آنچه در این مطلب خواهید دید
🔹 معنی واژهها
واژه |
معنی ساده و قابل فهم |
پزشک |
دکتر، کسی که مردم را درمان میکند |
پیامبر |
فرستادهی خدا، مانند حضرت محمد (ص) |
بیکار |
کسی که کاری برای انجام دادن ندارد |
تندرست |
سالم، کسی که بیمار نیست |
سفارش |
توصیه، گفتن یک نکتهی مهم برای انجام دادن |
عمل کردن |
انجام دادن کاری که گفته شده |
بهاندازه |
نه زیاد و نه کم، به مقدار مناسب |
پیش از سیر شدن |
قبل از اینکه کاملاً شکم پر شود |
راز |
نکتهی پنهان یا مهم درباره یک موضوع |
سلامتی |
تندرستی، نداشتن بیماری |
🔹 متضاد (مخالف)
واژه |
متضاد آن |
تندرست |
بیمار |
بیکار |
شاغل، پرکار |
پیش از |
بعد از |
بهاندازه |
زیاد، کم |
🔹 همخانواده
واژه |
همخانوادهها |
پزشک |
پزشکی، پزشکیار |
پیامبر |
پیام، پیامی، پیامرسان |
سلامتی |
سالم، تندرستی، سلام |
عمل |
اعمال، عامل، عمل کردن |
سفارش |
سفارش دادن، سفارشکننده |