تحقیق در مورد حمله اسکندر به ایران کلاس هفتم

آنچه در این مطلب خواهید دید
تحقیق در مورد حمله اسکندر به ایران – کلاس هفتم
مقدمه
تحقیق در مورد حمله اسکندر به ایران کلاس هفتم: یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ ایران باستان، حمله اسکندر مقدونی به سرزمین پهناور ایران است. این واقعه تاریخی که در قرن چهارم پیش از میلاد رخ داد، نهتنها سرنوشت امپراتوری هخامنشی را تغییر داد، بلکه در سرنوشت سیاسی، فرهنگی و حتی هنری ایران تأثیرات بلندمدتی گذاشت. آشنایی با این بخش از تاریخ، به درک بهتر فراز و نشیبهای ایران باستان کمک میکند.
پیشزمینه تاریخی
در زمان وقوع این حمله، ایران تحت حکومت سلسله هخامنشیان بود. امپراتوری هخامنشی که توسط کوروش بزرگ بنیان نهاده شده بود، در دوره خود بزرگترین امپراتوری جهان محسوب میشد و سرزمینهایی از هند تا یونان را در بر میگرفت. داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی بود که با ضعف در مدیریت سیاسی و نظامی، باعث تضعیف موقعیت ایران در برابر تهدیدهای خارجی شد.
از سوی دیگر، در یونان فردی جوان به نام اسکندر که فرزند فیلیپ دوم پادشاه مقدونیه بود، پس از به قدرت رسیدن پدرش را به قتل رساندند و اسکندر به حکومت رسید. اسکندر تصمیم داشت امپراتوری ایران را فتح کند تا به رؤیای پدرش جامه عمل بپوشاند و خود را فرمانروای جهان معرفی کند.
آغاز حمله اسکندر به ایران
حمله اسکندر به ایران در سال ۳۳۴ پیش از میلاد آغاز شد. او با عبور از تنگه داردانل و ورود به آسیای صغیر (ترکیه امروزی)، نخستین درگیری را با سپاه ایران در نبردی به نام «گرانیگ» تجربه کرد و توانست نخستین پیروزی را به دست آورد. این موفقیت مسیر اسکندر را برای ورود به قلمرو هخامنشیان باز کرد.
نبرد ایسوس
در ادامه پیشروی، اسکندر در نزدیکی منطقهای به نام ایسوس (در جنوب ترکیه امروزی) با سپاه بزرگتری از هخامنشیان روبرو شد. داریوش سوم شخصاً فرماندهی ارتش ایران را در این نبرد بر عهده داشت. اگرچه سپاه ایران از نظر تعداد بسیار بیشتر بود، اما به دلیل ضعف فرماندهی، اختلافات داخلی و ناهماهنگی، شکست سختی خورد و داریوش سوم ناچار شد میدان نبرد را ترک کند.
ورود به مصر و ادامه حمله به قلب ایران
پس از پیروزی در ایسوس، اسکندر به سوی مصر حرکت کرد و با استقبال مصریان روبرو شد. در آنجا دستور ساخت شهری به نام اسکندریه را داد که بعدها به مرکز مهم علمی و فرهنگی تبدیل شد. سپس در سال ۳۳۱ پیش از میلاد به سمت ایران بازگشت تا کار ناتمام خود را به پایان برساند.
نبرد گوگمل و سقوط امپراتوری هخامنشی
مهمترین و سرنوشتسازترین نبرد اسکندر و داریوش سوم در گوگمل (در نزدیکی موصل عراق امروزی) روی داد. داریوش سوم برای این نبرد سپاه بزرگی فراهم کرده بود. با این حال باز هم به دلیل ضعف در تاکتیکهای جنگی و توانایی بالای اسکندر در فرماندهی، ارتش ایران شکست خورد. پس از این شکست، راه برای ورود اسکندر به پایتختهای مهم هخامنشی هموار شد.
فتح پرسپولیس
اسکندر پس از پیروزی در گوگمل وارد بابل و سپس شوش شد و سرانجام به سوی تخت جمشید (پرسپولیس) پایتخت باشکوه هخامنشیان حرکت کرد. او بدون مقاومت زیادی توانست پرسپولیس را تصرف کند. چندی بعد در یک شب جشن، بخشهایی از کاخهای پرسپولیس به آتش کشیده شد. برخی مورخان معتقدند این آتشسوزی عمدی و برای انتقامگیری از حمله خشایارشا به آتن در گذشته انجام شد. برخی دیگر آن را نتیجه مستی و بیفکری در جشنهای شبانه میدانند.
مرگ داریوش سوم
پس از سقوط پایتخت، داریوش سوم که در حال فرار بود، به دست برخی از سرداران خودش کشته شد. با مرگ او، سلسله هخامنشیان رسماً پایان یافت و اسکندر خود را فرمانروای جدید ایران معرفی کرد. البته اسکندر سعی کرد خود را جانشین مشروع هخامنشیان معرفی کند تا مردم ایران را با خود همراه سازد.
اقدامات اسکندر پس از فتح ایران
اسکندر پس از فتح ایران، تلاش کرد سیاستی هوشمندانه در پیش گیرد. او بسیاری از فرمانروایان و اشراف ایرانی را به خدمت گرفت و حتی با دختر داریوش سوم ازدواج کرد تا اتحاد فرهنگی میان ایرانیان و مقدونیان ایجاد شود. همچنین اجازه داد دینها، آیینها و فرهنگ ایرانیان تا حد زیادی حفظ شوند. اسکندر سعی داشت تمدنی مشترک از فرهنگ یونانی و ایرانی بسازد که بعدها به «تمدن هلنیستی» معروف شد.
مرگ اسکندر و پایان حکومت او
اسکندر پس از چند سال فرمانروایی در سال ۳۲۳ پیش از میلاد در بابل درگذشت. مرگ ناگهانی او در سن سی و دو سالگی امپراتوری بزرگش را دچار فروپاشی کرد و فرماندهانش (سلوکیان، بطلمیوسیان و دیگران) هر کدام بخشی از قلمرو او را در اختیار گرفتند.
آثار حمله اسکندر به ایران
حمله اسکندر به ایران نتایج مثبت و منفی گوناگونی داشت. از یک سو پایان امپراتوری هخامنشی باعث تضعیف استقلال سیاسی ایران شد و دوران فرمانروایی سلوکیان آغاز گردید. اما از سوی دیگر تبادل فرهنگی میان شرق و غرب افزایش یافت و زمینه رشد هنر، علم و فلسفه در سرزمینهای مختلف فراهم شد. پس از مدتی با ظهور اشکانیان و سپس ساسانیان، ایران دوباره قدرت سیاسی خود را بازیافت.
بیشتر بخوانید: