خلاصه داستان حضرت ابراهیم کلاس دوم
خلاصه داستان حضرت ابراهیم (ع) برای کلاس دوم
حضرت ابراهیم (ع) یکی از پیامبران بزرگ خداوند بود که مردم را به پرستش خدای یگانه دعوت می کرد. او در زمانی زندگی می کرد که بیشتر مردم بت پرست بودند و به جای خدا ، سنگ ها و چوب هایی را که خودشان درست کرده بودند، می پرستیدند.
داستان شکستن بت ها:
حضرت ابراهیم از بچگی به این فکر میکرد که چرا مردم بت هایی را میپرستند که نمی توانند حرف بزنند یا به کسی کمک کنند. وقتی بزرگ شد، به آنها گفت: «فقط خدا را بپرستید که خالق همه چیز است.» اما مردم حرف او را گوش نمی کردند.
یک روز که مردم برای جشن به خارج از شهر رفته بودند، حضرت ابراهیم به معبد بت ها رفت و همه بت ها را شکست. فقط بت بزرگ را باقی گذاشت و تبر را به گردن آن آویزان کرد. وقتی مردم برگشتند و این صحنه را دیدند، با تعجب گفتند: «چه کسی این کار را کرده است؟»
حضرت ابراهیم گفت: «از بت بزرگ بپرسید ! شاید خودش این کار را کرده باشد.» مردم فهمیدند که بت ها حتی نمی توانند از خودشان دفاع کنند، اما باز هم حرف ابراهیم را قبول نکردند.
آزمایش بزرگ حضرت ابراهیم:
خداوند برای آزمایش ایمان حضرت ابراهیم، به او فرمان داد تا فرزندش اسماعیل را قربانی کند. حضرت ابراهیم با وجود اینکه اسماعیل را خیلی دوست داشت، تصمیم گرفت دستور خدا را انجام دهد. اما خداوند مهربان، وقتی دید که ابراهیم به او کاملاً ایمان دارد، به جای اسماعیل، یک گوسفند فرستاد تا قربانی شود.
پیام داستان:
داستان حضرت ابراهیم (ع) به ما یاد می دهد که فقط باید خدای یگانه را بپرستیم و همیشه به او اعتماد داشته باشیم. او خالق همه چیز است و همیشه به ما کمک می کند.
نتیجه گیری:
حضرت ابراهیم (ع) با شجاعت و ایمان خود ، به ما نشان داد که وقتی به خدا ایمان داریم ، از هیچ چیزی نباید ترسید. این داستان ، درس هایی درباره شجاعت ، ایمان و صداقت به ما میآموزد
در ادامه بخوانید :