انشا و مقاله

انشا درباره غذای مورد علاقه من + 6 انشای زیبا با موضوع غذای مورد علاقه من

انشا درباره غذای مورد علاقه من به همراه چندین ایده جذاب و متنوع برای دانش آموزان پایه های سوم تا ششم ابتدایی را در این مطلب از تاپ ناپ مطالعه می کنید. موضوع «غذای مورد علاقه من» یکی از دلنشین ترین و محبوب ترین موضوعات انشا برای دانش آموزان ابتدایی است.

وقتی معلم این موضوع را اعلام می کند بچه ها با ذوق از مزه ها، رنگ ها و خاطرات شیرین خود می نویسند. این انشا فرصتی است تا هر کودک با ساده ترین کلمات، عشق و احساسی را که به غذای محبوبش دارد روی کاغذ بیاورد و با دیگران قسمت کند. به همین خاطر ما در این مطلب از تاپ ناپ تصمیم گرفتیم مجموعه ای بی نظیر و کامل از ایده های جذاب با موضوع انشا درباره غذای مورد علاقه من را برایتان گردآوری کنیم.

انشا درباره غذای مورد علاقه من ماکارونی

مقدمه

من می خواهیم درباره غذای مورد علاقه ام یعنی ماکارونی برایتان بنویسم. هر وقت مامان می گوید امروز ماکارونی داریم، انگار روز عید شده است. ماکارونی بوی خیلی خوبی دارد و من همیشه منتظر هستم که حسابی پر از سس و خوشمزه باشد. ماکارونی برای من یعنی یک بشقاب گرم و رنگارنگ با طعمی که هیچ وقت خسته کننده نمی شود.

بدنه 

اولین باری که ماکارونی خوردم، یادم نیست چند سالم بود. اما می دانم که از همان موقع عاشقش شدم. ماکارونی رشته های باریک یا کلفتی دارد که وقتی پخته می شود، نرم و خوش بو می شود. مامانم همیشه اول پیاز را خرد می کند و کمی روغن می ریزد تا پیازها کمی زرد شوند. بعد گوشت چرخ کرده را اضافه می کند و با ادویه های خوشبو قاطی می کند. بویش در خانه می پیچد و من از همان لحظه حس می کنم حسابی گرسنه شده ام.

وقتی سس آماده شد نوبت رشته های ماکارونی است. مامان آن ها را در قابلمه ای بزرگ با آب و کمی نمک می جوشاند. وقتی رشته ها نرم شدند، آبشان را خالی می کند و ماکارونی را با سس گوشت مخلوط می کند. مامانم می گوید باید ماکارونی را کمی دم بگذارد تا طعمش بهتر شود.

در این مدت من با هیجان در آشپزخانه منتظر می مانم. همیشه سعی می کنم قاشقی از سس را قبل از دم کشیدن بچشم و مامان با لبخند می گوید: “الان آماده می شه، صبر کن!” وقتی در قابلمه باز می شود و بوی خوش ماکارونی بیرون می آید، همه به میز غذا می آییم.

من ماکارونی را با سالاد یا خیارشور بیشتر دوست دارم. بعضی وقت ها مامان رویش کمی سیب زمینی سرخ کرده می گذارد که ترد و خوشمزه است. بهترین قسمت ماکارونی برای من ته دیگ آن است؛ چون طلایی، خشک و پر از طعم سس است.

یکی دیگر از چیزهایی که ماکارونی را برایم خاص می کند وقت هایی است که با خانواده یا دوستان می خوریم. مثلاً تعطیلات تابستانی یا روزهایی که خاله ام به خانه مان می آید همه با هم دور میز می نشینیم و ظرف بزرگی از ماکارونی وسط میز است. حرف می زنیم، می خندیم و بشقاب هایمان را پر می کنیم.

گاهی خودم هم در آماده کردن ماکارونی کمک می کنم. مثلاً در خرد کردن فلفل دلمه ای یا ریختن رشته ها در قابلمه. این باعث می شود احساس کنم در پخت غذا شریک هستم. مامان می گوید: “غذا وقتی با عشق درست بشه، خوشمزه تر میشه.” من فکر می کنم این واقعاً درست است.

ماکارونی حتی وقتی سرد هم شده باشد خوشمزه است. بعضی روزها که مقداری از آن باقی می ماند، فردایش با کمال خوشحالی دوباره می خورم.

نتیجه گیری

ماکارونی برای من فقط یک غذا نیست. بلکه یک خاطره خوشمزه است که با بوی سس و صدای جوشیدن آب همراه می شود. هر بار که ماکارونی می خورم احساس شادی و رضایت می کنم. به نظر من هیچ چیز جای یک بشقاب ماکارونی داغ و تازه را نمی گیرد.

🍕🍔🍟🍝🍜🍣🍤🍩🍪🍫🍰

انشا درباره غذای مورد علاقه من قرمه سبزی

مقدمه

هر وقت از مدرسه برمی گردم و بوی قرمه سبزی در خانه می پیچد می دانم که امروز روز خیلی خوشمزه ای است. قرمه سبزی بوی خاصی دارد که از دور هم آدم را جذب می کند. این غذا از آن خورش هایی است که هیچ وقت برایم تکراری نمی شود.

بدنه 

قرمه سبزی از آن غذاهایی است که درست کردنش وقت و حوصله زیادی می خواهد ولی نتیجه اش آن قدر خوشمزه است که همه این زحمت ها را می ارزد. مامانم برای درست کردنش اول سبزی های مخصوص را می شوید و ریز خرد می کند. وقتی سبزی ها روی حرارت کم سرخ می شوند بوی خوششان تمام فضای خانه را پر می کند.

در کنار سبزی، لوبیا قرمز و گوشت خورشتی هم آماده می شود. مامان اول گوشت را با کمی پیاز سرخ می کند تا رنگش قهوه ای شود و بعد لوبیاهای خیس خورده را اضافه می کند. بعد سبزی سرخ شده را با همه این ها مخلوط می کند و آب می ریزد تا آرام آرام بجوشد.

یکی از رازهای خوشمزگی قرمه سبزی، لیموعمانی است. این لیموها کوچک و خشک هستند، ولی وقتی داخل خورش می افتند، طعمی ترش و خوشمزه به آن می دهند. من همیشه دوست دارم یکی از این لیموها توی بشقابم باشد.

در این چند ساعتی که قرمه سبزی می جوشد بویش مثل یک پیام خوشحال کننده در خانه پخش می شود. حتی پدرم هم که خسته از سر کار می آید، وقتی بویش را حس می کند، لبخند می زند.

وقت شام قرمه سبزی را با برنج سفید داغ می آوریم. دیدن بخار برنج و سبزی تیره و خوش رنگ خورش، اشتهایم را بیشتر می کند. اولین قاشق که در دهانم می گذارم طعم گوشت نرم، لوبیاهای پخته و سبزی معطرش همه با هم قاطی می شوند و یک مزه رویایی می سازند.

قرمه سبزی برای من فقط یک غذا نیست. بلکه خاطره مهمانی های خانوادگی و روزهای خاص هم هست. مثلا عید نوروز یا تولدها، همیشه یکی از غذاهایی که روی سفره ما هست قرمه سبزی است.

من حتی گاهی به مامان در شستن سبزی یا هم زدن خورش کمک می کنم. وقتی در آشپزی شریک باشم بیشتر از غذای آماده شده لذت می برم.

نتیجه گیری

قرمه سبزی برایم فقط یک خورش نیست؛ بویش، رنگش و طعمش یادآور خانواده، مهمانی ها و لحظه های خوش زندگی من است. هر بار که این غذا روی سفره می آید احساس می کنم یکی از بهترین روزهای زندگی ام در حال تکرار شدن است.

🍕🍔🍟🍝🍜🍣🍤🍩🍪🍫🍰

انشا درباره غذای مورد علاقه من پیتزا

مقدمه 

پیتزا برایم مثل یک جعبه جادویی است که وقتی بازش می کنی پر از بوی خوش و رنگ های شاد است. هر لقمه اش ترکیبی از پنیر کش دار، سس خوش طعم و مواد رنگارنگ است. هر وقت پیتزا می خورم، حس می کنم در یک جشن خوشمزه هستم.

بدنه 

پیتزا را هم می شود در خانه درست کرد و هم می شود از رستوران سفارش داد. اما من پیتزای خانگی را بیشتر دوست دارم، چون موقع درست کردنش می توانم کمک کنم. مامان یا گاهی بابا خمیر نرم را پهن می کند. بعد رویش سس قرمز خوش بو می مالد.

بعد نوبت چیدن مواد است. ما معمولاً گوشت مرغ پخته یا سوسیس خرد شده، قارچ و فلفل دلمه ای می گذاریم. روی همه این ها پنیر پیتزای زیاد می ریزیم که وقتی در فر می رود و آب می شود، کش بیاید.

یکی از بهترین لحظه ها وقتی است که پیتزا از فر بیرون می آید. پنیر طلایی و حباب دار شده و بویش همه را دور میز جمع می کند. وقتی یک برش را برمی داری و پنیرش کش می آید، همه می خندند.

من معمولا یک لیوان آبمیوه یا نوشابه کنار پیتزا دوست دارم. پیتزا را هم با دوستانم خورده ام و هم با خانواده. مثلا یک بار برای جشن پایان سال کلاس، چند تا پیتزا سفارش دادیم و همه با هم خوردیم. آن روز یکی از بهترین خاطره های مدرسه ام شد.

پیتزا این خوبی را دارد که می توانی موادش را هر طور که دوست داری انتخاب کنی. حتی یک بار خودم پیتزای مخصوص درست کردم که رویش ذرت و زیتون هم گذاشتم.

نتیجه گیری 

پیتزا همیشه برایم پر از شادی و رنگ بوده است. هر بار که می خورم، چه در خانه چه با دوستان، لحظه ای پر از خنده و خوشمزگی را تجربه می کنم. شاید به همین دلیل پیتزا همیشه یکی از محبوب ترین غذاهای زندگی ام است.

🍕🍔🍟🍝🍜🍣🍤🍩🍪🍫🍰

انشا درباره غذای مورد علاقه من خورش قیمه 

مقدمه

خورش قیمه یکی از غذاهایی است که حتی از اسمش هم خوشم می آید. این غذا با لپه، گوشت و سیب زمینی سرخ شده درست می شود و بویش همیشه مرا به آشپزخانه می کشاند. من قیمه را از همان کودکی دوست داشتم و هنوز هم هیچ وقت از آن خسته نشده ام.

بدنه 

برای درست کردن قیمه مامانم اول پیاز را خرد کرده و کمی سرخ می کند. بعد گوشت را اضافه می کند تا رنگش عوض شود. لپه ها هم که از قبل خیس خورده اند، وارد قابلمه می شوند. وقتی همه این ها کمی پخته شد رب گوجه فرنگی و ادویه های خوشبو را اضافه می کند.

یکی از چیزهایی که قیمه را خاص می کند لیموعمانی است که مزه ای ترش و خوشمزه به خورش می دهد. قیمه باید روی حرارت کم بجوشد تا لعاب بیندازد. در این مدت بوی خوشش آرام آرام در خانه می پیچد.  اما بهترین قسمت قیمه، سیب زمینی های خلالی و طلایی آن است. مامان آن ها را جداگانه سرخ می کند تا روی خورش به شکل یک کوه کوچک طلایی بچیند.

وقتی قیمه با برنج داغ سرو می شود اولین لقمه اش ترکیبی است از لپه نرم، گوشت خوش طعم و سیب زمینی ترد. این مزه برایم یادآور مهمانی های محرم و نذر خورش قیمه است که همیشه با جمعیت زیاد و شادی همراه بوده است.

نتیجه گیری 

قیمه برای من فقط یک غذا نیست؛ بلکه مزه خاطره های خانوادگی و روزهای پر از شادی است. با هر لقمه اش حس می کنم دوباره در کنار عزیزانم نشسته ام و با خنده و آرامش غذا می خورم.

🍕🍔🍟🍝🍜🍣🍤🍩🍪🍫🍰

انشا درباره غذای مورد علاقه من کتلت 

مقدمه 

از همه غذاهای ساده و خانگی، کتلت برایم یک طعم خاص دارد. این غذای خوشمزه با سیب زمینی و گوشت درست می شود و وقتی سرخ می شود بویش همه خانه را پر می کند. کتلت را هم می شود با نان خورد و هم با برنج.

بدنه 

مامانم برای درست کردن کتلت، سیب زمینی ها را یا می پزد یا خام رنده می کند. بعد با گوشت چرخ کرده، پیاز رنده شده، تخم مرغ و ادویه مخلوط می کند. وقتی همه مواد خوب با هم قاطی شدند گلوله های کوچک از آن برمی دارد و با دست صاف می کند.

بعد کتلت ها را در روغن داغ می گذارد و صدای جلزولزش نشان می دهد که آماده می شوند. وقتی یک طرف طلایی شد آن را برمی گرداند تا طرف دیگرش هم سرخ شود. بوی خوش کتلت سرخ شده باعث می شود نتوانم صبر کنم.

کتلت را معمولا با نان تازه، گوجه و خیارشور می خوریم. گاهی هم مامان کنار کتلت برنج می گذارد. این غذا برایم یادآور سفر و پیک نیک های خانوادگی هم هست. چون راحت می توان آن را در ظرف گذاشت و بیرون از خانه خورد.

نتیجه گیری 

کتلت برایم یک غذای ساده ولی پرخاطره است. طعم گرم و صمیمی آن، چه در خانه و چه در سفر همیشه مرا خوشحال می کند. هر وقت کتلت می خورم احساس می کنم دوباره در یک روز خوب و آرام خانوادگی هستم.

🍕🍔🍟🍝🍜🍣🍤🍩🍪🍫🍰

انشا درباره غذای مورد علاقه من لازانیا 

مقدمه

من لازانیا را از وقتی که اولین بار در مهمانی یکی از دوستانم خوردم دوست داشتم. لازانیا برای من یک غذای پر از رنگ است. هر بار که لازانیا می آید نگاه کردن به پنیر کش دار و مواد خوشمزه روی آن مرا خوشحال می کند.

بدنه 

لازانیا غذایی است که از نان دایره ای، سس گوجه فرنگی، پنیر و مواد گوناگون درست می شود. ما معمولا لازانیایمان را در خانه می پزیم. مامان خمیر نرم را روی یک سینی گرد پهن می کند. بعد با قاشق، سس گوجه فرنگی قرمز و خوش عطر را روی خمیر می مالد.

سپس من و خواهرم شروع می کنیم به چیدن مواد روی لازانیا. ما قارچ های سفید و حلقه های فلفل دلمه ای سبز و قرمز می چینیم. بعضی وقت ها هم ذرت شیرین و زیتون سیاه می ریزیم تا پیتزا خوشگل تر و خوشمزه تر شود.

وقتی همه مواد آماده شد نوبت پنیر است. پنیر را زیاد می ریزیم تا موقع پخت حسابی آب شود و کش بیاید. لازانیا را داخل فر می گذاریم و تا زمانی که بویش همه خانه را پر کند صبر می کنیم.

یکی از بهترین لحظه ها وقتی است که مامان لازانیا را از فر بیرون می آورد. پنیر طلایی شده، قارچ ها کمی نرم شده اند و بوی خوش در فضا پیچیده است. وقتی برش اول را برمی داریم پنیر کش می آید و همه «وااای!» می گوییم و می خندیم.

لازانیا را معمولا سر میز آشپزخانه یا جلوی تلویزیون می خوریم. گاهی هم شب های جمعه، یک فیلم خانوادگی می بینیم. این باعث می شود که لازانیا برای من فقط یک غذا نباشد بلکه نشانه یک شب شاد خانوادگی باشد.

یک بار هم در جشن مدرسه، معلممان گفت هرکس یک غذا بیاورد. من و مامان تصمیم گرفتیم لازانیا درست کنیم. وقتی لازانیا را به مدرسه بردم همه همکلاسی هایم ذوق کردند. آن روز هم من خوشحال بودم که غذا را خودم آماده کرده ام هم خوشحال بودم که دوستانم لذت بردند.

لازانیا این خوبی را دارد که هر کس می تواند آن را با مواد دلخواهش بسازد. بعضی ها پیتزای سبزیجات را دوست دارند. بعضی ها لازانیا گوشت یا مرغ.

نتیجه گیری 

لازانیا برای من یک غذای جادویی است که همیشه مرا خوشحال می کند. بوی خوش آن، طعم کش دار پنیر و رنگ های شاد موادش، لازانیا را تبدیل به یکی از بهترین لحظه های زندگی من می کند. به نظر من هیچ شامی جای لازانیای گرم و تازه را نمی گیرد.

🍕🍔🍟🍝🍜🍣🍤🍩🍪🍫🍰

آنچه در این مطلب مطالعه می کنید:

انشا در مورد کتاب و کتابخوانی کلاس چهارم

5 انشا در مورد فواید ورزش کلاس پنجم + مقدمه و نتیجه گیری

انشا در مورد دریا کلاس پنجم + انشاهای کودکانه، زیبا و ساده برای همه پایه‌ها

اگه خوب بود امتیاز بده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا