تحقیق دانش اموزی

تحقیق دانش آموزی در مورد پروین اعتصامی + زندگی نامه پروین اعتصامی

تحقیق دانش آموزی در مورد پروین اعتصامی : این مقاله کامل ، در مورد زندگی نامه پروین اعتصامی و مناسب برای دانش آموزان و یا دانشجویان گردآوری شده است.

تحقیق دانش آموزی در مورد پروین اعتصامی

کشور عزیزمان ایران همواره مهد شاعران و ادیبان بوده که در جهان شهره هستند. بسیاری از شاعران و نویسندگان بزرگ دنیا بارها اذعان کرده‌اند که تحت تاثیر شاعران و ادیبان ایرانی بود‌اند. اشعار شاعران و نویسندگانی مانند مولانا، حافظ، سعدی، خیام، فردوسی، جلال آل احمد، سیمین دانشور، صادق هدایت، علی شریعتی و… بارها به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شده است.

در این بین یکی از شاعران و نویسندگان بزرگ معاصر ایران، پروین اعتصامی است. ایشان که در قرن بیستم می‌زیسته آثار مهمی در قالب شعر، داستان کوتاه، نمایشنامه و… دارند. ما در این مقاله سعی داریم تا در مورد زندگی نامه ایشان صحبت کنیم تا انتها با ما همراه باشید.

تولد و کودکی

رخشنده اعتصامی معروف به پروین یکی از شاعران نام‌دار ایرانی است که در 25 اسفند سال 1285 در شهر تبریز به دنیا آمد. پدر ایشان یوسف اعتصامی آشتیانی ملقب به اعتصام ملک نویسنده و مترجم به نام بودند.

یوسف خان اعتصامی آشتیانی تاثیر زیادی بر زندگی دخترش داشت و دلیل اصلی گرایش ایشان به شعر به خاطر وجود پدری فرهیخته بود. پدر پروین در سال 1288 به نمایندگی مردم تبریز در مجلس شورای ملی رسید به همین دلیل بود که در سال 1291 به همراه خانواده راهی تهران شد.

پدر پروین ارتباط خوبی با چهره‌های به نام مشروطه داشت. به همین دلیل بود که این کودک با ذوق و استعداد از همان کودکی تحت تاثیر افراد بزرگی مانند ملک الشعرای بهار قرار گرفت. پس از مدتی پروین تحت تعلیم استادان به نامی چون علی اکبر دهخدا و استاد محمد تقی بهار سرودن شعر را آغاز کرد.

پروین بعد از آموختن زبان‌های انگلیسی و عربی و فارسی در خانه راهی مدرسه آمریکایی ایران کلیسا شد و تا پایان دوره تحصیلاتش در همان مدرسه ماند. پروین همواره از دانش آموزان ممتاز مدرسه بد به همین دلیل پس از پایان تحصیلات مدتی در همان مدرسه مشغول به تدریس شد.

سروده‌های نوجوانی

مهناز بهمن می‌گوید اولین شعرهای پروین در 7 سالگی سروده شد و برخی از زیباترین اشعار این شاعر خوش سخن مربوط به دوران نوجوانی و سن 11 تا 14 سالگی می‌باشد. همان طور که در ابتدا گفتیم، یوسف خان اعتصامی تاثیر زیادی بر زندگی دخترش داشت.

او از همان کودکی در مورد شعر و وزن و قافیه با دخترش حرف می‌زد و گاهی شعر شاعران بزرگی مثل حافظ و سعدی را به دختر خردسالش می‌داد تا وزن آن‌ها را تغییر دهد. یا شعر شاعران دیگر زبان‌ها را ترجمه می‌کرد و از دخترش می‌خواست که برای آن‌ها قافیه‌ی جدید بگذارد با یا استفاده از آن شعر جدید بگوید.

به طور مثال پروین شعر قطرات سه گانه تریللو شاعر و دانس نویس ایتالیایی را ترجمه و در مجله‌ی بهار منتشر کرد. سال‌ها بعد پروین با الهام گرفتن از شعر قطرات سه گانه تریللو شعرهای دو قطره خون و گوهر و اشک را سرود.

برخی از مهم‌ترین سورده‌های پروین در نوجوانی عبارت است از:

  • گوهر و سنگ
  • ای مرغک
  • اشک یتیم
  • کودک آرزومند
  • صاعقه ما ستم اغنیاست
  • سعی و عمل
  • اندوه فق

ارتباط با بزرگان شعر فارسی

همان طور که گفتیم پدر پروین نویسنده و مترجم بود. همچنین مادر پروین خانم اختر الملوک اعتصامی دختر عبدالحسین مقدم العداله شاعر معروف دوره قاجار بودند. در کنار این موارد ورود یوسف خان اعتصامی به مجلس شورای ملی و رفت و آمد با بزرگان مشروطه باعث شد تا پای بزرگان شعر زمان به خانه‌ی پروین باز شود.

افرادی مانند علی اکبر دهخدا، محمد تقی خان بهار، نصرالله تقوی، عباس اقبال آشتیانی، سعید و نفیسی و… برخی از افرادی بودند که به خانه‌ی اعتصامی‌ها در تهران رفت و آمد داشتند. گاهی پروین در حضور این بزرگان اشعار سروده شده خودش را می‌خواند و توسط این افراد تشویق می‌شد. تشویق و راهنمایی این بزرگان تاثیر زیادی بر پروین داشت و باعث ذوق بیشتر پروین می‌شد.

ازدواج

پروین از کودکی با روحیه‌ی لطیف و طبع بلند شاعری بزرگ شد و پس دوران تحصیل و دانش آموختگی به سن ازدواج رسید. سرانجام پروین در سن 28 سالگی با شخصی به نام فضل‌الله اعتصامی گرکانی یا فضل‌الله همایونفال که پسر عموی پدر پروین بود ازدواج کرد. فضل‌الله افسر شهربانی بود و در زمان ازدواج رئیس شهربانی کرمانشاه بود. به همین دلیل پروین و همسرش حدود 4 ماه بعد از عقد برای زندگی به کرمانشاه رفتند.

اما زندگی آن‌ها زمان زیادی دوام نیاورد و پروین تقریبا دو ماه و نیم بعد از رفتن به خانه‌ی شوهر، به خانه‌ی پدر بازگشت و 9 ماه بعد در مرداد ماه سال 1314 از همسرش جدا شد. پروین هیچ وقت تا آخر عمرش درباره این ازدواج با موفق با کسی سخن نگفت. اما ابوالفضل برادر پروین دلیل جدایی او از همسرش را اختلاف روحی و اخلاقی آن‌ها می‌دانست. پروین روحی آزاد و لطیف داشت و این با اخلاق ذو روحیه‌ی فضل‌الله سازگار نبود.

چاپ دیوان

پروین قصد داشت تا قبل از ازدواجش دیوان اشعارش را چاپ کند. اما پدر او اعتقاد داشت در فضای آن روزها جامعه نباید پروین کتابش را چاپ کند. او می‌گفت چاپ دیوان شعر دختر جوان ممکن است از دید دیگران راهی برای پیدا کردن شوهر تلقی شود. اما از ازدواج و طلاق پروین یوسف خان اعتصامی رضایت داد تا پروین دیوان اشعارش را چاپ کند.

دیوان پروین توسط چاپخانه مجلس شورای ملی با مقدمه‌ای از ملک‌الشعرای بهار چاپ شد. این کتای بسیار موزد استقبال عمومی قرار گرفت و برخی از اشعار او در مجلهٔ بهار، «منتخبات آثار» از «سید ضیا هشترودی» و «امثال و حکم» علی اکبر دهخدای بزرگ چاپ شد. سعید نفیسی در روزنامه ایران دیوان پروین را معرفی کرد و وزارت معارف بابت چاپ این دیوان به پروین نسان علمی اهدا کرد.

این اتفاقات باعث شد تا پروین بر افسردگی بعد از طلاق خودش چیره و از انزوا خارج شود. دیوان پروین متشکل از 150 شعر در قالب‌های قطعه، قصیده و غزل بود که تا 30 سالگی سروده شده بود. البته این کتاب شامل تمامی سروده‌های پروین نبود و پروین قبل از چاپ دیوان برخی از اشعار خودش که مطابق میلش نبود را سوزاند.

کتاب‌داری

پروین از چاپ دیوان اشعارش، در زمان ریاست عیسی صدیق بر دانشسرای عالی به‌ عنوان مدیر کتاب‌خانهٔ آن برگزیده شد. این اتفاق در از خرداد ماه سال ۱۳۱۵ رخ داد. پروین اعتصامی از این سمت استقبال کرد زیرا فضای دانشسرای عالی و کتابخانه آن را مناسب روحیه‌ خودش می‌دانست. یکی از خصوصیات پروین که در دانشسرا زبان‌زد همگان بود نظم و ترتیب پروین در کتاب‌خانه بود.

پروین عادت داشت پشت جلد برخی از کتاب‌ها اظهار نظرهای شخصی خودش را بنویسد. شاید هنوز هم برخی از این اظهار نظرها در پشت جلد کتاب‌های این کتابخانه باقی مانده باشد. البته بعدها آن کتاب‌ها به کتابخانه ادبیات دانشگاه تهران انتقال پیدا کردند. اما انزوا طلبی پروین باعث شد او زمان زیادی را در کتابخانه دانشسرا نماند. پروین حدود یک سال و نیم بعد قبول کردن مسئولیت این کار در آذر سال بعد به کار خود در دانشسرای عالی خاتمه داد.

دعوت به دربار

یکی از اتفاق‌هایی که در زمان حیات پروین اعتصامی، دولت به دانشمندان می‌افتاد این بود که دولت به علما و بزرگان علم و ادب، مدال لیاقت یا نشان دولتی اعطا می‌داد. این مدال نشانٔ سپاس و احترام دولت از خدمات علمی و فرهنگی آن دانشمند یا ادیب بود. این مدال‌ها و نشان‌ها توسط دولت و در مراسمی خاص به فرد تقدیم و از زحمات او قدردانی می‌شد. در سال ۱۳۱۵ که مدال درجه سه لیاقت به پروین اعتصامی اهدا شد، ایشان این مدال را قبول نکردند.

پروین حتی پیشنهاد رضا شاه برای تدریس ملکه و ولیعهد را نپذیرفتند. روحیه مشروطه خواهانه‌ی پروین که تحت تاثیر فعالیت‌ها پدر و دوستان اون شکل گرفته بود باعث این رفتارها شد. پروین می‌گفت اعتقاداتش در مورد ایستادگی در برابر استبداد، به او اجازه نمی‌دهد در چنین مکان‌هایی حاضر شود. او بعد از نپذیرفتن مدال لیاقت، شعر «صاعقه ما ستم اغنیاست» را سرود.

مرگ پدر

در در ماه سال ۱۳۱۶ یوسف خان اعتصامی آشتیانی در سن ۶۳سالگی از دنیا رفت این اتفاق به حدی در روحیه‌ی پروین تاثیر گذاشت که مدتی از کار ادبی‌ فاصله گرفت. پروین بعد از فوت پدر بسیار منزوی شد و تنها مکاتباتی با سرور مه‌کامه محصص لاهیجانی و رفت‌وآمدهای کمی با خانواده سیمین بهبهانی داشت. عبدالحسین زرین‌کوب این دوران از زندگی پروین را «دوران تلخی و حسرت» توصیف کرده است.

مرگ

در فروردین ماه سال ۱۳۲۰ درست زمانی که ابوالفتح برادر بزرگ پروین دیوان اشعار او را برای دومین چاپ آماده می‌کرد، پروین به بیماری حصبه مبتلا شد. حال پروین رو به وخامت می‌رود به طوری که در خانه بستری می‌شود. ده روز بعد از بستری شدن پروین در خانه، حال او بسیار بد می‌شود. خانواده پروین یک کالسکه دنبال پزشک معالج می‌فرستند، اما پزشک از آمدن امتناع می‌کند.

فردای آن روز در یعنی ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ مصادف با (۴ آوریل ۱۹۴۱) پروین اعتصامی بزرگ در سن ۳۴سالگی در تهران چشم از جهان فرو می‌بندد و ایشان را در حرم فاطمه معصومه در قم در آرامگاه خانوادگی‌شان به خاک می‌سپارند.

پس از فوت این بانوی شاعر قطعه‌ای با عنوان «این قطعه را برای سنگ مزار خودم سروده‌ام» از او یافت شد که مشخص نیست او چه زمان برای سنگ مزار خود سروده بود.

این قطعه که یکی از زیباترین اشعار پروین بود بر سنگ مزارش نقش بست. در ادامه این قطعه زیبا را آورده‌ایم.

اینکه خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

گر چه جز تلخی ز ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آنهمه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است

 دوستان به که ز وی یاد کنند

دل بی دوست دلی غمگین است

خاک در دیده بسی جان فرساست

سنگ بر سینه بسی سنگین است

بیند این بستر و عبرت گیرد

هر که را چشم حقیقت بین است

هر که باشی و ز هر جا برسی

آخرین منزل هستی این است

آدمی هر چه توانگر باشد

چون بدین نقطه رسید مسکین است

اندر آنجا که قضا حمله کند

چاره تسلیم و ادب تمکین است

زادن و کشتن و پنهان کردن

دهر را رسم و ره دیرین است

خرم آنکس که در این محنت گاه

خاطری را سبب تسکین است

مطلب پیشنهادی :

تحقیق دانش آموزی درباره گلچین گیلانی شاعر شعر باران

2.5/5 - (2 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا