معنی درس هفتم آداب نیکان فارسی هشتم + لغات آرایه های ادبی و خلاصه
معنی درس هفتم فارسی هشتم (کلمات + آرایه های ادبی)

در این مطلب از تاپ ناپ، معنی کلمات و واژه های سخت درس هفتم فارسی هشتم آداب نیکان (صفحات ۵۱ و ۵۲) و همچنین لغات مهم درس هشتم انسان، فناوری و اخلاق (صفحات ۵۳ تا ۵۵) به صورت ساده و روان گردآوری شده است. علاوه بر آن، خلاصه حکایت «آداب نیکان» نیز آورده شده که در آن شیخ جنید از بهلول می آموزد اصل کارها در نیت و باطن است؛ خوردن با لقمه حلال، سخن گفتن با نیت پاک و برای رضای خدا و خوابیدن با دلی عاری از کینه و همراه با یاد خدا ارزشمند است. این درس ها به ما یاد می دهند که اخلاق، خلوص نیت و درست به کار بردن دستاوردهای علمی و فناوری، زیربنای یک زندگی سالم و انسانی است. ✅
آنچه در این مطلب خواهید دید
معنی کلمات درس هفتم فارسی هشتم
📌 آورده اند : روایت کرده اند، نقل شده است
📌 مریدان : شاگردان و پیروان یک استاد یا مرشد
📌 پی او : به دنبال او، در پی او
📌 طلب : خواستن، درخواست
📌 احوال : حال و روز، وضعیتها
📌 ارشاد : راهنمایی و هدایت کردن
📌 طعام : خوراک، غذا
📌 باری : به هر حال، خلاصه سخن
📌 نیت : قصد و تصمیم درونی
📌 خلق : مردم، انسانها
📌 به قدر : به اندازه، به مقدار لازم
📌 بی موقع و حساب : نابجا، خارج از اندازه
📌 مستمعان : شنوندگان، کسانی که گوش میدهند
📌 معترف : کسی که به کاری یا خطایی اقرار میکند
📌 گفتن : سخن گفتن، حرف زدن
📌 از بهر خدا : برای خدا، به خاطر خدا
📌 دعوی : ادعا، اظهار داشتن چیزی
📌 فرع : موضوع فرعی، غیر اصلی
📌 رضای : خشنودی، خوشنودی
📌 ذکر : یاد کردن، نام بردن
📌 فن : کار و حرفه، تخصص
📌 رهاورد : سوغات، هدیهای که از سفر آورده شود
📌 اسارت : اسیر بودن، گرفتار شدن
📌 فضایل : خوبیها، برتریها و ارزشهای اخلاقی
معنی کلمات سخت انسان فناوری و اخلاق فارسی هشتم
📌 دستاورد : نتیجه یا چیزی که در مسیر تلاش و پیشرفت به دست می آید
📌 زیست : زندگی، حیات
📌 دگرگون : تغییر یافته، متفاوت
📌 بشر : انسان، آدم
📌 خویش : خود، شخص
📌 پدید آورد : ایجاد کند، بسازد
📌 آسایش : راحتی، آرامش
📌 چرتکه : وسیله قدیمی برای حساب کردن
📌 چاپار : فرستاده نامه، قاصد
📌 اسطرلاب : وسیله علمی قدیمی برای ستاره شناسی و محاسبه
📌 چیرگی : تسلط، غلبه
📌 تار و پود : اساس و ریشه هر چیز
📌 هنجار : قاعده، معیار درست
📌 سنت : رسم و روش
📌 داد و ستدها : مبادله ها، خرید و فروش ها
📌 پایبندند : مقید و وفادارند
📌 حریم : مرز، محدوده
📌 حرمت : احترام
📌 پاس می دارند : رعایت می کنند، حرمت می گذارند
📌 حصار : دیوار، حفاظ
📌 نسنجیده : بی حساب، بدون دقت
📌 هویت : شخصیت، ذات
📌 رهاورد : سوغات، نتیجه
📌 مظاهر : نشانه ها، جلوه ها
📌 غفلت : بی توجهی، سهل انگاری
📌 کاربران : استفاده کنندگان
📌 اسارت : اسیر بودن، گرفتاری
📌 بی هیاهو : آرام، بی سر و صدا
📌 غوغا : شلوغی، آشوب، همهمه
آرایه های ادبی و زبانی درس هفتم فارسی هشتم
صفحه ۵۱ آداب نیکان:
آورده اند که شیخ جُنید بغدادی، از عارفان قرن سوم هجری، از شهر بیرون رفت و مریدان از پی او می رفتند. شیخ از احوال بهلول پرسید. مریدان گفتند: «او مرد دیوانه ای است و تو را با او چه کار؟» گفت: «او را طلب کنید که مرا با او کار است». او را در صحرایی یافتند و شیخ را پیش او بردند. شیخ سلام کرد، بهلول جواب سلام او را داد. فرمود: «تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می کنی؟» عرض کرد: «آری». بهلول فرمود: «باری، طعام خوردن خود را می دانی؟» عرض کرد: «اوّل بسم الله می گویم، از پیش خود می خورم، لقمه کوچک برمی دارم». بهلول برخاست و فرمود: «تو می خواهی مرشد خلق باشی، در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمی دانی؟» و به راه خود رفت. پس مریدان شیخ را گفتند: «یا شیخ، این مرد دیوانه است».
✨ معنای عبارت های مهم
-
مریدان از پی او می رفتند : شاگردان به دنبال او حرکت می کردند
-
او را طلب کنید که مرا با او کار است : او را پیدا کنید زیرا من با او کاری دارم
-
از پیش خود می خورم : از همان بخشی که جلویم است غذا می خورم
✨ آرایه های ادبی
-
مریدان از پی او می رفتند : کنایه از پیروی و تابع بودن
-
سلام کرد، جواب سلام داد : مراعات نظیر (عمل متقابل)
-
به راه خود رفت : کنایه از بی اعتنایی و رها کردن سخن
-
طنز موقعیت: «دیوانه بودن بهلول» در ظاهر، و «دانایی او» در باطن
✨ دانش زبانی
-
تو را با او چه کار : «را» در اینجا به معنای حرف اضافه (برای) است
-
تویی : یعنی «تو هستی» (ی شناسه فعل اسنادی)
-
آری، باری، یا شیخ : شبه جمله اند و هرکدام به تنهایی جمله کامل محسوب می شوند
-
شیخ را گفتند : «را» به معنای «به» است و شیخ نقش متمم دارد
شیخ در پی او روان شد و گفت: «مرا با او کار است». چون بهلول به ویرانه ای رسید، باز نشست. جنید به او رسید. بهلول پرسید: «آیا سخن گفتن خود را می دانی؟» عرض کرد: «آری، به قدر می گویم و بی موقع و بی حساب نمی گویم. به قدر فهم مستمعان می گویم و …». بهلول گفت: «چه جای طعام خوردن که سخن گفتن هم نمی دانی!»؛ پس برخاست و برفت.
✨ معنای عبارت های مهم
-
به قدر می گویم و بی موقع و بی حساب نمی گویم، به قدر فهم مستمعان می گویم : یعنی به اندازه سخن می گویم، نابجا و نسنجیده حرف نمی زنم و به اندازه درک شنوندگان سخن می گویم.
-
چه جای طعام خوردن که سخن گفتن هم نمی دانی : یعنی نه تنها خوردن غذا را بلد نیستی، بلکه سخن گفتن درست را هم نمی دانی.
✨ آرایه های ادبی
-
شیخ در پی او روان شد : کنایه از دنبال کردن و همراه شدن.
-
ویرانه : نماد دنیازدگی زدوده، تصویرسازی از جایگاه بهلول.
-
چه جای طعام خوردن… : تضاد طنزآلود میان «طعام خوردن» و «سخن گفتن».
✨ دانش زبانی
-
آری : شبه جمله، به تنهایی یک جمله کامل.
-
بی موقع و بی حساب : ترکیب های وصفی با نقش قیدی.
-
به قدر فهم مستمعان : گروه اسمی (قدر = هسته، فهم = مضاف الیه، مستمعان = مضاف الیه دوم).
-
برفت : فعل ساده (گذشته).
صفحه ۵۲ آداب نیکان:
جنید باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت: «تو از من چه می خواهی؟ تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی دانی! باری، آداب خوابیدن خود را می دانی؟» عرض کرد: «آری می دانم»، پس آنچه آداب خوابیدن بود که از حضرت رسول (ص) رسیده بود، بیان کرد. بهلول گفت: «فهمیدم که آداب خوابیدن هم نمی دانی». خواست برخیزد. جنید دامنش بگرفت و گفت: «من نمی دانم، تو از بهر خدا، مرا بیاموز». بهلول گفت: «تو دعوی دانایی می کردی، اکنون که به نادانی خود معترف شدی، تو را بیاموزم. بدان که اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن، آن است که لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از این گونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود. در سخن گفتن نیز باید اوّل دل پاک باشد و نیت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدا باشد وگرنه سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد و در آداب خواب، اصل این است که در دل تو بغض و کینه و حسد مسلمانان نباشد و در ذکر حق باشی تا به خواب روی». جنید دست بهلول را بوسید و او را دعا کرد.
✨ معنای عبارت های مهم
-
جنید دامنش بگرفت : یعنی جنید با فروتنی از بهلول کمک خواست
-
سبب تاریکی دل شود : یعنی دل آلوده و گمراه می گردد
-
در ذکر حق باشی تا به خواب روی : یعنی با یاد خدا به خواب بروی
✨ آرایه های ادبی
-
فرع و اصل : تضاد
-
حلال و حرام : تضاد معنایی آشکار
-
سبب تاریکی دل شود : کنایه از گمراهی و فساد
-
بغض، حسد و کینه : مراعات نظیر در بدی ها
-
سکوت و خاموشی : مترادف برای تاکید بیشتر
-
بهتر و نیکوتر : ترادف همراه با صفت تفضیلی
✨ دانش زبانی
-
باری، آری : شبه جمله و هرکدام جمله کامل محسوب می شوند
-
تو را بیاموزم : «را» به معنای «به» است و «تو» متمم
-
دامنش : «ش» مضاف الیه و همراه با «دامن» مضاف
-
بهتر و نیکوتر : صفت تفضیلی
-
روی در «تا به خواب روی» : مضارع التزامی از «رفتن»
علم و دانش و دستاوردهای جدید علمی، پیوسته چهره جهان و چگونگی زیست انسان را دگرگون می سازد. بشر به کمک عقل و استعداد خدادادی خویش، تلاش می کند تا ابزاری پدید آورد که رنج زندگی را کم کند و بر آسایش آن بیفزاید.
✨ آرایه های ادبی
-
چهره جهان : تشخیص (جهان مانند انسانی دارای چهره فرض شده است)
-
رنج و آسایش : تضاد
-
کم کند و بیفزاید : تضاد و تقابل معنایی
✨ دانش زبانی
-
چگونگی زیست انسان را دگرگون سازد : واژه «زیست» در اینجا مصدر است و معنای «زیستن» یا «زندگی کردن» دارد.
-
دگرگون سازد : فعل مرکب (سازد + دگرگون).
روزگاری چرتکه، چاپار، پیک، پرنده نامه رسان و اسطرلاب در جامعه و محیط زندگی اجتماعی نقش داشته اند. امروزه این ابزارها، کارایی ندارند. اکنون عصر چیرگی ماشین و رایانه و به طور کل، روزگار تسلط دستاوردهای علمی و فناوری بر تار و پود زندگی بشر است.
انسان، موجودی اجتماعی است و هر جامعه ای در سرزمین ویژه ای، دین، زبان، اخلاق، آداب و هنجارهای فرهنگی و سنت های اعتقادی، باورها و ارزش های خاصی دارد. افراد جامعه در برخوردها و داد و ستدها پایبند به آن اعتقادات و هنجارهای اخلاقی و آداب اجتماعی هستند.
✨ آرایه های ادبی
-
تار و پود زندگی بشر : استعاره از اساس و بنیان زندگی
-
چرتکه، چاپار، پیک، پرنده نامه رسان و اسطرلاب : مراعات نظیر (ابزارهای قدیمی)
-
ماشین و رایانه : مراعات نظیر (ابزارهای جدید)
-
چیرگی ماشین : تشخیص (ماشین صاحب قدرت فرض شده است)
-
دین، زبان، اخلاق، آداب، هنجارها : مراعات نظیر در حوزه اجتماعی
✨ دانش زبانی
-
داشته اند : فعل ماضی نقلی
-
اکنون عصر چیرگی ماشین است : جمله اسنادی
-
پایبند به آن اعتقادات : ترکیب وصفی (پایبند = صفت، اعتقادات = هسته)
-
هر جامعه ای : ترکیب اسمی (جامعه = هسته، هر = وابسته پیشین، ای = نشانه نکره)
-
داد و ستدها : ترکیب عطفی + جمع
خانواده، کوچک ترین بخش اجتماع است و برای خود، هنجار و حریم و قانون و آدابی دارد. اهل هر خانواده، متناسب با آن آداب و معیارهای اخلاقی، تربیت می شوند و حریم و حرمت یکدیگر و اجتماع را پاس می دارند. هر کس به آسانی نمی تواند حصار خانواده را فرو بریزد و وارد فضای پاک و امن آن بشود.
✨ آرایه های ادبی
-
کوچک ترین بخش اجتماع : اغراق برای نشان دادن اهمیت خانواده
-
حریم و حرمت : جناس ناقص و مراعات نظیر
-
حصار خانواده : استعاره از مرز و محدوده خانوادگی
-
فضای پاک و امن : ترکیب وصفی همراه با تشخیص (فضا مانند انسان پاک و امن توصیف شده است)
✨ دانش زبانی
-
کوچک ترین : صفت عالی
-
پاس می دارند : فعل مرکب (پاس داشتن)
-
هر کس نمی تواند : جمله منفی با فعل مرکب (نتوانستن)
-
فرو بریزد : فعل پیشوندی (بریزد + فرو)
-
پاک و امن : ترکیب وصفی (هر دو صفت برای فضا)
یکی از آسیب های جدی جامعه ماشینی و آراسته به علم و فن، استفاده نابجا و نسنجیده از امکاناتی است که فراهم آمده است. گویی هر یک، ابزاری شده اند تا ما را از هویت اصلی خویش دور سازند. شکستن شکوه و حرمت انسانی و کم رنگ شدن آداب و رسوم و اخلاق ها، رهاورد تمدن ماشینی و علم زده غرب است.
✨ آرایه های ادبی
-
گویی هر یک، ابزاری شده اند : تشخیص (امکانات مانند موجود زنده معرفی شده اند)
-
شکستن شکوه و حرمت انسانی : کنایه از از بین بردن ارزش و عزت انسان
-
کم رنگ شدن آداب و رسوم و اخلاق ها : استعاره از بی ارزش شدن سنت ها و اخلاق
-
رهاورد تمدن ماشینی : استعاره از نتیجه و پیامد منفی تکنولوژی
✨ دانش زبانی
-
نابجا و نسنجیده : ترکیب وصفی در نقش قید
-
دور سازند : فعل مرکب پیشوندی (سازند + دور)
-
کم رنگ شدن : فعل مرکب همراه با صفت
-
رهاورد تمدن ماشینی : ترکیب اضافی (تمدن ماشینی = مضاف الیه برای رهاورد)
رایانه، اینترنت، تلفن همراه و دیگر تولیدات علمی، از مظاهر آفرینش گری انسان، این بنده ضعیف خداوند است. اینترنت، پنجره ای است رو به جهان بیرون، پنجره ای باز به هر سمت و سو، که ممکن است منظره ای سرسبز و روح انگیز از جلوه جمال پروردگار را نشان دهد یا فضایی طوفان خیز و پر گل و لای را پیش چشم آورد و بوی ناخوش آن، فضای ذهن شما را فرا بگیرد.
✨ آرایه های ادبی
-
این بنده ضعیف خداوند : تشبیه انسان به بنده در برابر قدرت الهی
-
اینترنت، پنجره ای است رو به جهان بیرون : استعاره و تشبیه اینترنت به پنجره
-
منظره سرسبز و روح انگیز : تشخیص (منظره جان دار فرض شده) و ترکیب وصفی زیبا
-
فضای طوفان خیز و پر گل و لای : تشخیص و تصویرسازی منفی برای اینترنت نادرست
-
بوی ناخوش فضای ذهن را فرا گیرد : کنایه از تأثیر منفی و آلوده کننده
✨ دانش زبانی
-
مظاهر آفرینش گری انسان : ترکیب اضافی
-
پنجره ای است : جمله اسنادی
-
به هر سمت و سو : قید مکان
-
نشان دهد / آورد / بگیرد : افعال مضارع التزامی
-
فضای ذهن شما : ترکیب اضافی (فضا = هسته، ذهن شما = مضاف الیه)
علم و فن و همه آنچه از رهاورد دانش بشری، پدید می آیند، زمانی مفیدند که در راه خدمت به پیشرفت خلق خدا به کار گرفته شوند و انسان را در مسیر کمال و رسیدن به اخلاق متعالی کمک کنند، وگرنه ابزاری برای به پوچی و نابودی کشاندن بشر به شمار می آیند و سبب غفلت و اسارت انسان می شوند.
✨ آرایه های ادبی
-
راه خدمت به پیشرفت خلق خدا : کنایه از خدمت رسانی به انسان ها
-
مسیر کمال : استعاره از حرکت انسان به سوی رشد معنوی
-
به پوچی و نابودی کشاندن : کنایه از تباهی و سقوط اخلاقی
-
غفلت و اسارت : مراعات نظیر (هر دو از پیامدهای منفی)
✨ دانش زبانی
-
رهاورد دانش بشری : ترکیب اضافی
-
به کار گرفته شوند : فعل مجهول (مضارع التزامی)
-
کمک کنند : فعل مضارع التزامی
-
به شمار می آیند : فعل مرکب
-
سبب غفلت و اسارت انسان می شوند : جمله اسنادی همراه با فعل مرکب
امروزه که دشمنان این ملت، از راه این ابزارها، جنگ نرم را بی هیاهو آغاز کرده اند تا غوغایی بیافرینند، اگر کاربران اینترنت و فناوری جدید به اخلاق علمی و فضایل انسانی آراسته نشوند و حریم قانون و دین و هنجارهای اخلاقی، فرهنگی و آداب جوانمردی را رعایت نکنند، این ابزارها همچون بمب ویرانگری خواهند شد در هر خانواده؛ بنابراین، اخلاق رایانه ای یا فناوری، بیانگر پایبندی ما به اخلاق فردی و ارزش های اجتماعی و رعایت حقوق دیگران است.
✨ آرایه های ادبی
-
بی هیاهو و غوغا : تضاد
-
این ابزارها همچون بمب ویرانگری خواهند شد : تشبیه (مشبه = ابزارها، ادات تشبیه = همچون، مشبه به = بمب، وجه شبه = ویرانگری)
-
جنگ نرم : کنایه از جنگ فرهنگی و فکری
-
آراسته نشوند : استعاره از آراسته شدن به صفات اخلاقی
✨ دانش زبانی
-
بی هیاهو : قید حالت
-
خواهند شد : فعل مرکب (مضارع اخباری + کمکی)
-
بیافرینند : فعل مضارع التزامی
-
پایبندی ما به اخلاق فردی : ترکیب وصفی و اضافی
-
در هر خانواده : گروه قیدی مکان
تاریخ ادبیات درس ۷ آداب نیکان فارسی هشتم
🔸 محمد حبله رودی
نویسنده نامدار قرن یازدهم هجری است. اثر مهم او جامع التمثیل می باشد که مجموعه ای از حکایت ها و داستان های تمثیلی شبیه ضرب المثل هاست و جنبه آموزشی و پندآموز دارد.
🔸 جنید بغدادی
ابوالقاسم بن محمد بن جنید، عارف مشهور و عالم دینی قرن دوم و سوم هجری در بغداد بود. او از پیشگامان سخن گفتن درباره علم توحید و عرفان در بغداد به شمار می رود و جایگاه ویژه ای در تاریخ عرفان اسلامی دارد.
🔸 بهلول
از شخصیت های دانا و نکته سنج در زمان هارون الرشید، خلیفه عباسی بود. بهلول با سخنان طنزآمیز و انتقادی خود، واقعیت های اجتماعی را بیان می کرد و گفته هایش همچنان آموزنده و پرمعناست.
خلاصه درس آداب نیکان فارسی هشتم
شیخ جنید بغدادی برای آزمودن و بهره بردن از دانش بهلول، پی او می رود. بهلول یک به یک آداب «خوردن، سخن گفتن و خوابیدن» را از جنید می پرسد و نشان می دهد که دانستن صورت و ظاهر آداب کافی نیست؛ اصل در خوردن «لقمه حلال» است، در سخن «دل پاک، نیت درست و گفتن برای رضای خدا» وگرنه خاموشی بهتر است، و در خواب «نداشتن بغض و کینه و حسد نسبت به مسلمانان و یاد خدا»؛ جنید به نادانی خویش اعتراف می کند، فروتنی می آموزد و از بهلول درس می گیرد.
پیام درس «آداب نیکان» این است که ارزش کارها در ظاهر آداب آن ها نیست، بلکه در نیت و باطن انسان نهفته است. خوردن تنها با لقمه حلال معنا پیدا می کند، سخن گفتن زمانی ارزش دارد که از دل پاک و برای رضای خدا باشد، و خواب وقتی نیکوست که بدون کینه و با یاد خدا انجام گیرد. این درس یادآور می شود که پاکی درون و خلوص نیت اساس سعادت است و فروتنی در برابر حقیقت، نشانه دانایی واقعی است.
خلاصه درس هشتم انسان، فناوری و اخلاق:
این درس درباره تأثیر پیشرفت های علمی و فناوری بر زندگی انسان سخن می گوید. نویسنده توضیح می دهد که ابزارهای قدیمی مانند چرتکه و چاپار جای خود را به رایانه و اینترنت داده اند و زندگی بشر دگرگون شده است. در عین حال، هشدار می دهد که استفاده نادرست و نسنجیده از این امکانات می تواند انسان را از هویت واقعی دور کند و ارزش های اخلاقی و آداب اجتماعی را کم رنگ سازد. پیام اصلی درس این است که علم و فناوری تنها زمانی سودمندند که در خدمت پیشرفت، معنویت و اخلاق باشند؛ در غیر این صورت، به جای آبادانی، موجب اسارت، غفلت و نابودی انسان خواهند شد.
پیام درس هشتم انسان، فناوری و اخلاق این است که پیشرفت های علمی و فناوری تنها وقتی ارزشمند و سودمندند که در خدمت انسان، اخلاق، معنویت و پیشرفت جامعه به کار گرفته شوند. اگر این دستاوردها بدون رعایت آداب، هنجارها و ارزش های انسانی استفاده شوند، نه تنها کمکی به سعادت بشر نمی کنند، بلکه باعث غفلت، اسارت، نابودی ارزش ها و تهدیدی برای زندگی فردی و اجتماعی خواهند شد.
قبلی:
جواب خودارزیابی صفحه ۴۹ فارسی هشتم + پاسخ سوالات درس ۶ فارسی هشتم