پهن و ریشه خوراکی |
تصمیم گرفت | قصد کرد، انتخاب کرد |
تخم چغندر | دانهی چغندر برای کاشت |
سرسبز | پر از گیاه و برگ سبز |
رسیده | آماده و کامل شده برای برداشت |
کشید | با زور چیزی را به سمت خود حرکت داد |
فایدهای نداشت | بینتیجه بود، سودی نداشت |
شال کمر | بندی که دور کمر بسته میشود |
دامن | بخش پایین لباس، معمولاً مخصوص خانمها |
کت | لباس رسمی مردانه یا پسرانه با دکمه و آستین |
تکان | حرکت دادن |
خوشحالی | شادی، خوش بودن |
تعجب کردند | شگفتزده شدند، باورشان نمیشد |
دیگ | ظرف فلزی بزرگ برای پخت غذا |
تقسیم کرد | بین دیگران پخش کرد، بخشبخش کرد |
پربرکت | دارای سود و فایده زیاد، باعث خوشحالی و برکت زیاد |
🔹 کلمات متضاد (مخالف)
واژه | متضاد آن |
---|---|
پیرمرد / پیرزن | جوان، نوجوان |
سرسبز | خشک، بیگیاه |
رسیده | نارس، کال |
خوشحالی | ناراحتی |
تعجب | بیتفاوتی |
تقسیم | جمع کردن، انبار کردن |
🔹 کلمات همخانواده
واژه | همخانوادهها |
---|---|
چغندر | چغندری، آش چغندر |
پیرمرد | پیری، پیر شدن |
مزرعه | زراعت، زارع |
تصمیم | تصمیمگیری، مصمم |
تکان | تکان دادن، تکان خوردن |
خوشحالی | خوش، خوشحال، شادی |
تقسیم | تقسیم کردن، تقسیمبندی |
برکت | پربرکت، برکتدار، برکت داشتن |
✅ جمعبندی
درس «چغندر پربرکت» داستانی آموزنده و شاد درباره همکاری، صبر، اتحاد و بخشندگی است. کلمات این درس به درک بهتر پیام داستان کمک میکنند و همزمان واژههای جدید و زیبا را به زبان ساده به کودکان آموزش میدهند.