معنی راه نیک بختی فارسی هشتم + کلمات و آرایه های ادبی
معنی شعر راه نیک بختی درس ۶ فارسی هشتم + معنای کلمات و آرایه های ادبی

در این مطلب از تاپ ناپ، شعر راه نیک بختی فارسی هشتم را به طور کامل بررسی کردیم؛ ابتدا معنی تک تک ابیات را ساده و روان نوشتیم، سپس واژه های مهم و کلمات سخت را همراه با توضیح روان آوردیم، بعد آرایه های ادبی و دانش زبانی هر بیت را با دقت بیان کردیم و در ادامه خلاصه شعر و پیام کلی آن را توضیح دادیم تا مشخص شود شاعر راه درست زندگی را در سحرخیزی، احترام به پدر و مادر، ادب و پاکیزگی، صداقت، یادگیری از استاد و بهره بردن از فرصت ها می داند. ✅
آنچه در این مطلب خواهید دید
معنی شعر راه نیک بختی درس ششم فارسی هشتم
۱- زین گفته سعادت تو جویم / پس یاد بگیر هرچه گویم
📌 معنی : این سخنان را برای خوشبختی تو میگویم، پس به آنچه میگویم خوب توجه کن.
۲- می باش به عمر خود سحر خیز / وز خواب سحرگهان بپرهیز
📌معنی : در طول زندگی همیشه سحرخیز باش و از خوابیدن هنگام صبح دوری کن.
۳- با مادر خویش مهربان باش / آماده ی خدمتش به جان باش
📌معنی : با مادرت مهربان باش و با تمام وجود آماده خدمت کردن به او باش.
۴- با چشم ادب نگر پدر را / از گفته ی او مپیچ سر را
📌معنی : به پدرت با احترام نگاه کن و هیچگاه از سخنان او سرپیچی نکن.
۵- چون این دو شوند از تو خرسند / خرسند شود از تو خداوند
📌معنی : اگر پدر و مادرت از تو راضی باشند خداوند هم از تو راضی خواهد بود.
۶- چون با ادب و تمیز باشی / پیش همه کس عزیز باشی
📌معنی : اگر همیشه با ادب و پاکیزه باشی در چشم همه عزیز خواهی شد.
۷- می کوش که هرچه گوید استاد / گیری همه را به چابکی یاد
📌معنی : تلاش کن هرچه استاد میگوید را با دقت و سرعت یاد بگیری.
۸- زنهار مگو سخن به جز راست / هرچند تورا در ان ضرر هاست
📌معنی : هیچگاه دروغ نگو، حتی اگر گفتن حقیقت به ضررت باشد.
۹- هر شب که روی به جامع خواب / کن نیک تامل اندر این باب
📌معنی : هر شب وقتی به رختخواب میروی به این موضوع خوب فکر کن.
۱۰- کان روز به علم تو چه افزود / وز کرده خود چه بردی ای سود
📌معنی : ببین امروز چه مقدار به دانشت اضافه شده و از کارهایت چه سودی بردهای.
۱۱- روزی که در آن نکرده ای کار / آن روز ز عمر خود مشمار
📌معنی : روزی که در آن کار مفیدی نکردهای را جزو روزهای عمرت حساب نکن.
معنی کلمات سخت درس ششم فارسی هشتم
📌 به جای : درباره چیزی، در حق کسی
📌 افسانه : قصه یا داستانی از گذشته
📌 افسون : فریب، نیرنگ یا جادو
📌 گردون : روزگار، گردش چرخ آسمان
📌 ده روزه : زمانی کوتاه و گذرا
📌 زین : کوتاه شده «از این»
📌 گفته : سخن یا حرف
📌 سعادت : خوشبختی، کامیابی
📌 خدمت : انجام وظیفه، اطاعت کردن
📌 نگر : نگاه کن، ببین (فعل امر)
📌 خرسند : راضی و خوشحال
📌 تمیز : پاکیزه و مرتب
📌 عزیز : دوست داشتنی و گرامی
📌 چابکی : تندی و زیرکی در کار
📌 زنهار : هشدار، آگاه باش
📌 مگو : نگو (فعل امر منفی)
📌 ضرر : زیان، آسیب
📌 روی : میروی، حرکت میکنی
📌 جامه : لباس یا پوشش
📌 جامه خواب : رختخواب یا لباس خواب
📌 نیک : خوب، درست
📌 تامل : اندیشه، دقت کردن
📌 اندر : در، داخل
📌 باب : موضوع یا بخش
📌 کان : همان «که آن»
📌 کرده : عمل یا کاری که انجام دادهای
آرایه ها و دانش زبانی ادبی شعر راه نیک بختی
✨ بیت اول
زین گفته سعادت تو جویم / پس یاد بگیر هرچه گویم
✅ دانش ادبی:
-
قافیه: جویم / گویم
-
جناس ناقص اختلافی: جویم / گویم
-
واج آرایی: تکرار «ی» آهنگ ملایمی به بیت داده است
✅ دانش زبانی:
-
زین = مخفف «از این»
-
زین گفته = گروه اسمی؛ هسته (گفته)، وابسته پیشین (از این)
-
سعادت تو = گروه اسمی؛ هسته (سعادت)، مضافالیه (تو)
-
جویم = مضارع اخباری
-
یاد بگیر = فعل امر
-
هرچه = گروه اسمی؛ هسته (چه)، صفت مبهم (هر)
-
گویم = مضارع اخباری (اصل آن میگویم است)
✨ بیت دوم
می باش به عمر خود سحرخیز / وز خواب سحرگهان بپرهیز
✅ دانش ادبی:
-
قافیه: سحرخیز / بپرهیز
-
تضاد پنهان: بیداری صبح / خواب
-
واج آرایی: تکرار «س» و «خ» تداعی صدای سحرگاه
✅ دانش زبانی:
-
بیت دارای دو جمله است
-
میباش = فعل امر
-
سحرخیز = کلمه مرکب
-
وز = مخفف «و از»
-
سحرگهان = مشتق، مخفف سحرگاهان به معنی بامداد
-
بپرهیز = فعل امر (دوری کن)
✨ بیت سوم
با مادر خویش مهربان باش / آماده خدمتش به جان باش
✅ دانش ادبی:
-
کنایه: «آماده خدمت به جان بودن» یعنی خدمت با همه توان و دل
-
واج آرایی: تکرار «ش»
-
تکرار: باش / باش (ردیف در پایان مصراعها)
✅ دانش زبانی:
-
مهربان = مسند
-
به جان = متمم قیدی
-
خدمتش = گروه اسمی؛ هسته (خدمت)، ضمیر (ش) مضافالیه
✨ بیت چهارم
با چشم ادب نگر پدر را / از گفته او مپیچ سر را
✅ دانش ادبی:
-
چشم ادب = تشخیص (چشم دارای ادب شده است)
-
چشم و سر = مراعات نظیر
-
قافیه: پدر / سر
-
را = ردیف
-
کنایه: «سرپیچیدن» یعنی نافرمانی
✅ دانش زبانی:
-
چشم ادب = اضافه استعاری
-
را در مصرع اول = حرف اضافه، در دوم = نشانه مفعول
-
نگر = فعل امر
✨ بیت پنجم
چون این دو شوند از تو خرسند / خرسند شود از تو خداوند
✅ دانش ادبی:
-
قافیه: خرسند / خداوند
-
جناس: تو / دو
-
تکرار: خرسند / خرسند
-
تلمیح: اشاره به آیه «رضا الله فی رضا الوالدین» (خشنودی خدا در خشنودی والدین است)
-
واج آرایی: تکرار «خ» تداعی حالت خشونت و تأکید
✅ دانش زبانی:
-
چون = قید زمان
-
این دو = گروه اسمی؛ (این = صفت شمارشی، دو = هسته)
-
شوند = مضارع اخباری
✨ بیت ششم
چون با ادب و تمیز باشی / پیش همه کس عزیز باشی
✅ دانش ادبی:
-
قافیه: تمیز / عزیز
-
ردیف: باشی / باشی
-
مراعات نظیر: ادب / تمیز
-
تضاد پنهان: ناپاکی / پاکیزگی
✅ دانش زبانی:
-
چون = شرطی به معنی «اگر»
-
با ادب = متمم همراه با حرف اضافه
-
باشی = مضارع اخباری (اسنادی)
-
پیش = حرف اضافه به معنی «نزد»
-
همه کس = گروه اسمی؛ (همه = وابسته پیشین، کس = هسته)
-
عزیز = مسند
✨ بیت هفتم
میکوش که هرچه گوید استاد / گیری همه را به چابکی یاد
✅ دانش ادبی:
-
قافیه: استاد / یاد
-
مراعات نظیر: گوید / یاد (هر دو مربوط به آموزش)
-
تکرار فعلهای امری (میکوش، گیری) نشاندهنده لحن اندرز
✅ دانش زبانی:
-
میکوش = فعل امر، به معنی تلاش کن
-
گوید = مضارع اخباری (میگوید)
-
یاد = مضارع التزامی (یاد بگیری)
-
جمله دو فعلی: توصیه مستقیم به شاگرد
✨ بیت هشتم
زنهار مگو سخن به جز راست / هرچند تو را در آن ضررهاست
✅ دانش ادبی:
-
تلمیح به احادیث پیامبر (ص): «قل الحق و لو علی انفسکم» (حق را بگویید اگرچه به زیان شما باشد) و «النجاه فی الصدق» (نجات در راستگویی است)
-
قافیه: راست / ضررهاست
-
تضاد: راست / دروغ (مفهوم نهفته)
-
واجآرایی: تکرار «ر» تأکید بر صدا و معنا
✅ دانش زبانی:
-
زنهار = اصوات، شبه جمله به معنی هشدار یا آگاه باش
-
مگو = فعل نهی (امری منفی)
-
تو را = متمم (برای تو)
-
هرچند = قید امتناع شرطی (اگرچه)
✨ بیت نهم
هر شب که روی به جامع خواب / کن نیک تأمل اندر این باب
✅ دانش ادبی:
-
جامه خواب = مجاز از رختخواب
-
مراعات نظیر: شب / خواب
-
پیوند معنایی این بیت با بیت بعدی → موقوفالمعانی
✅ دانش زبانی:
-
روی = مضارع اخباری (میروی)
-
جامه خواب = ترکیب اضافی
-
اندر این باب = ترکیب اضافی (اندر = در، باب = موضوع)
✨ بیت دهم
کان روز به علم تو چه افزود / وز کرده خود چه بردی ای سود
✅ دانش ادبی:
-
ادامه و تکمیل بیت نهم (موقوفالمعانی)
-
پرسش انکاری برای اندیشیدن بیشتر
-
مراعات نظیر: علم / کرده / سود
✅ دانش زبانی:
-
کان = مخفف «که آن»
-
چه در مصرع اول = ضمیر پرسشی، در دوم = صفت پرسشی
-
بردی = ماضی ساده (بردهای)
✨ بیت یازدهم
روزی که در آن نکردهای کار / آن روز ز عمر خود مشمار
✅ دانش ادبی:
-
قافیه: کار / مشمار
-
تضاد: کردن / نکردن
-
ایهام: روز هم به معنای روز تقویمی و هم فرصت زندگی
-
پیام اخلاقی روشن: ارزش وقت
✅ دانش زبانی:
-
ی در «روزی» = نکره
-
مشمار = فعل نهی (به حساب نیاور)
-
جمله شرطی: «روزی که … آن روز را … مشمار»
تاریخ ادبیات درس ششم فارسی هشتم
📖 ایرج میرزا
-
مربوط به قرن ۱۳ هجری شمسی
-
از نوادگان فتحعلیشاه قاجار بود
-
تحصیلات خود را در مدرسه دارالفنون تبریز گذراند
-
در آغاز شاعر دربار قاجار بود اما خیلی زود از درباری بودن فاصله گرفت
-
شعرهایش بیشتر درباره مسائل اجتماعی است و آنها را با زبانی ساده و طنزی گزنده بیان میکرد
📖 گلستان
-
کتابی است به زبان فارسی آمیخته با نظم و نثر
-
نگاشتهٔ سعدی در سال ۶۵۶ هجری قمری
-
دارای هشت باب (بخش)
-
پایه و اساس آن بر حکایتهای اخلاقی و تربیتی است
-
هدف اصلی کتاب: آموزش و پرورش و هدایت انسانها
خلاصه شعر راه نیک بختی فارسی هشتم
شعر «راه نیکبختی» مجموعهای از اندرزهاست که راه درست زندگی را به نوجوانان نشان میدهد. شاعر توصیه میکند همیشه سحرخیز باشند، به پدر و مادر احترام بگذارند و رضایت آنها را جلب کنند، با ادب و پاکیزه زندگی کنند و سخنان استاد را با دقت بیاموزند. همچنین تأکید دارد که هیچگاه دروغ نگویند، هر شب اعمال روزانه خود را بررسی کنند و بدانند روزی که کار مفیدی انجام ندادهاند، بخشی از عمرشان به هدر رفته است.
✨ پیام و نتیجه گیری شعر «راه نیک بختی»
این شعر به ما میآموزد که خوشبختی در گرو رعایت اصول ساده اما مهم زندگی است؛ مثل سحرخیزی، احترام به پدر و مادر، ادب و پاکیزگی، درستکاری، توجه به سخنان استاد و بهرهگیری از فرصتها. شاعر یادآوری میکند که هر روز باید ارزشمند و پربار باشد و روزی که در آن کار نیک و مفیدی انجام نشود، جزو عمر واقعی انسان به حساب نمیآید. راه نیکبختی در زندگی، در حقیقت همان اخلاقمداری، تلاش، صداقت و بهره بردن درست از فرصتهای عمر است.
متن شعر راه نیک بختی — فارسی هشتم
زین گفته سعادت تو جویم
پس یاد بگیر هرچه گویم
می باش به عمر خود سحر خیز
وز خواب سحرگهان بپرهیز
با مادر خویش مهربان باش
آماده ی خدمتش به جان باش
با چشم ادب نگر پدر را
از گفته ی او مپیچ سر را
چون این دو شوند از تو خرسند
خرسند شود از تو خداوند
چون با ادب و تمیز باشی
پیش همه کس عزیز باشی
می کوش که هرچه گوید استاد
گیری همه را به چابکی یاد
زنهار مگو سخن به جز راست
هرچند تو را در آن ضررهاست
هر شب که روی به جامه خواب
کن نیک تامل اندر این باب
کان روز به علم تو چه افزود
وز کرده ی خود چه بردی ای سود
روزی که در آن نکرده ای کار
آن روز ز عمر خود مشمار
قبلی :
حکایت و شعرخوانی صفحه ۴۶ فارسی هشتم