انشا در مورد دریا کلاس پنجم + انشاهای کودکانه، زیبا و ساده برای همه پایهها

آنچه در این مطلب خواهید دید
انشا در مورد دریا کلاس پنجم
دریا یکی از زیباترین و آرامشبخشترین جاهایی است که در زندگی دیدهام. وقتی به کنار دریا میرویم، اولین چیزی که به چشم میآید، آبی بیپایان آن است. انگار تا جایی که چشم کار میکند، فقط آب است و آسمان.
صدای موجها که به ساحل میخورند، مثل یک لالایی آرامشبخش است. وقتی روی شنهای نرم راه میرویم و موج به پاهایمان میرسد، حس خوبی داریم. نسیم خنک دریا، موهایمان را تکان میدهد و بوی نمک و خنکی در هوا پخش میشود.
در دریا، ماهیهای گوناگون، لاکپشتها، صدفها و موجودات دریایی زندگی میکنند. دریا خانهی آنهاست و ما باید مراقب باشیم که آن را آلوده نکنیم. بعضی آدمها زبالههایشان را در آب میریزند و به جان حیوانات دریایی آسیب میزنند که این کار بسیار بد است.
من در سفر به شمال، کنار دریا با خانوادهام قدم زدم. با برادرم قلعهی شنی ساختیم و با پدرم در آب بازی کردیم. آن روز از بهترین روزهای زندگیام بود.
دریا برای من مثل یک دوست مهربان است. دوست دارم همیشه پاک و زنده بماند تا بچههای آینده هم بتوانند از زیباییاش لذت ببرند.
انشا درباره دریا – کلاس پنجم
مقدمه:
دریا یکی از زیباترین و شگفتانگیزترین نعمتهایی است که خداوند به ما داده. وقتی اسم دریا را میشنوم، یاد موجهای آرام، صدای زیبای برخورد آب به ساحل، شنهای نرم و صدفهای درخشان میافتم. دریا جایی است که آدم در کنار آن احساس آرامش و شادی میکند. انگار دریا با صدای موجهایش با دل آدم حرف میزند و خستگیها را از یاد میبرد.
بدنه:
اولین باری که دریا را دیدم، خیلی کوچک بودم. با خانوادهام به شمال ایران رفته بودیم. وقتی به کنار ساحل رسیدیم، چشمهایم از تعجب گرد شد! تا چشم کار میکرد، فقط آب بود و آب… آبی بیپایان! نمیدانستم انتهای دریا کجاست. آسمان هم خودش را در دل آب انداخته بود و با دریا دست دوستی داده بود.
موجهای دریا با نظم خاصی به ساحل میآمدند و با خودش صدفهای زیبا، تکههای چوب و گاهی هم کفهای سفید میآوردند. صدای موجها مثل یک لالایی دلنشین بود که آدم را آرام میکرد. هر وقت موجی به پاهایم میرسید، میخندیدم. آب خنک دریا پوست را نوازش میداد و شنهای نرم زیر پا قلقلک میدادند.
در کنار دریا میتوان کلی سرگرمی داشت. بعضیها ماهیگیری میکنند، بعضیها قایقسواری، بعضیها در آب میپرند و بازی میکنند، و خیلیها هم روی شنها مینشینند و فقط به دریا نگاه میکنند. من و خواهرم قلعهی شنی ساختیم و صدفهای زیبا را از کنار آب جمع کردیم. برایم خیلی جالب بود که هر صدف، شکل و رنگ متفاوتی داشت، انگار هرکدام داستانی برای گفتن دارند.
دریا فقط زیبا نیست، بلکه خیلی هم مفید است. بسیاری از غذاهایی که میخوریم از دریا میآیند، مثل ماهی و میگو. خیلی از کشورها از راه دریا با هم تجارت میکنند. کشتیهای بزرگ در دل دریا حرکت میکنند و کالاها را جابهجا میکنند.
درون دریا جانوران زیادی زندگی میکنند. بعضیها خیلی کوچکاند مثل ماهیهای رنگی، و بعضی خیلی بزرگ، مثل نهنگها. برخی از آنها نزدیک ساحل زندگی میکنند و بعضیها در قسمتهای خیلی عمیق. دریا مثل یک شهر بزرگ است که هزاران موجود در آن زندگی میکنند و باید از آن مراقبت شود.
اما متأسفانه بعضیها قدر این نعمت را نمیدانند. زباله در دریا میریزند، ماهیها را بیش از حد صید میکنند و باعث آلودگی آب میشوند. وقتی بطری پلاستیکی یا کیسه در دریا انداخته میشود، ممکن است جان یک پرنده یا لاکپشت را بگیرد. ما باید یاد بگیریم که دریا را دوست داشته باشیم و آن را تمیز نگه داریم.
من در کتاب علوم خواندم که اگر دریاها نباشند، آب و هوای زمین به هم میریزد. دریاها گرمای خورشید را در خود نگه میدارند و باعث میشوند که هوای زمین خیلی گرم یا خیلی سرد نشود. همچنین، بخار آب از سطح دریا بلند میشود و ابر میسازد، بعد هم باران میبارد. پس دریا حتی به باران و سبزی زمین هم کمک میکند.
هر وقت به دریا فکر میکنم، دلم میخواهد دوباره به آنجا سفر کنم. دلم میخواهد ساعتها کنار ساحل بنشینم، به موجها گوش بدهم، پاهایم را در آب فرو ببرم و به آسمان نگاه کنم. گاهی هم فکر میکنم کاش میتوانستم با دریا حرف بزنم. حتماً از من میخواست که او را تنها نگذارم، او را تمیز نگه دارم، و به جانوران داخلش کمک کنم.
نتیجهگیری:
دریا، دوست آبی و بزرگ ماست. هم زیباست، هم پر از فایده. وقتی کنار دریا میایستم و به عظمتش نگاه میکنم، احساس کوچکی میکنم، ولی در عین حال خوشحال میشوم که چنین نعمت بزرگی در دنیا هست. ما باید از دریا مراقبت کنیم، در آن زباله نریزیم و اجازه بدهیم همیشه تمیز و زنده بماند.
اگر از دریا درست استفاده کنیم، او هم همیشه برای ما آرامش، غذا، باران و زندگی میآورد. من دوست دارم روزی دوباره به دریا بروم و این بار با دل پاکتر و مسئولیتپذیرتر، از آن تشکر کنم.
انشا درباره دریا – مناسب برای همه پایههای تحصیلی
مقدمه:
دریا یکی از شگفتانگیزترین و آرامشبخشترین جلوههای طبیعت است. عظمت و زیبایی آن، آدمی را به فکر فرو میبرد و صدای موجهایش، دل را آرام میکند. دریا نهتنها جلوهای زیبا از آفرینش است، بلکه نقشی بسیار مهم در زندگی انسانها، جانوران، و کل کره زمین دارد. وقتی به دریا نگاه میکنیم، انگار به آسمان آبیِ برعکس نگاه میکنیم؛ پهناور، بیانتها و رازآلود.
بدنه:
دریاها بخش بزرگی از سطح زمین را پوشاندهاند. بیش از دو سوم کره زمین از آب تشکیل شده و بیشتر این آب در دریاها و اقیانوسها قرار دارد. دریاها نقش مهمی در تنظیم آبوهوا دارند، بخار آب از سطح دریا بلند میشود، ابرها را میسازد و باران به زمین میبارد. بدون دریا، زمین خشک، گرم و بیجان میشد.
درون دریا دنیایی شگفتانگیز وجود دارد. هزاران گونه جانور دریایی در آبهای شور زندگی میکنند. ماهیهای رنگارنگ، مرجانها، نهنگها، دلفینها، لاکپشتهای دریایی و حتی موجودات ریزی که با چشم دیده نمیشوند. برخی در نزدیکی ساحل و برخی در اعماق تاریک زندگی میکنند. دریاها خانهی این موجوداتاند و حفاظت از آنها یعنی حفظ خانهی هزاران جانور زنده.
دریا برای انسان هم بسیار مفید است. از دریا غذا به دست میآید؛ ماهی، میگو، صدف و دیگر جانوران دریایی بخشی از خوراک مردم هستند. کشتیها از طریق دریاها مسافران و کالاها را از کشوری به کشور دیگر میبرند. گردشگری ساحلی و تفریحاتی مانند شنا، قایقسواری، ماهیگیری و حتی قدم زدن در کنار ساحل نیز از لذتهایی هستند که دریا به ما هدیه داده است.
اما در کنار همهی این خوبیها، انسانها گاهی با دریا خوب رفتار نمیکنند. ریختن زباله در آب، نفتریزی، شکار بیرویهی آبزیان و ساختوسازهای نادرست در سواحل باعث آلودگی و آسیبدیدن این نعمت بزرگ شده است. اگر ما مراقب نباشیم، زندگی جانوران دریایی به خطر میافتد و در نهایت این آسیب به خود ما برمیگردد.
من تجربهی بودن کنار دریا را دارم. بارها با خانواده به شمال یا جنوب کشور سفر کردهایم. وقتی کنار دریا میایستم و به موجهایی نگاه میکنم که آرام یا گاهی پرشور به ساحل میخورند، انگار با من حرف میزنند. دریا گاهی آرام است و گاهی خشمگین. گاهی مهربان و گاهی خروشان. اما همیشه پرشکوه و رازآلود است.
احساس بودن در کنار دریا، احساسی عجیب و دلنشین است. انگار آدم از شلوغیهای زندگی جدا میشود و با طبیعت یکی میشود. صدای دریا، بوی نمک، وزش باد، پرواز پرندههای دریایی، و برق نور خورشید روی آب، همه با هم یک نقاشی زنده میسازند.
نتیجهگیری:
دریا فقط یک پهنهی آبی نیست، بلکه بخشی از جان زمین و روح طبیعت است. دریا رازهای بسیاری در دل خود دارد، زیبایی بیپایانی دارد و نعمتهای فراوانی به ما میدهد. وظیفهی ماست که دریا را پاک نگه داریم، به آن آسیب نزنیم، و از جانورانی که در آن زندگی میکنند، مراقبت کنیم.
اگر ما با مهربانی با دریا رفتار کنیم، دریا هم همیشه با ما مهربان خواهد بود. بیایید در کنار لذت بردن از دریا، دوست خوبی برایش باشیم تا همیشه بماند، زنده بماند، و آواز زیبای موجهایش در گوش دنیا جاری باشد.
اگر خواستی همین موضوع رو بهصورت داستان، دلنوشته یا شعر کودکانه درباره دریا هم برات بنویسم، با شوق انجامش میدم 🌊🐬📝
🌊 انشا درباره دریا – به زبان کودکانه
من دریا را خیلی دوست دارم. وقتی اسم دریا را میشنوم، یاد آبیِ زیاد، موجهای بازیگوش، شنهای نرم و صدای زیبای آب میافتم.
یکبار با خانوادهام به کنار دریا رفتیم. وقتی برای اولینبار دریا را دیدم، خیلی تعجب کردم! خیلی بزرگ بود. تا چشم کار میکرد، آب بود و آسمان. دریا مثل یک آینهی بزرگ، آسمان را در خودش نگه داشته بود.
من و خواهرم روی شنها راه رفتیم، قلعهی شنی ساختیم و صدف جمع کردیم. موجها میآمدند و قلعهمان را خراب میکردند، ولی ما دوباره میساختیم و میخندیدیم. آب دریا خنک بود و پاهایمان را قلقلک میداد.
در دریا ماهیها، لاکپشتها و دلفینها زندگی میکنند. دریا خانهی آنهاست و ما باید آن را تمیز نگه داریم. نباید در آن زباله بیندازیم، چون ماهیها مریض میشوند و ناراحت میشوند.
من دوست دارم باز هم به دریا بروم. کنار دریا بودن آرامش دارد. وقتی موجها را میبینم که میآیند و میروند، انگار دریا با من بازی میکند.
دریا برای من مثل یک دوست مهربان است، که میخواهد همیشه شاد و پاک باشد.
مطالب بیشتر :
انشا در مورد روز درختکاری کلاس چهارم و پنجم + فواید درخت و درختکاری
انشا در مورد خاک با ارزش کلاس پنجم
5 انشا در مورد رودخانه کلاس پنجم
5 انشا در مورد طبیعت کلاس پنجم
انشا در مورد فصل بهار برای کلاس سوم + انشا کودکانه توصیف فصل بهار