مطالب درسی
جمله سازی با کلمه می دوشید برای کلاس دوم ابتدایی
جمله سازی با کلمه می دوشید
- پدر هر روز صبح گاوها را می دوشید.
- مادربزرگ شیر تازه را می دوشید و به ما می داد.
- چوپان از بزهای کوهی شیر می دوشید.
- کشاورز گوسفند ها را به نوبت می دوشید.
- دامدار در طویله شیر گاو را می دوشید.
- پدرم وقتی هوا خنک بود ، گاوها را می دوشید.
- مادرم بزها را در حیاط می دوشید.
- چوپان از گله شیر می دوشید و به روستا می برد.
- پدربزرگ صبح ها گوسفند ها را می دوشید.
- کشاورز شیر تازه ای که می دوشید را به بازار می برد.
- کارگر دامداری هر شب گاو ها را می دوشید.
- مادرم شیر بز را با دقت می دوشید.
- پدر شیر گوسفند را با دست می دوشید.
- چوپان زیر سایه درخت گوسفند ها را می دوشید.
- مادربزرگ با خوشحالی گاو را می دوشید.
- کشاورز وقتی خسته بود هم گاو را می دوشید.
- چوپان در دامنه کوه بزها را می دوشید.
- پدرم بعد از ظهر گاو را می دوشید.
- مادربزرگ قبل از غروب شیر می دوشید.
- دامدار شیر تازه را از گاو می دوشید و در ظرف می ریخت.
- چوپان شیر گله را می دوشید و میان روستاییان تقسیم می کرد.
- مادرم بز کوچک را با احتیاط می دوشید.
- پدربزرگ در هوای سرد هم شیر می دوشید.
- کشاورز وقتی گاو را می دوشید ، آرامش داشت.
- مادرم شیر گوسفند را می دوشید و برای ما آماده می کرد.
- پدر دامدار هر روز شیر گاو را می دوشید.
- چوپان بز کوهی را می دوشید و شیرش را می فروخت.
- مادربزرگ بزها را در طویله می دوشید.
- دامدار با دقت گوسفند را میدوشید.
- پدرم وقتی خوشحال بود، گاوها را میدوشید.
- مادرم صبح زود گاو را میدوشید.
- چوپان شیر بز را می دوشید و به خانه می برد.
- دامدار هر غروب گله را می دوشید.
- پدرم در روستا بز را می دوشید و ما شیر تازه می خوردیم.
- مادرم شیر گوسفند را می دوشید و به همسایه ها می داد.
- چوپان گله ی بزرگش را می دوشید و ظرف های شیر را پر می کرد.
- کشاورز وقتی باران میآمد هم گاو ها را می دوشید.
- مادربزرگ هر روز صبح زود شیر می دوشید.
- دامدار در طویله با نور چراغ گاو را می دوشید.
- چوپان بز قهوه ای را می دوشید و شیرش را جمع می کرد.
- پدرم هر شب قبل از خواب گاوها را می دوشید.
- مادرم در باغچه شیر گوسفند را میدوشید.
- دامدار گوسفند سفید را می دوشید و ظرف شیر را پر می کرد.
- پدرم وقتی که باران می بارید هم گاو را می دوشید.
- مادربزرگ شیر بز را می دوشید و از آن ماست درست می کرد.
- چوپان در کنار رودخانه بزها را می دوشید.
- کشاورز شیر تازه ای که می دوشید را با لبخند به ما می داد.
- مادرم هر روز صبح گله را میدوشید.
- دامدار بعد از ظهر گوسفند را می دوشید و ظرف های شیر را کنار می گذاشت.
- چوپان بز کوچک را می دوشید و شیرش را در کاسه می ریخت.
بیشتر بخوانید :
50 نمونه جمله سازی با کلمه می گذاشت
50 نمونه جمله سازی با کلمه می خواستند کلاس دوم
50 نمونه جمله سازی با کلمه نگهبان برای کلاس سوم ابتدایی
50 نمونه جمله سازی با پروازکنان برای کلاس دوم ابتدایی