معنی شعر خرد و دانش فارسی چهارم ✅ صفحه ۱۲۸ + هم خانواده و مخالف

آنچه در این مطلب خواهید دید
- شعر «خرد و دانش» درباره اهمیت یادگیری و دانایی است. شاعر میگوید انسان دانا همیشه تواناست و با دانش حتی دل پیر هم جوان میشود. در این شعر توصیه میکند که همیشه در حال یادگیری باشیم، حتی یک لحظه هم از کسب علم دست نکشیم؛ زیرا نادانی باعث ناتوانی و ناراحتی انسان میشود.
- جدول معنی کلمات مهم شعر خرد و دانش
- معنی شعر خرد و دانش – فارسی چهارم
- همخانوادههای کلمات – شعر خرد و دانش (پایه چهارم) 🌸
- مخالف کلمات – شعر خرد و دانش (پایه چهارم) 🌸
- لغات سخت املایی – شعر خرد و دانش 🌸
- پیام و مفهوم کلی شعر خرد و دانش 🌸
- متن شعر خرد و دانش – فارسی چهارم 🌸
شعر «خرد و دانش» درباره اهمیت یادگیری و دانایی است. شاعر میگوید انسان دانا همیشه تواناست و با دانش حتی دل پیر هم جوان میشود. در این شعر توصیه میکند که همیشه در حال یادگیری باشیم، حتی یک لحظه هم از کسب علم دست نکشیم؛ زیرا نادانی باعث ناتوانی و ناراحتی انسان میشود.
جدول معنی کلمات مهم شعر خرد و دانش
کلمه | معنی ساده |
---|---|
توانا | نیرومند، قدرتمند |
دانا | آگاه، باسواد |
برنا | جوان |
یزدان | خداوند |
رهنما | راهنما |
رامش | آرامش، آسایش |
میاسای | دست نکش، استراحت نکن |
گمان | شک و تردید |
بهره | سهم، نصیب |
بسی | بسیار |
بیرامش | بیآرامش، ناراحت |
ناخوش | ناپسند، زشت |
بیاید گریست | باید بر او گریه کرد |
معنی شعر خرد و دانش – فارسی چهارم
توانا بود هر که دانا بود *** ز دانش دل پیر برنا بود
معنی: هر کس که دانا باشد، توانا است. دل افراد پیر به خاطر دانش، مانند جوانان میشود.
به دانش فزای و به یزدان گرای *** که او باد جان تو را رهنمای
معنی: به علم و دانش خود اضافه کن و به سوی خدا حرکت کن؛ چون خداوند است که روح و جان تو را هدایت میکند.
بیاموز و بشنو ز هر دانشی *** بیابی ز هر دانشی، رامشی
معنی: در تمام علوم و دانشها بیاموز و بشنو، چون انسان از هر علم و دانشی آرامشی به دست میآورد.
میاسای از آموختن یک زمان *** ز دانش میفکن، دل اندر گمان
معنی: حتی لحظهای هم از آموختن دست برندار و هرگز در راه آموختن دانش در دل خود شک راه نده.
چه ناخوش بود دوستی با کسی *** که بهره ندارد ز دانش بسی
معنی: بسیار ناپسند است که با کسی دوست باشیم که بهرهای از دانش ندارد.
که بیکاری او ز بیدانشی است *** به بیدانش بر آن بیاید گریست
معنی: علت بیکاری او، بیدانشی اوست و باید بر انسان نادان گریه کرد.
تن مُرده چون مرد بیدانش است *** که نادان به هر جای بیرامش است
معنی: بدن مرده مانند انسان بیدانش است؛ زیرا فرد نادان در همهجا بیآرامش و ناراحت است.
همخانوادههای کلمات – شعر خرد و دانش (پایه چهارم) 🌸
کلمه | همخانوادهها |
---|---|
دانا | دانایی، دانش، دانشمند |
توانا | توانایی |
برنا | برنایی |
بشنو | شنیدن، شنوا |
دانشی | دانا، دانش |
بیاموز | آموزگار، آموزش |
میاسای | آسایش |
گمان | گمان کردن |
بیکاری | کار، کارگر |
مخالف کلمات – شعر خرد و دانش (پایه چهارم) 🌸
کلمه | مخالف |
---|---|
دانا | نادان |
توانا | ناتوان |
برنا | پیر |
بشنو | ناشنوا |
دانشی | بیدانش |
بیاموز | نادیده بگیر / یاد نگیر |
میاسای | استراحت کن / آرام بگیر |
گمان | یقین |
بیکاری | کاری / شاغل |
لغات سخت املایی – شعر خرد و دانش 🌸
توانا، دانا، برنا، یزدان، رهنمای، رامشی، میاسای، گمان، ناخوش، بسی، بیکاری، بیرامش
پیام و مفهوم کلی شعر خرد و دانش 🌸
◈ دانش و خرد، مایه توانایی انسان است؛ حتی دل پیر با دانش شاد و جوان میشود.
◈ باید همیشه در حال یادگیری باشیم و هیچوقت از پرسیدن و آموختن دست نکشیم.
◈ نادانی باعث ناتوانی و بیآرامی انسان است و حتی دوستی با فرد نادان ناخوشایند است.
◈ دانایی انسان را به خداشناسی و آرامش واقعی میرساند.
متن شعر خرد و دانش – فارسی چهارم 🌸
توانا بود هر که دانا بود *** ز دانش دل پیر برنا بود
به دانش فزای و به یزدان گرای *** که او باد جان تو را رهنمای
بیاموز و بشنو ز هر دانشی *** بیابی ز هر دانشی، رامشی
میاسای از آموختن یک زمان *** ز دانش میفکن، دل اندر گمان
چه ناخوش بود دوستی با کسی *** که بهره ندارد ز دانش بسی
که بیکاری او ز بیدانشی است *** به بیدانش بر آن بیاید گریست
تن مُرده چون مرد بیدانش است *** که نادان به هر جای بیرامش است
درس بعدی :
کلمات درس هفدهم مدرسه هوشمند فارسی چهارم (معنی ، مخالف ، هم خانواده) و خلاصه