مطالب درسی
معنی کلمات درس معرفت افریدگار فارسی ششم ✅ هم خانواده و مخالف
معنی کلمات ، کلمه های مخالف و لغات هم خانواده درس اول معرفت آفریدگار فارسی ششم دبستان

معنی متن درس «معرفت آفریدگار» صفحهٔ ۱۱ فارسی ششم
◆ این همه خلق را که شما بینید بدین چندین بسیاری ، این همه را خالقی است که آفریدگار ایشان است و نعمت بر ایشان از وی است.
معنی: همهٔ موجوداتِ بسیار، آفرینندهای یگانه دارند؛ او آنها را پدید آورده و روزی و نعمتشان از سوی او میرسد.
لغات مهم:
خلق (مردم، انسان) • خالق (آفریننده) • نعمت (بخشش، روزی)
◆ آفریدگار را بباید پرستیدن و بر نعمت او سپاس داری باید کردن.
معنی: باید خدا را عبادت کرد و برای نعمتهایش شکرگزاری نمود.
لغات مهم:
پرستیدن (عبادت کردن) • سپاسداری (شکرگزاری)
نکتهٔ دستوری: «بِـ» در «بِباید» نشانهٔ تأکید است و فعل را امری میکند.
◆ اندیشه کردن اندر کار خالق و مخلوق روشنایی افزاید اندر دل و نا اندیشیدن، تاریکی افزاید اندر دل و نادانی گمراهی است.
معنی: فکر کردن دربارهٔ خدا و آفریدههای او دل را نورانی میسازد؛ و فکرنکردن، دل را تیره میکند و نادانی به گمراهی میکشاند.
لغات مهم:
مخلوق (آفریدهشده) • غفلت (بیخبری، فراموشی) • گمراهی (دورشدن از راه درست)
معنی شعر «باد بهاری» — صفحهٔ ۱۱ فارسی ششم
۱- باد بهاری وزید از طرف مرغزار ◈ ※ ◈ باز به گردون رسید، ناله ی هر مرغ زار
معنی: نسیمِ بهار از سوی مرغزار وزیدن گرفت و نالهٔ پرندگانِ دلتنگ دوباره تا آسمان بالا رفت.
۲– خیز و غنیمت شمار، جنبش بادربیع ◈ ※ ◈ نالهی موزونِ مرغ، بوی خوش لاله زار
معنی: برخیز و وزشِ بادِ بهار، آوازِ خوشِ پرندگان و عطرِ دلنشینِ لالهزار را فرصت بدان و از آن بهره ببر.
۳- هر گل و برگی که هست، یاد خدا میکند ◈ ※ ◈ بلبل و قمری چه خواند؟ یاد خداوندگار
معنی: همهٔ آفریدهها—از گل و برگ تا پرندگان—نشانی از یادِ خدا دارند؛ بلبل و قمری نیز با آوازشان خدا را یاد میکنند.
۴- برگ درختان سبزدر نظر هوشیار ◈ ※ ◈ هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار
معنی: برای انسانِ آگاه، هر برگِ درخت چون برگی از کتابِ شناختِ خداست و او را به معرفتِ پروردگار رهنمون میشود.
معنی کلمات درس اول فارسی ششم
همخانوادهٔ درس اول فارسی ششم
اندیشه = اندیشیدن، اندیشمند، اندیشور
خلق = خالق، مخلوق، خلقت
نعمت = نعیم، انعام
پرست = پرستش، پرستیدن، پرستنده
سپاس = سپاسگزاری، سپاسگزار، سپاسدار
روشن = روشنایی، روشندل، روشنگر
غفلت = غافل، غفلتزده
دان = دانا، دانایی، نادان، نادانی
راه = راهنما، راهی، گمراهی
بهار = بهاری، بهارانه
مرغ = مرغان، مرغزار
وزیدن = وزش، وزید
جنب = جنبش، جنبیدن، جنبنده
لاله = لالهزار، لالهای
بو = بوی، بوییدن، بویایی
مخالف و متضادِ کلمات — درس اول فارسی ششم
روشنایی ≠ تاریکی
غفلت ≠ هوشیاری
نادانی ≠ دانایی
گمراهی ≠ هدایت
سپاسداری ≠ ناسپاسی
اندیشه ≠ نااندیشی/بیفکری
خالق ≠ مخلوق
نعمت ≠ محرومیت
بادِ بهاری ≠ بادِ خزانی
مرغزار ≠ بیابان
گردون ≠ زمین
ناله ≠ سرودِ شاد
موزون ≠ ناموزون
بویِ خوش ≠ بویِ بد
لالهزار ≠ خارزار
سبز ≠ خشک/زرد
هوشیار ≠ غافل
معرفت ≠ جهل
یادِ خدا ≠ غفلت از خدا
کلمات املایی درس اول فارسی ششم
خلق – خالق – آفریدگار – ایشان – نعمت – وی – بباید – پرستیدن – سپاسداری – اندیشه – اندر – مخلوق – روشنایی – افزاید – غفلت – نااندیشیدن – تاریکی – نادانی – گمراهی – بهاری – وزید – مرغزار – گردون – ناله – خیز – غنیمت – شمار – جنبش – ربیع – موزون – بوی – لالهزار – قمری – خداوندگار – هوشیار – معرفت – کردگار
پیام درس «معرفت آفریدگار» فارسی ششم
آفریدههای بیشمارِ جهان، همه نشانی از خالقی یگانهاند و نعمتها از سوی او به ما میرسد. شایسته است پروردگار را عبادت کنیم و برای بخششهایش سپاسگزار باشیم. اندیشیدن در کارِ خدا و مخلوقاتش دل را روشن و راه را هموار میکند؛ اما بیفکری و غفلت، تاریکی در دل مینشاند و انسان را به سوی گمراهی میکشاند.