جواب درس ۱۵ آزاد فارسی هشتم صفحه ۱۰۸ ، ۱۰۹ و ۱۱۰ ✔️ (ادبیات بومی ۲)
پاسخ متن درسی، خودارزیابی، دانش زبانی، فعالیت های نوشتاری و حکایت صفحه 108 ، 109 و 110 درس 15 آزاد فارسی هشتم ادبیات بومی 1

در این مطلب از سایت تاپ ناپ، متن کامل درس پانزدهم فارسی هشتم با عنوان آزاد (ادبیات بومی ۲) به همراه بخش های خودارزیابی، دانش زبانی، فعالیت های نوشتاری و حکایت صفحات ۱۰۸ تا ۱۱۰ را برای شما دانش آموزان عزیز آماده کردهایم تا با مطالعه آن بتوانید هم محتوای درس را بهتر درک کنید و هم برای امتحانات خود آمادگی بیشتری داشته باشید.
آنچه در این مطلب خواهید دید
متن درس پانزدهم آزاد فارسی هشتم صفحه ۱۰۸
موضوع: کتابدار آینده من
از همان سال های کودکی، وقتی کتابی را در دست می گرفتم و صفحه هایش را ورق می زدم، حس می کردم وارد دنیایی تازه و پرماجرا شده ام. کتاب برای من فقط چند برگ کاغذ چاپ شده نیست؛ بلکه پلی است میان گذشته و آینده، میان تجربه بزرگان و آرزوهای نسل امروز. همیشه با خود می اندیشیدم که چه کسی این همه کتاب را گرد هم می آورد و چگونه مردم می توانند به راحتی از آن ها بهره مند شوند؟ پاسخ این پرسش، مرا به شغلی علاقه مند کرد که کمتر کسی در کودکی به آن فکر می کند: کتابداری.
کتابدار بودن یعنی راهنمایی انسان ها در دنیای بی پایان دانش. کتابدار چراغی در تاریکی جهل است؛ کسی که مسیر پژوهشگران را هموار می سازد و به کودکان و نوجوانان می آموزد چگونه دوستدار مطالعه شوند. کتابدار همانند معلمی خاموش است که بدون سر و صدا، اما با حوصله و مهر، انسان ها را به سرچشمه دانایی می رساند.
در نگاه من، کتابدار بودن کاری ساده و تکراری نیست. او باید از میان هزاران کتاب، بهترین ها را به مخاطب معرفی کند، به پرسش های گوناگون پاسخ دهد و حتی مشوقی برای ادامه تحصیل و تحقیق باشد. کتابدار می تواند پلی میان دل های مشتاق و گنجینه های پنهان کتابخانه ها باشد.
می خواهم در آینده کتابدار شوم تا کودکان سرزمینم بدانند که کتاب، کلیدی است که درهای بسته زندگی را می گشاید. می خواهم نوجوانان را با تاریخ، ادب، علم و هنر پیوند دهم و بزرگسالان را یاری کنم تا پاسخ پرسش هایشان را در میان کتاب ها پیدا کنند. چه لذتی بالاتر از این که انسان واسطه ای شود میان اندیشه های ارزشمند گذشتگان و نسل های آینده؟
چه زیبا گفته اند:
“کتاب بهترین دوست انسان است؛ دوستی که همیشه همراه تو می ماند، نه خسته می شود، نه خیانت می کند و نه رهایت می سازد.”
اگر امروز با پشتکار درس بخوانم و دانش بیاموزم، فردا می توانم کتابداری شوم که چراغ فرهنگ و دانایی را در جامعه روشن نگه می دارد. باور دارم که کتابدار بودن فقط یک شغل نیست، بلکه رسالتی بزرگ است؛ رسالتی برای زنده نگه داشتن فرهنگ، برای پاسداری از اندیشه و برای هدایت انسان ها به سوی آینده ای روشن تر.
جواب خودارزیابی صفحه ۱۰۹ درس ۱۵ آزاد فارسی هشتم
۱- نویسنده چه شغلی را برای آینده خود انتخاب کرده است و چرا؟
پاسخ: او شغل کتابداری را انتخاب کرده است، چون کتابدار را چراغی در تاریکی جهل و پلی میان مردم و دنیای دانش میداند و میخواهد در آینده به مردم در راه یافتن دانایی کمک کند.
۲- نویسنده کتابدار را به چه چیزهایی تشبیه کرده است؟
پاسخ: به چراغی در تاریکی جهل و به معلمی خاموش که راه رسیدن به دانایی را نشان میدهد.
۳- پیام اصلی متن چیست؟
پاسخ: کتابداری تنها یک شغل ساده نیست، بلکه رسالتی بزرگ برای زنده نگه داشتن فرهنگ و انتقال دانش به نسلهای آینده است.
پاسخ دانش زبانی صفحه ۱۰۹ درس پانزدهم آزاد فارسی هشتم
۱- گروه اسمی «کتاب های ارزشمند» را هسته و وابستههایش را مشخص کنید.
پاسخ: هسته: کتاب / وابسته پیشین: های / وابسته پسین: ارزشمند
۲- فعل جمله «من کتابدار میشوم» در چه زمانی است؟
پاسخ: مضارع اخباری (آیندهنما).
۳- برای واژههای زیر یک مترادف بنویسید:
-
جهل = نادانی
-
روشن = نورانی
-
رسالت = مسئولیت
جواب فعالیت های نوشتاری صفحه ۱۰۹ درس آزاد پانزدهم فارسی هشتم
۱- یک بند درباره تأثیر کتاب و مطالعه در زندگی خود بنویسید.
پاسخ: کتاب دریچهای تازه به سوی اندیشههای نو برای من است. هر بار که کتابی میخوانم، احساس میکنم تجربهای جدید به دست آوردهام و راهی بهتر برای زندگی پیش رویم گشوده شده است.
۲- دو گروه اسمی از متن درس پیدا کنید و نوع وابستههای آنها را مشخص کنید.
پاسخ:
-
چراغ فرهنگ ← چراغ (هسته)، فرهنگ (وابسته پسین)
-
اندیشههای ارزشمند ← اندیشه (هسته)، های (وابسته پیشین)، ارزشمند (وابسته پسین)
۳- در یک یا دو جمله پیام این متن را با زبان خودتان بنویسید.
پاسخ: کتابدار بودن یعنی روشن نگه داشتن چراغ دانایی در جامعه؛ کسی که با عشق و حوصله مردم را به سوی مطالعه و رشد علمی هدایت میکند.
جواب و معنی حکایت صفحه ۱۱۰ درس آزاد فارسی هشتم
حکایت: چراغ و آینه
در روستایی کتابخانه ای کوچک بود و چراغی کم نور. پسری هر بار که برای درس خواندن می آمد، می گفت: «این چراغ به درد نمی خورد، تقصیر نور کم است که من یاد نمی گیرم.» پیر کتابدار آینه ای کوچک به او داد و گفت: «امشب آینه را روبه روی چراغ بگیر و نور را به گوشه های تاریک بینداز.» پسر چنین کرد؛ دید همان چراغ، وقتی درست به کار گرفته شود، همه جا را روشن می کند. صبح نزد کتابدار آمد و پرسید: «راز این آینه چیست؟» کتابدار گفت: «چراغ همان دانش است؛ اگر آن را به گوشه دل ها بتابانی، راه روشن می شود. مشکل بیشتر، نور نیست؛ نگاه ماست.» از آن پس پسر به جای گله، هر شب چراغ را جابه جا می کرد و نور را پخش می کرد. سال ها گذشت؛ او خود معلم شد و هرگاه شاگردی از کمبود امکانات می نالید، آینه ای روی میز می گذاشت و می گفت: «اول سهم خودت را در روشن کردن کلاس انجام بده.»
معنی:
پسری کمبود نور را بهانه می کرد. کتابدار با یک آینه به او نشان داد که با همان چراغ می توان اتاق را روشن کرد اگر شیوه استفاده درست باشد. پسر فهمید ایراد از اوست نه فقط از چراغ و از آن پس فعال شد و بعدها همین درس را به شاگردانش آموخت.
مفهوم (پیام کلی):
یادگیری با تغییر نگاه و مسئولیت پذیری آغاز می شود. به جای سرزنش شرایط، باید از امکانات موجود به بهترین شکل استفاده کرد و روش درست به کار بردن آن ها را آموخت. دانش زمانی اثر می گذارد که آن را به دیگران بتابانیم و تقسیم کنیم.
نتیجه (درس اخلاقی):
بهانه ها را کنار بگذاریم؛ با همان داشته های کم هم می توان راهی گشود، اگر روش و اراده داشته باشیم. هر کس سهم خود را در روشن کردن تاریکی انجام دهد، جمع روشن می شود.
قبلی :
جواب فرصتی برای اندیشیدن صفحه ۱۰۶ فارسی هشتم
معنی روان خوانی شوق آموختن فارسی هشتم + ارایه های ادبی ، خلاصه و پیام
جواب سوالات درس ۱۴ چهاردهم فارسی هشتم صفحه ۱۰۰ و ۱۰۱
بعدی:
معنی روان خوانی نام ها و جای ها فارسی هشتم + آرایه های ادبی و خلاصه