جواب درست و نادرست و درک مطلب درس سیزدهم فارسی پنجم

پاسخ سوالات صفحه 102 فارسی پنجم ابتدایی روزی که باران می بارید

3 ساعت پیش

1 دقیقه قبل خوانده شده

جواب درست و نادرست و درک مطلب درس سیزدهم فارسی پنجم

فارسی پنجم — درس ۱۳ «روزی که باران می‌بارید»

در این صفحه، پاسخ‌های بررسی‌شده‌ی درک مطلب و درست/نادرست صفحه‌ی ۱۰۲ را می‌خوانید؛ هر پاسخ همراه با یک توضیح کوتاه آمده تا دلیل انتخاب روشن باشد و با متن کتاب هماهنگ بماند.

برای مرور بهتر، پیوندِ بخش‌های مرتبط (معنی کلمات، جمله‌های مهم و کلمات املایی دشوار) نیز در ادامه فراهم شده تا جمع‌بندی درس سریع و دقیق انجام شود.

درست و نادرست — صفحهٔ ۱۰۲ (روزی که باران می‌بارید)

گزاره	پاسخ	توضیح کوتاه
امید از تمیز کردن قاب‌ها بسیار لذّت می‌برد.	✔ درست	طبق متن درس
صبحِ یکی از روزها رهگذری پشتِ شیشهٔ مغازه ایستاد.	✔ درست	در روایت آمده است
مردِ خوش‌نویس تابلویی به مغازهٔ پدربزرگ هدیه کرد.	✘ نادرست	او «کاغذی چهارگوشِ خوش‌رنگ» با نوشتهٔ دعا هدیه داد.

درکِ مطلب — صفحهٔ ۱۰۲

پرسش	پاسخِ کوتاه
روزِ اولی که امید مردِ رهگذر را دید، چند قاب فروخته بود؟	در متنِ کتاب، عدد مشخصی ذکر نشده است.
منظورِ مرد از «دکّانِ شما چیزی کم دارد» چه بود؟	نبودنِ تابلوی دعای «یا صاحب‌الزمان(عج) / عجل‌الله تعالی فرجه».
به نظرِ مردِ رهگذر، مغازهٔ پدربزرگ چه چیزی کم داشت؟	یک تابلوی خوش‌نویسیِ دعا برای نصب در مغازه.
چرا پدربزرگ و امید متوجّه رفتنِ مرد از مغازه نشدند؟	چون محوِ تماشای نوشته و غرقِ تفکّر بودند.
امید چرا پدربزرگ را دوبار صدا زد؟	به‌خاطر هیجان و برای جلبِ توجهِ پدربزرگ به آن مرد.
چرا امید فکر می‌کرد هیچ جا دیدنی‌تر از دکانِ پدربزرگ نیست؟	چون دکان پر از قاب‌هایی با تصویرِ باغ، بوستان، دشت و کوهستانِ تماشایی بود.