انشا درباره خورشید زیبا + 10 انشای زیبا با موضوع خورشید برای مقاطع مختلف ابتدایی
انشا درباره خورشید زیبا به همراه موضوعات جذاب و خواندنی در مورد خورشید برای مقاطع مختلف ابتدایی را در این بخش از تاپ ناپ مطالعه خواهید کرد. این نوشته ها زبانی ساده و دوست داشتنی دارند که می توانند به شما کمک کنند تا درباره این نعمت بزرگ خداوند انشایی قشنگ بنویسید.
انشا درباره خورشید زیبا یکی از موضوعات پرطرفدار برای بخش انشانویسی در مدرسه است که بیشتر معلم ها آن را به دانش آموزان پیشنهاد می کنند. در واقع می توان گفت انتخاب این موضوع فرصتی است تا بچه ها احساسات و دانسته های خود را درباره این ستاره مهربان بیان کنند.
در ادامه با چند نمونه از انشاهای جذاب و خواندنی مناسب دانش آموزان مقاطع سوم، چهارم، پنجم و ششم ابتدایی آشنا خواهید شد.
آنچه در این مطلب خواهید دید
- موضوع 1: انشا درباره خورشید زیبا
- موضوع 2: انشا درباره خورشید زیبا و مهربان
- موضوع 3: انشا درباره خورشید زیبا و مهربان ما
- موضوع 4: انشا درباره طلوع و غروب خورشید
- موضوع 5: انشا درباره خورشید زیبا برای دانش آموزان پایه پنجم
- موضوع 6: انشا درباره خورشید زیبا برای دانش آموزان پایه چهارم
- موضوع 7: انشا درباره خورشید مهربان باغ برای دانش آموزان پایه سوم
موضوع 1: انشا درباره خورشید زیبا
مقدمه
صبح ها وقتی از خواب بیدار می شوم اولین چیزی که دوست دارم ببینم خورشید زیباست که آرام آرام از پشت کوه ها بالا می آید. طلوع خورشید همیشه برایم مثل یک هدیه تازه است، چون با آمدنش شب تاریک تمام می شود و یک روز تازه و پرانرژی شروع می شود. 🌞🌞🌞
بدنه
یک روز زود از خواب بیدار شدم و همراه خانواده به یک تپه بلند رفتم تا طلوع خورشید را ببینم. قبل از اینکه خورشید پیدا شود، آسمان رنگ بنفش و نارنجی گرفته بود و همین رنگ ها همه جا را زیباتر کرده بودند. پرنده ها با صدای خوششان شروع به آواز خواندن کرده بودند و گل ها بوی خوش پخش می کردند.
بعد از چند دقیقه، خورشید مثل یک توپ بزرگ نارنجی از پشت کوه ها بیرون آمد. اول کمی خمیده بود، ولی کم کم گرد و کامل شد و نور گرم و طلایی اش همه جا را روشن کرد. وقتی این نور به من رسید، احساس کردم پرانرژی تر شده ام، انگار که قدرت تازه ای در من جریان دارد.
طلوع خورشید نه تنها قشنگ است بلکه برای بدن هم مفید می باشد. نور صبحگاهی خورشید چشم هایمان را سالم نگه می دارد و به استخوان هایمان نیرو می دهد. دیدن خورشید هر روز حال آدم را خوب می کند و باعث می شود شاد و خوشحال باشیم. 🌞🌞🌞
نتیجه گیری
خورشید زیبا مثل یک دوست مهربان است که هر روز به ما سر می زند و گرما، نور و شادی می آورد. اگر زود از خواب بیدار شویم، می توانیم این منظره قشنگ را ببینیم و از آن لذت ببریم. من تصمیم گرفتم هر وقت بتوانم، طلوع خورشید را نگاه کنم، چون دیدنش به من امید و شادی می دهد و روزم را عالی می کند. 🌞🌞🌞
موضوع 2: انشا درباره خورشید زیبا و مهربان
مقدمه
امروز سرت را بالا بگیر و به آسمان نگاه کن… می بینی؟ آن توپ بزرگ و طلایی که به همه نور و گرما می دهد، همان خورشید مهربان است! خورشید هر روز بدون خستگی، زمین را روشن می کند تا ما بتوانیم بازی کنیم، درس بخوانیم و زندگی کنیم. 🌞🌞🌞
بدنه
خورشید برای همه می تابد، فرقی نمی کند چه کسی باشی، خوب باشی یا بد، زیبا باشی یا معمولی. نور و گرمای خورشید هدیه ای است که به همه موجودات روی زمین می رسد.
فکر کن اگر یک روز خورشید نباشد چه می شود؟ زمین تاریک می شود. هوا خیلی سرد می شود و همه گیاهان، حیوانات و حتی ما آدم ها غمگین و بی انرژی می شوند. پس خورشید برای زندگی ما خیلی مهم است.
گاهی خورشید پشت ابرها پنهان می شود تا باران ببارد و زمین تشنه را سیراب کند. اما ما مطمئنیم که دوباره از پشت ابرها بیرون می آید و با نور گرمش همه جا را روشن می کند.
گل ها و درختان هم از خورشید انرژی می گیرند. آفتابگردان عاشق خورشید است و همیشه به سمتش خم می شود. برگ های درختان زیر نور خورشید می درخشند و همراه با باد مثل رقصیدن تکان می خورند. حتی پرنده های خوشحال هم روی شاخه ها می نشینند و حمام آفتاب می گیرند.
ما آدم ها هم هر روز وقتی خورشید را می بینیم، انرژی می گیریم. بدنمان گرم می شود، روحیه مان بهتر می شود و احساس می کنیم آماده شروع یک روز تازه هستیم. 🌞🌞🌞
نتیجه گیری
خورشید یکی از بزرگ ترین نعمت های خداوند است. اگر او نبود، نه گیاهان رشد می کردند، نه گل ها رنگ می گرفتند و نه ما نفس راحتی می کشیدیم. خورشید امیدبخش و دوست داشتنی است و همیشه برای ما می تابد. باید قدر این نعمت بزرگ را بدانیم و هر روز با دیدن نورش شکرگزار باشیم. 🌞🌞🌞
موضوع 3: انشا درباره خورشید زیبا و مهربان ما
مقدمه
هر صبح، وقتی هوا هنوز کمی تاریک است، خورشید آرام آرام به خط افق نزدیک می شود و مثل مهمانی که از راه رسیده باشد، سرک می کشد تا به ما سلام بگوید. با اولین پرتوهای طلایی اش، همه جا را پر از نور و گرما می کند.
به دریا می تابد و رنگ آبی آن را با یک بوسه ی طلایی، سرخ گون می سازد. به جنگل سر می زند و برگ های سبز را مثل جواهرات می درخشاند.🌞🌞🌞
بدنه
خورشید هر روز مأموریت بزرگی دارد: رساندن نور زندگی به همه موجودات. پرتوهایش را به جوانه های کوچک گیاهان می فرستد و به آن ها می گوید: «بزرگ شوید و به دنیا رنگ و بوی تازه بدهید.» غنچه های بسته گل ها با نوازش خورشید، لبخند می زنند و باز می شوند.
وقتی بر آب دریاها و رودها می تابد، ذره های کوچک آب را به آسمان دعوت می کند تا به ابر تبدیل شوند و باران ببارند. نور خورشید حتی میوه ها را خوش رنگ و خوش طعم می کند تا ما با خوردنشان انرژی و شادی بگیریم.
گاهی خورشید مانند یک چراغ پرنور، خیلی گرم می شود و تابستانی داغ می آورد، و گاهی هم آرام تر می تابد و روزهای خنک تر و برفی می سازد. فاصله اش از زمین دقیق و بی نقص است؛ نه آن قدر نزدیک که ما بسوزیم و نه آن قدر دور که یخ بزنیم. برای همین هر روز خودش را هزاران بار می سوزاند تا ما زندگی کنیم.
بدون خورشید، زمین تبدیل به جایی تاریک و سرد می شود. گیاهان کم کم پژمرده می شوند، حیوانات و انسان ها دیگر نمی توانند ادامه دهند و حیات خاموش می شود. به همین دلیل باید همیشه قدر این توپ بزرگِ سوزان و نورانی را بدانیم.🌞🌞🌞
نتیجه گیری
خورشید برای همه موجودات، یک دوست وفادار و مهربان است. او بی وقفه می تابد تا زمین گرم و روشن بماند. با نورش زندگی را هدیه می کند. با گرمایش امید می دهد و با وجودش دنیا را زیبا می کند. پس هر بار که صبح خورشید را می بینیم، قلبمان باید پر از سپاس و شادی شود، چون بدون او هیچ کدام از ما نمی توانستیم اینجا باشیم. 🌞🌞🌞
موضوع 4: انشا درباره طلوع و غروب خورشید
مقدمه
زمین مثل یک توپ بزرگ مدام دور خودش می چرخد و همین باعث می شود ما شب و روز داشته باشیم. هر صبح، خورشید با موهای طلایی و درخشانش آرام آرام از پشت کوه ها بالا می آید و به همه سلام می کند. نور گرمش از پنجره ها سرک می کشد و ما را برای شروع روز صدا می زند. 🌞🌞🌞
بدنه
هر وقت طلوع خورشید را می بینم هیجان زده می شوم. طلوع یعنی صبح تازه رسیده، یعنی همه موجودات آماده شده اند برای کار و بازی و زندگی. وقتی پرتوهای خورشید به زمین می رسد، گل ها باز می شوند، پرنده ها آواز می خوانند و دنیا پر از شادی می شود.
خورشید هنرمند بزرگی است که بی هیچ توقعی نورش را به همه هدیه می دهد؛ به دریا، به جنگل، به کوه و حتی به ما آدم ها. از طلوع خورشید یاد گرفتم که هر روز فرصتی تازه است، روزی که باید با انرژی و امید آغاز شود.
اما غروب خورشید هم تماشایی است! وقتی به دوردست نگاه می کنم، انگار خورشید به دختری زیبا تبدیل شده که موهایش سرخ و طلایی شده و آرام آرام به سمت افق می رقصد. کمی بعد، آسمان تاریک می شود و چادر شب روی زمین پهن می شود تا همه استراحت کنند و برای طلوع دوباره آماده شوند.
طلوع و غروب مثل خواهر و برادر هستند؛ یکی بدون دیگری معنا ندارد. اگر طلوعی نباشد، غربی هم نخواهد بود. هر دو با هم، زندگی روزانه ما را کامل می کنند. 🌞🌞🌞
نتیجه گیری
طلوع و غروب هدیه های زیبای خداوند هستند که از چرخش زمین به دور خودش به وجود می آیند. باید شکرگزار این همه زیبایی، رنگ و شکوه باشیم. خداوند مالک مشرق و مغرب و همه زمین است و با خورشیدش دنیا را گرم و روشن می کند. 🌞🌞🌞
موضوع 5: انشا درباره خورشید زیبا برای دانش آموزان پایه پنجم
مقدمه
نزدیک صبح است پنجره آرام آرام رنگ عوض می کند و هوا بوی تازه ای می گیرد. گنجشک های بازیگوش روی شاخه ها نشسته اند و با جیک جیک شیرین شان خبر از آمدن خورشید می دهند. خورشید خانم با لبخند سپیده دم پرده نقره ای شب را کنار می زند و با پرتوهای گرم و روشنش روز تازه ای را به دنیا هدیه می کند. 🌞🌞🌞
بدنه
طلوع و غروب برای من مثل دو قصه زیبا هستند. یکی طلایی و پرانرژی، دیگری سرخ و آرام بخش. طلوع خورشید شبیه جشن بزرگی است که روی قله ها و دشت ها برپا می شود؛ گل ها باز می شوند، سبزه ها نفس تازه می کشند و همه موجودات برای یک روز شاد آماده می شوند.
غروب هم داستانی دیگر دارد؛ وقتی خورشید به آرامی موهای طلایی اش را به رنگ ارغوانی درمی آورد و به شب چشمک می زند، آسمان مثل یک تابلوی نقاشی پر از رنگ های گرم و دلنشین می شود. ستاره ها چراغ های کوچکی هستند که آرام آرام روشن می شوند و مهتاب، با لبخندی خجالتی، جای خورشید را پر می کند.
خورشید در طلوع نشان می دهد که وقت کار، تلاش و امید است. خداوند روز را برای فعالیت و شب را برای آرامش قرار داده تا ما بتوانیم هم در دنیا پیشرفت کنیم و هم در دل مان آرامش داشته باشیم. وقتی شب می رسد، همه چیز آرام می شود، ما فکرهایمان را مرتب می کنیم و ستاره ها به خواب شیرینمان نور می دهند. 🌞🌞🌞
نتیجه گیری
روز با طلوع خورشید آغاز می شود و مثل مهمانی پرانرژی مهمان ماست تا کار کنیم یاد بگیریم و زندگی کنیم. شب با غروب خورشید از راه می رسد تا با نور مهتاب و سکوت آسمان، استراحت کنیم و برای روز تازه آماده شویم. هر دو طلوع و غروب، بخش های زیبایی از زندگی روزانه هستند که خداوند برای شادی و آرامش ما آفریده است. 🌞🌞🌞
موضوع 6: انشا درباره خورشید زیبا برای دانش آموزان پایه چهارم
مقدمه
هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم پرده را کنار می زنم تا ببینم خورشید چه کار می کند. خورشید بازیگوش مثل بچه ای پرانرژی از پشت کوه ها سرک می کشد و می خواهد همه جا را روشن کند. 🌞🌞🌞
بدنه
خورشید مثل یک توپ بزرگ و نارنجی در آسمان بالا می رود. اول آرام است اما وقتی بیشتر بالا می رود گرمایش بیشتر می شود و مثل دست های مادر همه را در آغوش گرم خودش می گیرد.
گاهی با ابرها بازی قایم موشک می کند؛ یک لحظه پشت ابر پنهان می شود و وقتی دوباره پیدایش می شود، نورش چشم هایم را پر از برق می کند. وقتی روی آب رودخانه می تابد، موج ها شروع به رقصیدن می کنند و پرنده ها آوازشان را بلندتر می خوانند.
در خانه وقتی نورش از پنجره روی میز می افتد، کتاب ها و مدادهایم مثل جواهرات می درخشند. حتی گلدان های کوچک کنار پنجره با دیدن نور خورشید شاد می شوند و برگ هایشان را بازتر می کنند.
خورشید حتی در حیاط مدرسه حضور دارد؛ وقتی زنگ ورزش می رسد، به ما انرژی می دهد تا بدویم و بازی کنیم. انگار خودش هم خوشحال می شود که بچه ها با نورش فعال و شاد هستند. 🌞🌞🌞
نتیجه گیری
خورشید بازیگوش هر روز با نور و گرمایش به ما یاد می دهد که زندگی پر از بازی، شادی و حرکت است. باید قدر این دوست نارنجی و مهربان را بدانیم، چون بدون او، روزها سرد و تاریک می شدند و دنیا کم کم بی روح می گشت. 🌞🌞🌞
موضوع 7: انشا درباره خورشید مهربان باغ برای دانش آموزان پایه سوم
مقدمه
در باغ بزرگ مادربزرگم، خورشید همیشه مهمان ویژه ای است. هر صبح با قدم های آرام و نور طلایی اش وارد می شود و همه گیاهان و گل ها از دیدنش خوشحال می شوند. 🌞🌞🌞
بدنه
وقتی خورشید به باغ می آید برگ های سبز انگار لبخند می زنند. گل های رز سرشان را بالا می گیرند و شکوفه های سیب بوی شیرین شان را در هوا پخش می کنند. حتی زنبورهای کوچک از خورشید انرژی می گیرند تا از صبح تا غروب مشغول جمع کردن شهد گل ها باشند.
در کنار حوض آب زیر نور خورشید برق می زند. مثل اینکه هزاران الماس کوچک داخلش ریخته باشند. گنجشک ها روی شاخه ها جیک جیک می کنند و پروانه ها هم مثل رقصنده های رنگارنگ در نور خورشید حرکت می کنند.
گاهی گوشه باغ گربه تنبلی زیر نور خورشید دراز می کشد و چشمانش را نیمه بسته می کند تا گرما را بیشتر حس کند. حتی نسیم خنکی که از میان درخت ها می گذرد با نور خورشید بازی می کند و برگ ها را به رقص درمی آورد.
وقتی ظهر می شود خورشید کمی خسته به نظر می رسد. اما هنوز باغ را گرم نگه می دارد تا همه به کارشان برسند. عصر که می رسد آرام و آرام از باغ خداحافظی می کند و قول می دهد فردا دوباره برگردد. 🌞🌞🌞
نتیجه گیری
خورشید مهربان باغ برای گیاهان، حیوانات و حتی ما انسان ها یک نعمت بزرگ است. او با نورش زندگی را به باغ هدیه می دهد. باید همیشه از این دوست آسمانی مان سپاسگزار باشیم. چون با رفتنش جهان آرام تر ولی بی جنب وجوش می شود.🌞🌞🌞
بیشتر بخوانید:
انشا در مورد درخت پیر و نهال جوان کلاس پنجم + انشا و داستان کودکانه